شاید چون خیلی سخت به زندگی نگاه میکنیم......
نگاه مون ، نگرشمون، زندگی رو سخت تر از اون چیزی که هست برامون نشون میده
تخصص، زمان، همکاری
- شروع کننده موضوع mi.ab.kr.ir
- تاریخ شروع
شاید چون خیلی سخت به زندگی نگاه میکنیم......
نگاه مون ، نگرشمون، زندگی رو سخت تر از اون چیزی که هست برامون نشون میده
باور كن زندگي سخت هست
درسته ما تو آسايشيم اما قرار نيست رنج ديگران رو نبينيم
سختي زندگي اونا براي ما هم هست
درسته که با دیدن غم های اونا.............
حسم ، نگاهم، ذهنم، قلبم و........................
در گیر میشه........دیگه قشنگ نیست، دیگه آروم نیست، دیگه خوب نیست................
ولی منم باید زندگی کنم...... نه بی تفاوت.... نه بی خیال.............
ولی حق ندارم ...........زندگی رو برای خودم سخت و رجر آور کنم.............من باید به بهترین شکل ممکن زندگی کنم.
من درس می خونم................... چون از درس خوندنم لذت میبرم...........(شاید خیلی وقتام.....شاکی باشم)
چون آینده ای که میخوام برای خودم بسازم................ برام مهمه............
چون هدف ها و برنامه های بزرگ برای زندگیم دارم................
چون حالا گه حق زندگی دارم.............میخوام ازش خوب استفاده کنم......
میخوام زندگی برام اون چیزی باشه که من میخوام...........................................
بهترین شکل زندگی
انحصاریه.............. برای هر فردی متفاوته................
من با جامعه عمل پوشیدن به اهدافم......
با تلاشم، با سعی و عملم،............... جنگیدن با سختی های مسیرم، دلمردگی ها، نا امیدی ها
نه اینکه چون اینا رو میخوام..............پس همه چی خوب و ایده آل خواهد بود.............نه!!!!!!!!
بهترین شکل زندگیم وقتیه که موقع پیش اومدن اینا ............. جا خالی ندم..... از هدفم دست نکشم
ناراحت شم ، غصه بخورم...... ولی خودمو نه بازم........... دوباره شروع کنم...... بهتر و جدی تر
با انگیزه ای قوی تر.................
.........................................
دعوا کدومه آقاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
ما دنبال بهترین راه حل هستیم.......................
اخرش این راه حل چی شد؟.........................................
دعوا کدومه آقاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
ما دنبال بهترین راه حل هستیم.......................
نه خوب اینا قابل حل نیست!!!!!!!!
یچیز برام نامفهومه
حسرت چی؟مادی معنوی روحی جسمی!!!!!!
اگه مادیه که یه بحثه
و اگه به روح بر میگده یه چیز دیگه!!!!!
درکل زندگی به همه سخت میگیره
اصلا زندگی زندانه به قول پیامبر
(یه چیز جالب تو بحث درس من خودم اکثر اوقات فکر میکنم کاشکی از روز اول شاگرد نسبتا خوب نبودم چون
وقتی دوستام میبینم که شب امتحان ......میگم دمشون گرم
کاشکی ما هم حداقل یه روز اینجوری بودیم!!!!)والبته ناگفته نمونه که مشکل از هدفمونه
و اینکه دیگران اصلا نباید ملاک ما باشه
چون جدا از اینکه ملاک خوبی نیستن اگه هم باشن
ما نمیتونیم در موردشون خوب قضاوت کنیم به قول شریعتی وقتی میتونیم در مورد راه رفتن کسی نظر بدیم که با کفش های اون راه بریم
چون تو زندگیشون نیستیم و اینکه اسمون هر کجا همین رنگه !!!!!
و اینکه
بسا کسا که به روز شما امیدوارند شک نکید
چرا نمیتونیم شاد بایم چون خودمون نمیخوایم
برای خودمون زندگی سخت میگیریم
در کل کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمو دی
درسته ....................
سختی زندگی دیگران برای ما هم هست.......................
ولی قرار نیست ................ ما هم قید زندگی رو بزنبم.
اما خدا خیلی خیلی بزرگتره
اینو میشه تو زندگی تو لحضه های حساس حس کرد
به قولی نباید به خدا بگی مشکلات بزرگی د ارم باید به مشکلات بگی خدای بزرگی داری!!!!!!!
اینا باور کنیم شعار نیست میشه بهش رسید
دقیقا بزرگترین دردی که من تو زندگی میکشم همینه
درد از جامعه مشکلات دیگران
به هر حال دست انسان نیست
راه حلی هم براش پیدا نکردم
آره قبول دارم خیلیاش برام قابل حل نیست!!!!!!!
با استفاده از این الفبا میشه به بهترین شکل زندگی کرد:
الفبای زندگی ...
الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها
ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
پ: پویایی برای پیوستن به خروش حیات
ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در برابر بازدارنده ها
ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه
ح: حق شناسی برای تزکیه نفس
خ: خودداری برای تمرین استقامت
د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
ذ: ذکر گویی برای اخلاص عمل
ر: رضایت مندی برای احساس شعف
ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها
ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش کارها
ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج
ص: صداقت برای بقای دوستی
ض: ضمانت برای پایبندی به عهد
ط: طاقت برای تحمل شکست
ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف
ع: عطوفت برای غنچه نشکفته باورها
غ: غیرت برای بقای انسانیت
ف: فداکاری برای قلب های دردمند
ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل
ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق
گ: گذشت برای پالایش احساس
ل: لیاقت برای تحقق امیدها
م: محبت برای نگاه معصوم یک کودک
ن: نکته بینی برای دیدن نادیده ها
و: واقع گرایی برای دستیابی به کنه هستی
ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها
ی: یک رنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترک
ولی شاید بتونیم تلاش کنیم قشنگترش کنیم...
.
نمی خوام شعار بدم... من خودم وقتی تو خیابون از کنار یه بچه آدامس فروش می گذرم بغض می خواد خفه م کنه... نهاییت کمکی که بهش می کنم چیه؟؟؟ بسته ادامسشو بخرم؟؟؟
گاهی حتی دستیابی به جایگاهی که بتونم کمکی به اطرافیانم بکنم بزرگترین محرک من می شه....
.
.
آها ریشه ی مشکل اینجاست... هدفهای گمشده...
تو اینهمه بحثی که کردیم چندنفرمون درباره هدف واقعیمون جدی فکر کردیم و چندنفرمون جسارت پذیرش تغییرات ناشی از تغییر اهدافو داریم...
در مورد خودم بدبینم!
اما من ازون آدمایی ام که همیشه به خودش یه فرصت دوباره می ده... هیچ وقت نمی خوام بگم اشتباه کردم پس همه چی تموم شد... گرچه تو زندگیم خیلی اشتباه کردم!...
برنامه1
برنامه1
برنامه ی فردای من:
صبح که سرکارم
بعد ظهر:
1ساعت زبان و 45دقیقه پیاده روی عصر...
1ساعت هم مطالعه ی مجدد کتابی که واقعا دوستش دارم (جاناتان مرغ دریایی)
یه سری کار و تمرین هم دارم برای شب
سعی می کنم خوردشون کنم
.
پ.ن. اینجا می نویسم که بیشتر متعهد شم...
پ.ن.2. بچه ها بگین امتحاناتون کی تموم می شه واسه کتاب برنامه ریزی کنیم... فکر می کنم باید برم کتابخونه عمومی شهر ثبت نام
برنامه1
برنامه ی فردای من:
صبح که سرکارم
بعد ظهر:
1ساعت زبان و 45دقیقه پیاده روی عصر...
1ساعت هم مطالعه ی مجدد کتابی که واقعا دوستش دارم (جاناتان مرغ دریایی)
یه سری کار و تمرین هم دارم برای شب
سعی می کنم خوردشون کنم
.
پ.ن. اینجا می نویسم که بیشتر متعهد شم...
پ.ن.2. بچه ها بگین امتحاناتون کی تموم می شه واسه کتاب برنامه ریزی کنیم... فکر می کنم باید برم کتابخونه عمومی شهر ثبت نام
دقيقا
اما با درس خوندن لياقتت رو براي داشتن آينده بهتر بيشتر ميكني
اما هيچ تضميني وجود نداره خيليها مثل صميمي ترين دوست يا هر كس ديگه
كه بذارن به اون چيزي كه لياقتشو داري برسي
نه خوب اینا قابل حل نیست!!!!!!!!
یچیز برام نامفهومه
حسرت چی؟مادی معنوی روحی جسمی!!!!!!
اگه مادیه که یه بحثه
و اگه به روح بر میگده یه چیز دیگه!!!!!
درکل زندگی به همه سخت میگیره
اصلا زندگی زندانه به قول پیامبر
(یه چیز جالب تو بحث درس من خودم اکثر اوقات فکر میکنم کاشکی از روز اول شاگرد نسبتا خوب نبودم چون
وقتی دوستام میبینم که شب امتحان ......میگم دمشون گرم
والبته ناگفته نمونه که مشکل از هدفمونه
و اینکه دیگران اصلا نباید ملاک ما باشه
چون جدا از اینکه ملاک خوبی نیستن اگه هم باشن
ما نمیتونیم در موردشون خوب قضاوت کنیم به قول شریعتی وقتی میتونیم در مورد راه رفتن کسی نظر بدیم که با کفش های اون راه بریم
چون تو زندگیشون نیستیم و اینکه اسمون هر کجا همین رنگه !!!!!
و اینکه
بسا کسا که به روز شما امیدوارند شک نکید
چرا نمیتونیم شاد بایم چون خودمون نمیخوایم
برای خودمون زندگی سخت میگیریم
در کل کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمو دی
مشكل من اينه كه خيلي چيزهايي كه نبايد ببينم رو مي بينم
يك مدت خودمو عادت ميدم بي خيال باشم
اما هر از گاهي دوباره تمام غم عالم مياد تو دلم
مشكلم اينه فريبها، دروغها هزارتا كلك زدنها واسه نمره بالاتر گرفت ياترفيع گرفتن واسم رنجه
مشكلم اينه كه ميبينم چطور حق سزاوارها نديده گرفته مي شه واسه يكسري مسايل چيپ
تو كلاس خودتونو نگاه كنيد
خيلي وقتها مظمئنيد كه بعضي نمره ها به حق نيست
پي قضيه رو بگيريد چيزهايي مي فهميد كه دلتونو ميشكنه
چند وقت پيش 20:30 داشت راچع به پيرترين مامور شهرداري گزارش ميداد
اين يك درد بزرگه
كاش ديده باشين
و خيلي چيزهاي ديگه
ميدوني شادترين آدمها كساني اند كه چشمشون هر جور كه بخوان مي بينن نه واقعيات رو
چرا راه حلي پيدا نميشه
اينكه ببينيم و نتونيم كاري كنيم با اوني كه اصلا نديده يا نميخوا ببينه چه فرقي داريم؟
دقيقا اين مشكله منه
خيلي قشنگ وايده آلي بود
حداقل اينه كه تو آدامسو ازش ميخري
من همش بايد با خودم بجنگم نكنه اگه آدامس ازش بخرم كمكش كردم كه عادت كنه ايجور زندگي كنه
نكنه كسايي كه دارن وادار به اين كارش ميكنه مجبورش كنن همينطور بمونه
و خيلي فكرهاي ديگه
درمورد هدف منظورم دقيقا همين بود
ما واسه خودمون اهدافي را تعيين ميكنيم يا به مقتضاي سن يا به القا جامعه برامون هدف شدن
اما هيچ وقت اهدافمون و آينده و تقابل اين دو با جامعه و پيشرفتهاي جامعه را واسه خودمون سبك سنگين نكرديم
آخرین ویرایش:
برنامه ی فردای من:
صبح که سرکارم
بعد ظهر:
1ساعت زبان و 45دقیقه پیاده روی عصر...
1ساعت هم مطالعه ی مجدد کتابی که واقعا دوستش دارم (جاناتان مرغ دریایی)
یه سری کار و تمرین هم دارم برای شب
سعی می کنم خوردشون کنم
.
پ.ن. اینجا می نویسم که بیشتر متعهد شم...
پ.ن.2. بچه ها بگین امتحاناتون کی تموم می شه واسه کتاب برنامه ریزی کنیم... فکر می کنم باید برم کتابخونه عمومی شهر ثبت نام
آفرين
راستي هيچ كدام نرم افزاري دارين كه تلفظهاي انگليسي(بريتيش) را داشته باشن؟
تو توي جنگلي زندگي مي كني كه حتي سايه اش حتي نورش حتي درختهاش برعليه تو اند
ظرفيت تحمل غم و غصه و شكست گنجايشي داره
من هم به تلاش و جنگيدن واسه آينده ايمان دارم
اما نا اميدي هم همراهم هست
بعد از اينهمه تلاش به يك نوك خودكار به يك كينه قديمي به يك منطق خيالي آينده ات رو تلاشت رو و همه تجربياتت را زير يك علامت سوال چال مي كنن
به همين راحتي
آخرین ویرایش:
چند نفر با عقايد متفاوت دارن راجع به يك موضوع بحث مي كنن
خدا رو شكر همه هم دانشگاهي
قرار نيست دعوا بشه
راه حلي كه زود به دست بياد زود هم شكست مي خورده
كجايين؟
متاسفانه اینجا
میلاد برهمه مبارک
سلام
منظورت را نفهميدم (متاسفانه اينجا)
نكنه ميخواي اينجا را با اين بيل خراب كني جاش يك برج بسازي؟
میلاد برهمه مبارک
سلام
منظورت را نفهميدم (متاسفانه اينجا)
نكنه ميخواي اينجا را با اين بيل خراب كني جاش يك برج بسازي؟
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
تعهد يا تخصص ؟؟ | گفتگوی آزاد | 13 | |
|
تخصص در حد لاليگا ! | گفتگوی آزاد | 11 | |
|
معرفی رشته ای که میخونیم و تخصص در چه زمینه ای داریم | گفتگوی آزاد | 0 | |
| M | 10 شغل و تخصص پر درآمد دنياي امروز | گفتگوی آزاد | 3 | |
|
« آیا زندگی در زمان قبل از انقلاب بهتر بوده است یا زمان حاضر؟» ! | گفتگوی آزاد | 6 |
Similar threads
-
-
-
-
-
« آیا زندگی در زمان قبل از انقلاب بهتر بوده است یا زمان حاضر؟» !
- شروع شده توسط Alborz Rad
- پاسخ ها: 6