باشه... دعوا نکن!!
.
اصلا عیب ازین رشته ی ماست.. اما من که تسلیم نمی شم
ااااااااااااااااااااا
تو بي برنامه اي چه ربطي به رشته داره
من روي رشته ام تعصب دارم
تخصص، زمان، همکاری
- شروع کننده موضوع mi.ab.kr.ir
- تاریخ شروع
ااااااااااااااااااااا
تو بي برنامه اي چه ربطي به رشته داره
من روي رشته ام تعصب دارم
بخوای نخوای باید قبول کنی که تو این کار همیشه یه چیز پیشبینی نشده ای رخ می ده...
قبول کن... قبول کن
.
.
تغییرات جزئی اما فاجعه ناگهانی!!!
اگر یک قورباغه تیزهوش و شاد را بردارید و داخل یک ظرف آب جوش بیندازید، قورباغه چه کار می‌کند؟!
بیرون می پرد! در واقع قورباغه فوراً به این نتیجه می‌رسد که لذتی در کار نیست و باید برود!
حالا اگر همین قورباغه یا یکی از فامیلهایش را بردارید و داخل یک ظرف آب سرد بیندازید و بعد ظرف را روی اجاق بگذارید و به تدریج به آن حرارت بدهید قورباغه چه کار می‌کند؟!
استراحت می‌کند...
چند دقیقه بعد به خودش می‌گوید: ظاهرا آب گرم شده است و تا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است.
نتیجه اخلاقی داستان:
زندگی به تدریج اتفاق می‌افتد. ما هم می‌توانیم مثل قورباغه داستان‌مان ابلهی کنیم و وقت را از دست بدهیم و ناگهان ببینیم که کار از کار گذشته است. همه ما باید نسبت به جریانات زندگی‌مان آگاه وبیدار باشیم!
سوال؟!!
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده‌اید، نگران نمی‌شوید؟!!
البته که می‌شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می‌زنید: الو، اورژانس، کمک، کمک، من چاق شده‌ام!
اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و... آیا بازهم همین عکس العمل را نشان می‌دهید؟ نه! با بی‌خیالی از کنارش می‌گذرید...
برای کسانی که ورشکسته می‌شوند، اضافه وزن می‌آورند یا طلاق می‌گیرند یا آخر ترم مشروط می‌شوند! این حوادث دفعتاً اتفاق نمی‌افتد؛ یک ذره امروز، یک ذره فردا و سر انجام یک روز هم انفجار و سپس می‌پرسیم: چرا این اتفاق افتاد؟!!
زندگی ماهیت انبار شوندگی دارد. هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره‌های آب که صخره‌های سنگی را می‌فرساید...
اصل قورباغه‌ای به ما هشدار می دهد که مراقب تمایلات خود باشید!
ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: به کجا دارم می روم؟ آیا من سالم‌تر، مناسب‌تر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشته‌ام هستم؟! و اگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم...
اگر یک قورباغه تیزهوش و شاد را بردارید و داخل یک ظرف آب جوش بیندازید، قورباغه چه کار می‌کند؟!
بیرون می پرد! در واقع قورباغه فوراً به این نتیجه می‌رسد که لذتی در کار نیست و باید برود!
حالا اگر همین قورباغه یا یکی از فامیلهایش را بردارید و داخل یک ظرف آب سرد بیندازید و بعد ظرف را روی اجاق بگذارید و به تدریج به آن حرارت بدهید قورباغه چه کار می‌کند؟!
استراحت می‌کند...
چند دقیقه بعد به خودش می‌گوید: ظاهرا آب گرم شده است و تا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است.
نتیجه اخلاقی داستان:
زندگی به تدریج اتفاق می‌افتد. ما هم می‌توانیم مثل قورباغه داستان‌مان ابلهی کنیم و وقت را از دست بدهیم و ناگهان ببینیم که کار از کار گذشته است. همه ما باید نسبت به جریانات زندگی‌مان آگاه وبیدار باشیم!
سوال؟!!
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده‌اید، نگران نمی‌شوید؟!!
البته که می‌شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می‌زنید: الو، اورژانس، کمک، کمک، من چاق شده‌ام!
اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و... آیا بازهم همین عکس العمل را نشان می‌دهید؟ نه! با بی‌خیالی از کنارش می‌گذرید...
برای کسانی که ورشکسته می‌شوند، اضافه وزن می‌آورند یا طلاق می‌گیرند یا آخر ترم مشروط می‌شوند! این حوادث دفعتاً اتفاق نمی‌افتد؛ یک ذره امروز، یک ذره فردا و سر انجام یک روز هم انفجار و سپس می‌پرسیم: چرا این اتفاق افتاد؟!!
زندگی ماهیت انبار شوندگی دارد. هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره‌های آب که صخره‌های سنگی را می‌فرساید...
اصل قورباغه‌ای به ما هشدار می دهد که مراقب تمایلات خود باشید!
ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: به کجا دارم می روم؟ آیا من سالم‌تر، مناسب‌تر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشته‌ام هستم؟! و اگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم...
چی شد؟؟؟ از خودتون سوال پرسیدین؟؟؟
خب جناب mec هم که هستن.... خوش اومدین برادر
یادم اومد بپرسم کی تا الان برنامه ی افزایش مطالعه شو شروع کرده؟؟؟
دوستان پایه باشید 2 هفته ای یه کتاب بخونیم تو تابستون
آخه من چقدر برای رونق این فرهنگ کتاب خوانی تلاش کنم
البته خوندن کتب درسی که وظیفه اس و مثل بیل زدن یه کارگر یا......
و خواه نا خواه باید خوند
و زیاد کمکی هم به تعالی روح فکر نمیکنم بکنه (البته از یه جهات دیگه ای کمک میکنه مثل همون بیل زدن)فعلا بذارید نپرسم!!!!!!!!!!!
وای خدا چیکار کنیم که مجبوریم کتابای تخصصی بخونیم...دوستان پایه باشید 2 هفته ای یه کتاب بخونیم تو تابستون
آخه من چقدر برای رونق این فرهنگ کتاب خوانی تلاش کنم
البته خوندن کتب درسی که وظیفه اس و مثل بیل زدن یه کارگر یا......
و خواه نا خواه باید خوند
اما مشکلی که من با مطالعه دارم اینه که کتابو دوهفته ای تموم نمی کنم..... یکروزه تمومش می کنم
وای خدا چیکار کنیم که مجبوریم کتابای تخصصی بخونیم...
اما مشکلی که من با مطالعه دارم اینه که کتابو دوهفته ای تموم نمی کنم..... یکروزه تمومش می کنم
کتاب تخصصی اجبار داره و قطعا خونده میشه نخونی............... میفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ولی تابستون که تخصصی نداریم داریم؟؟؟؟؟؟؟؟
چ.ن بچه دنبال تخصص اند و نرم افزار و پروژه و زبان و..........
حالا مبنی بذاریم همون دوهفته (البته اگه دوستان وقت دارن کمتر)
شما چون کتاب تخصصی زیاد دارید 1 روز اون بخونید 13 روز تخصصی
امتحانات تموم شه شروع میکنیما؟پایه ها اعلام کنن؟؟؟؟
من نفر اولکتاب تخصصی اجبار داره و قطعا خونده میشه نخونی............... میفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ولی تابستون که تخصصی نداریم داریم؟؟؟؟؟؟؟؟
چ.ن بچه دنبال تخصص اند و نرم افزار و پروژه و زبان و..........
حالا مبنی بذاریم همون دوهفته (البته اگه دوستان وقت دارن کمتر)
شما چون کتاب تخصصی زیاد دارید 1 روز اون بخونید 13 روز تخصصی
امتحانات تموم شه شروع میکنیما؟پایه ها اعلام کنن؟؟؟؟
فقط باید مشخص شه کتاب خاصی می خوایم بخونیم یا هرکسی خودش بسته به موضوع مورد علاقه ش مطالعه کنه؟؟؟
ساعاتی که تو روز مطالعه می کنیمو گزارش بدیم که تنبلی نکنیم
منظورم خودمه من نفر اول
فقط باید مشخص شه کتاب خاصی می خوایم بخونیم یا هرکسی خودش بسته به موضوع مورد علاقه ش مطالعه کنه؟؟؟
ساعاتی که تو روز مطالعه می کنیمو گزارش بدیم که تنبلی نکنیم
من نظرم کتاب خاصه که بشه کمی هم در موردش صحبت کرد خودش میشه یه انگیزه
بخوای نخوای باید قبول کنی که تو این کار همیشه یه چیز پیشبینی نشده ای رخ می ده...
قبول کن... قبول کن
.
.
توی همه رشته ها همشه مسائل پیش بینی نشده وجود داره
دوستان پایه باشید 2 هفته ای یه کتاب بخونیم تو تابستون
آخه من چقدر برای رونق این فرهنگ کتاب خوانی تلاش کنم
البته خوندن کتب درسی که وظیفه اس و مثل بیل زدن یه کارگر یا......
و خواه نا خواه باید خوند
2 هفته چیه
من الان دارم 3 روزی یک کتاب می خونم
وای خدا چیکار کنیم که مجبوریم کتابای تخصصی بخونیم...
اما مشکلی که من با مطالعه دارم اینه که کتابو دوهفته ای تموم نمی کنم..... یکروزه تمومش می کنم
به به
همین کارها رو میکنی کار مشتریها عقب میفته
کتاب تخصصی اجبار داره و قطعا خونده میشه نخونی............... میفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ولی تابستون که تخصصی نداریم داریم؟؟؟؟؟؟؟؟
چ.ن بچه دنبال تخصص اند و نرم افزار و پروژه و زبان و..........
حالا مبنی بذاریم همون دوهفته (البته اگه دوستان وقت دارن کمتر)
شما چون کتاب تخصصی زیاد دارید 1 روز اون بخونید 13 روز تخصصی
امتحانات تموم شه شروع میکنیما؟پایه ها اعلام کنن؟؟؟؟
من که امتحان ندارم
میشه لفرمایید چه کتابی بخونم رضایت شما خاصل خواهد شد؟
حالا نیست که خیلی هم پای بند گزارشاتیمن نفر اول
فقط باید مشخص شه کتاب خاصی می خوایم بخونیم یا هرکسی خودش بسته به موضوع مورد علاقه ش مطالعه کنه؟؟؟
ساعاتی که تو روز مطالعه می کنیمو گزارش بدیم که تنبلی نکنیم
ببخشید امروز نشد کار مشتری مونده بود
چون جمعه بود نتونستم سحرخیز شم
خدایی دست بهانه ات بیست بیسته
ولی خب کتاب تخصصی هم به سهم خودش بسیار بسیار مفیده.. چون دانش مارو بعنوان نیروهای متخصص این کشور که نیازمند ساخته شدنه افزایش می ده
ولی از شوخی گذشته
هر چی جای خودش رو داره
اطلاعات عمومی
تاریخ
ادبیات
و...
موضوعاتی هستن که یک آدم تحصیل کرده باید آگاهی های کافی در موردشون داشته باشه
نمیشه که همش تخصصی
خوندن کتابهای غیر عمومی را بذاریم به عنوان بخشی از تفریح
یا شاید برای زمانهای پرت
تو رو خدا خوندن زبان هم جز الزامات من بذارید
2 ماه دیگه امتحان دارم ها
2 ماه دیگه امتحان دارم ها
بابا چرا همه ش منو دعوا می کنی؟؟؟ حداقل من گزارش کارامو می دم...
.
.
.
نظورم این بود اگه بخواهیم با هم مشترک یک کتابی شروع کنیم
چه کتابی رضایت همه را خواهد داشت
بابا چرا همه ش منو دعوا می کنی؟؟؟ حداقل من گزارش کارامو می دم...
.
.
.
نازی عزیزن نازی
چرا گریه میکنی قربونت برم
اگه کارهاتو درست انجام بدی هیچی جرات نمیکنه بگه بالای چشمت ابرو
عزیز دلم نازی نازی نازی
بابا چرا همه ش منو دعوا می کنی؟؟؟ حداقل من گزارش کارامو می دم...
.
.
.
من که دروغ نمیگم که 3 روزه یک کتاب رو میخونم
به جون خودم راست گفتم
فکر کردم می گی هر سه روز یه کتاب می خونی...!!!
.
من امشب یه کم وقت سرخاروندن پیدا کردم...
دارم رو کارام برنامه ی جدی می ذارم...
حالا ببینین من کی گفتم
.
متاسفانه این امتحانات امون مون بریده
یه برنامه ای هم برا این بر میداریم .............
شما پیشنها بدید؟
راستی زبان چی شد!!!!!!!
فکر کردم می گی هر سه روز یه کتاب می خونی...!!!
.
من امشب یه کم وقت سرخاروندن پیدا کردم...
دارم رو کارام برنامه ی جدی می ذارم...
حالا ببینین من کی گفتم
.
بارك ا...
افرين
برنامه ريزي يك چيزه
پاي بند بودن بهش يك چيز ديگه
حالا ببين كي گفتم
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
تعهد يا تخصص ؟؟ | گفتگوی آزاد | 13 | |
|
تخصص در حد لاليگا ! | گفتگوی آزاد | 11 | |
|
معرفی رشته ای که میخونیم و تخصص در چه زمینه ای داریم | گفتگوی آزاد | 0 | |
| M | 10 شغل و تخصص پر درآمد دنياي امروز | گفتگوی آزاد | 3 | |
|
« آیا زندگی در زمان قبل از انقلاب بهتر بوده است یا زمان حاضر؟» ! | گفتگوی آزاد | 6 |
Similar threads
-
-
-
-
-
« آیا زندگی در زمان قبل از انقلاب بهتر بوده است یا زمان حاضر؟» !
- شروع شده توسط Alborz Rad
- پاسخ ها: 6