تاپیک سوالات و آموزش نجومی

[jaky]

این دوتا عکس رو ببین. منظورم یه همچین عکساییه: (توضیح کامل+عکسهای بزرگتر-»عکسهای منتخب)

.

راستش یه احساس خوبی بهم دست داد وقتی دیدم دقیقاً همون سه تا موردی که تو پست قبلیم شمرده بودم(الف.ب.ج) تو این سایت[لینک] به عنوان دلایل رخگرد ماه توضیح داده شده. البته هنوز نخوندمش.
خب تا حالا جواب دوتا قسمت این سؤالم رو گرفتم(تقریباً). فقط موند اینکه تو درازمدت روی ماه بر می گرده یانه(قسمت2سؤالم). اگه جوابشو پیدا کردم خودم جواب می دم. ظاهراً منجم تر از خودمون هیچکی پیدا نمیشه!

بچه ها دویاره سلام.
شرمندم که یه چند روزی نبودم. رفته بودم دنبال کارای دانشگاه. خوب دسترسی به نت نداشتم.
در مورد این سوال دوستمون نمیتونم نظر قطعی بدم چون اصلا تحقیق نکردم. ولی یه چیزی میگم شاید بدردتون خورد.
سرعت حرکت انتقالی ماه به دور زمین از هزاران سال قبل یا ساده بگم از وقتی ماه بوده به اینطرف درحال کم شدن بوده
ببینید تو آسمون( بعضی از قوانین دوتایی ها) وقتی دو جسم به دور هم میچرخن به هم نیرو وارد میکنن که تو سرعت دوران وضعی و انتقالیشون تاثیر داره.
ببینید. زمین و ماه یه مرکز جرم دارن( همه میدونید چیه دیگه توضیح که نمیخواد؟). خلاصه بعد از n سال دیگه وضعیت ماه اینطوری میشه
یعنی چی؟
یعنی فقط همدیگه رو نگاه میکنن و دور مرکز جرم مشترکشون میچرخن. فکر کنم همه بدونید که ماه داره از زمین دور میشه دیگه
حالا اینقدر ماه دور میشه و سرعت چرخش زمین به دور خودش کم میشه تا این دوتا همیشه رو به هم میمونن.( راستی اینم باید بدونید که شبانه روز ما درحال بلند تر شدنه که همین ماه نامرد مقصره)
به هرحال امیدوارم تاثیر گذار باشه(صحبتامو میگم)
اگه ابهامی هست بگید ولی تضمین نمیدم سریع جواب بدم. فعلا تا 1 یا 2 ساعت دیگه هستم ولی بعدش معلوم نیست کی بیام. امشب یا 10 روز دیگه؟
با اجازه بزرگان.

 

[gordafarin]

من الان با توضیحات داده شده اقای جکی یک چیزی اومد تو ذهنم بر طبق نظریه انیشتین و بعدا اندازه گیری ثابت هابل میدونیم که جهان در حال انبساط هست حالا این که یک روزی ماه و زمین به قدری از هم دور میشن که ...یعنی ممکنه کل حرکات اجرام بایسته و چون دیگه جاذبه بین اونها کم میشه به اجرام ساکنی تبدیل بشن؟پس گردش به دور خودشون چی؟ا!!

 

[jimmi]

سؤالهای من3 - توضیح3(ادامه سؤال)

سؤالهای من3 - توضیح3(ادامه سؤال)

سرعت حرکت انتقالی ماه به دور زمین از هزاران سال قبل یا ساده بگم از وقتی ماه بوده به اینطرف درحال کم شدن بوده
ببینید تو آسمون( بعضی از قوانین دوتایی ها) وقتی دو جسم به دور هم میچرخن به هم نیرو وارد میکنن که تو سرعت دوران وضعی و انتقالیشون تاثیر داره.
یعنی فقط همدیگه رو نگاه میکنن و دور مرکز جرم مشترکشون میچرخن. فکر کنم همه بدونید که ماه داره از زمین دور میشه دیگه
حالا اینقدر ماه دور میشه و سرعت چرخش زمین به دور خودش کم میشه تا این دوتا همیشه رو به هم میمونن.( راستی اینم باید بدونید که شبانه روز ما درحال بلند تر شدنه که همین ماه نامرد مقصره)
اگه ابهامی هست بگید ولی تضمین نمیدم سریع جواب بدم.

بابا تو دیگه کی هستی؟ من که وقتی جوابهای شما رو می خونم انگار یه دنیای جدیدی به روم باز میشه. حالا می فهمم چرا اینقدر بقیه می خوان شما باشید! پس، بیشتر باشید، خوشحال میشیم!
اینطور که من فهمیدم، (اگه زمین عمرش به دنیا باشه!)قراره ماه یه جایی تو آسمون ما گیر کنه و بعدشم لابد خورشیدم یه جایی اون بغلا به گل بشینه(البته ما و خورشید دوتایی نیستیم ولی خب خدا رو چه دیدید؟!).
راستش، ابهام که همش ابهام هست. البته راجع به اینکه چه جوریاست که اینجوریاست؟ فقط من حدسم رو راجع به این پدیده ها میگم. هرچند چون خارج از سوات ماست ترجیح میدادم چیزی نگم. اگه دیدید زیادی پرت و پلاست، می تونید یه جواب دندان شکن بدید که منم دیگه گنده تر از دهنم(یا ذهنم) حرف نزنم.
3-4- اینکه زمین و ماه حول مرکز جرمشون بگردند از بقیه قابل درک تره. چون فکر می کنم اصلاً غیر از این نمیشه و الانم باید اینطوری باشه. تا حالا یه بچه کوچولو رو دستاشو گرفتید دور خودتون بچرخونید؟ دقت کردید مجبور میشید کمی به عقب متمایل بشید؟ در واقع شما دوتایی حول مرکز جرمتون میگردید [میدونم خیلی بی ربط بود ولی اگه تو مثال قش نکنید، پاتون که رو زمینه دقیقاً همون مرکز جرمه هست(یا درواقع تصویرش رو زمین).] .
3-5- اما بقیش؛ اینکه قراره رو به هم بمونیم بخاطر نایکنواختیهای جرم هر جسم هست؟ مثل مثلاً لاستیک دوچرخه ای که گرفتید بالا و چرخوندید، بعد یه مدت وامیسته، اونم تو جهتی که مثلاً یه پنچرگیری یه اضافه وزن موضعی توش ایجاد کرده بوده. اووه فکر کنم اشتباه گفتم. چون عامل اصلی توقف یه چیز دیگه(اینجا اصطکاک) هست که باید انرژی جنبشی رو دمپ کنه! اصلاً صحبت این صحبتهاست یا صحبت فیزیک و فضا و...
3-6- و اینکه ماه داره دور میشه، داره میره سراغ نقطه تعادل(لاگرانژی) زمین و خورشید؟ مگه خودش تعادل نداره؟ یا... بازم هیچ ربطی نداشت؟
اگه میبینید خیلی پرتم اصلاً جواب ندید. فقط یه جوری ندا بدید که برم سراغ سؤال بعدی خودم.
ضمناً راجع به رخگرد ماه، دارم یه چیزی ترجمه می کنم. شاید تاپیکش کردم.

 

[jaky]

اینطور که من فهمیدم، (اگه زمین عمرش به دنیا باشه!)قراره ماه یه جایی تو آسمون ما گیر کنه و بعدشم لابد خورشیدم یه جایی اون بغلا به گل بشینه(البته ما و خورشید دوتایی نیستیم ولی خب خدا رو چه دیدید؟!).

نه . معلومه که ما با خورشید دوتایی نیستیم. نسبت جرم زمین و ماه قابل مقایسه هست ولی زمین و خورشید که قابل مقایسه نیست.
همه جیو نباید باهم قاتی کنیم که پس تقریب برا چی درست شده؟

3-4- اینکه زمین و ماه حول مرکز جرمشون بگردند از بقیه قابل درک تره. چون فکر می کنم اصلاً غیر از این نمیشه و الانم باید اینطوری باشه. تا حالا یه بچه کوچولو رو دستاشو گرفتید دور خودتون بچرخونید؟ دقت کردید مجبور میشید کمی به عقب متمایل بشید؟ در واقع شما دوتایی حول مرکز جرمتون میگردید [میدونم خیلی بی ربط بود ولی اگه تو مثال قش نکنید، پاتون که رو زمینه دقیقاً همون مرکز جرمه هست(یا درواقع تصویرش رو زمین).] .

3-6- و اینکه ماه داره دور میشه، داره میره سراغ نقطه تعادل(لاگرانژی) زمین و خورشید؟ مگه خودش تعادل نداره؟ یا... بازم هیچ ربطی نداشت؟

ببین من چرت و پرتا رو حذف کردم( ببخشیدا) ولی نقطه لاگرانژی رو بهت جواب نمیدم. برو خودت بخون یاد بگیری ولی یادت باشه در مورد چیزی که نمیدونی چیزی نگو.
بچه رو هم که میچرخونی صورتاتون رو به همه و نسبت به هم ثابت هستید.
وقت ندارم زیاد توضیح بدم چون جای مناسبی نیستم اگه بتونم بعدن کامل تر میگم. ولی اینبار خیلی پرت بودیا .

 

[jaky]

دوتا چیز هست که باید توضیح بدم
1: نقطه لاگرانژی:
اول فرمولش رو مینویسم.

(Me.m)/(D^2)=(Mm.m)/(d^2)
Me/Mm=(D/d)^2​

Me: جرم زمین
Mm: جرم ماه
D: فاصله زمین از نقطه لاگرانژی
d: فاصله ماه از نقطه لاگرانژی
خوب حالا یه توضیح بدم که بالا چه کردم.
ببینید نقطه لاگرانژی یعنی جایی میان دو جسم که نیروی گرانشی وارده به آنجا( درصورت حضور جسم دیگر) توسط دو جسم برابر مو در جهت مخالف باشد.
منم بالا قانون گرانش رو نوشتم و بعد با هم برابر قرار دادم.
نتیجه این که نقطه لاگرانژی یه جایی نزدیک ماه میشه( یعنی به ماه نزدیکتره تا به زمین).
یکی از جاهایی که کار برد باره اینه: مثلا ما میخواهیم یک سفینه به ماه بفرستیم حد اقل سوخت لازم برای ما ( برای رسیدن) مقداری هست که ما رو به نقطه لاگرانژی برسونه( یه اپسیلون اونطرف تر) اونوقت ما از جازبه زمین خارج میشم اسیر جاذبه ماه میشیم و به سمت اون میریم(البته ایراد نگیرید که اگه بخوام توضیح کامل بدم باید بحث مدار های هوهمان و کوییپر بشه که تا صبح باید تایپ کنم تازه تهشم متوجه نمیشیم)

2. مرکز جرم:
فرمولش میشه انتگرال متوس...
بیخیال فرمولش فایده نداره چون کار ما( حد اقل من ) نیست که حسابش کنم. البته بگم بای بیشتر از دو جسم مشکل دار هست(بجز حالت ها خاص)
با یه مثال توضیح بدم بهتره. اگه یه چکش رو پرت کنید حول مرکز جرمش میچرخه( همه میدونید چطوری) کلا برای هر سیستم چند تایی مرکز جرم ( اگه جرم ها برابر باشند) مرکز تقارن هم هست. اگر برابر نباشند اونوقت مرکز جرم از مرکزتقارن به جسم سنگین تر نزدیک تره.
حالا میشه گفت که مرکز جرم زمین و ماه یه جایی نزدیک زمین هست. توی زمین با یه فاصله چند صد کیلومتری از وسط زمین که باعث حرکت تقدیمی*میشه.
ولی برای زمین و خورشید مرکز جرمشون یه جایی توی خورشید هست. با یه فاصله مثلا نیم یا یک متری دور تر از مرکز خورشید.
حالا خودتون مقایسه کنید.
فرق نقته لاگرانژی و مرکز جرم هم که معلوم شد درست؟

*: تا جایی که الان یامه یا سوادم جواب میده حرکت های زمین چند تایی هستند: انتقالی، وضعی، تقدیمی.
حرکت انتقالی چرخش زمین به دور مرکز جرم خودش و خورشید هست. حرکت تقدیمی چرخش زمین به دور مرکز جرم خودش و ماه هست. که یه چیزی حدود 36000 سال طول میکشه.
کلا در سیستم های دوتایی زمانی پایداری وجود داره( یعنی سیستم بمایل به تقییر نداره. مثل همین دور شدن ماه) که دوره تناوب( به ثانیه) چرخش دو جسم به دور مرکز جرم برابر باشه. حال اونی که کوچیک تره تند تر و اونی که بزرگ تره آروم تر میچرخه.
ولی الان دوره تناوب زمین هست 36000 سال ولی ماه 1 ماه. فرق نمیکه؟
خوب به همین دلیل ماه همینطور دور تر میشهتا ( اشا... با ظهور آقا امام زمان) با زمین یک سیسنم دوتایی بشه.
دیگه واقعا خسته شدم اگه دوستان نقطه مبهمی دیدن بگن دفه بعد تایپ میکنم.
ضمنا از چند روز دیگه دانشگاه پایدار میشه و من بیشتر میتونم به سوالاتتون پاسخ بدم.
ازطرفی به صاحب تاپیک(آقای گردافرین) پیشنهاد میکنم که تبلیقات تاپیک رو انجام بدن چون داره نجومی میشه.
فعلا بای​

 

[Setareh 729]

سلام دوستان
منم عاشق نجوم هستم و به خاطر همین هر چند وقت یک بار به اینجا سر می زنم اما هنوز اندازه شما چیز نمی دونم، هنوز کوچیکم اما دارم مطالعاتمو زیاد می کنم تا بتونم قاطی شما هم نظر بدم

یه سوال داشتم که نمی دونستم کجا بذارم.
چند روز پیش یه دانشمند سرعتی قرا تر از سرعت نور رو کشف کرده بود.
خواستم بدونم اینجا اون قانونی که انیشتین تو نسبیت گفته مبنی بر این که هر چی سرعتش از سرعت نور بیشتر بشه جرمش بی نهایت میشه و به انرژی تبدیل میشه باقی می مونه یا نقض میشه؟؟؟؟؟
با افکار خودم به این نتیجه رسیدم که باید نقض بشه. حداقل در مورد همین فوتون ها اخه اگه سیگنال ها به انرژی تبدیل بشن فکر کنم در بین راه به خاطر اصطکاک از سرعت کم بشه و بعید می دونم بتونه تغییرات رو به اون یکی ذره برسونه. یعنی اون یکی رو هم دچار اون تغییرات کنه.
اما نمی دونم درسته یا نه نظر شما دانشمندا چیه؟

 

[jimmi]

سؤالهای من3 - توضیح4

سؤالهای من3 - توضیح4

قبل از هر چيز، فكر كنم يه عذرخواهي به همه بدهكارم: اگر(اگر) تا حالا بي حساب حرف زده ام يا زيادي پرت و پلا گفتم از همه مخصوصاً جكي جان عذرخواهي مي كنم. (قبل از اين، خصوصي مفصل عذرخواهي شده)
خيلي خيلي هم از جناب جكي تشكر مي كنم كه دوتا موضوع(مركزجرم و نقطه اول لاگرانژي) رو توضيح دادند(با اجازه بزگترا بايد بگم خوشبختانه تعريف اين دوتا مورد رو بلد بودم). توضيحات جانبيتون خيلي جالب بود، مخصوصاً راجع به حركت تقديمي كه هنوز چيز دقيقي راجع بهش نميدونم. ميخواستم برم سر سؤال بعديم ولي حالا چون اين بحث باز شده، دلم نمياد چيزي از دوستان ياد نگيرم و ازش بگذرم. با اجازتون حرفهام رو بر مبناي پست قبليم مينويسم و با اجازتون جایی که جاش باشه از خودم یه خورده دفاع کنم:
اولاً يه توضيح كوچولو داده بودم كه اينطور كه جناب جكي گفتند، راجع به دوتايي بودن خورشيد و زمين موضوع منتفيه كه هچ، اصلاً سوتيه ظاهراً. با اين حال يه حرفي دارم كه تو3-6 ميگم.
3-4- "دور مركز جرم؛ اصلاً غیر از این نمیشه" اين يكي ظاهراً توسط جناب جكي تأييد شد خوشبختانه. (مثال چرخوندن بچه رو فقط براي مركز جرم زدم، ربط خاصي به روبرو بودنه نداشت)
3-5- "روبه هم؛ بخاطر نایکنواختیهای جرم هر جسم هست؟ يا باید يه چيزي هم انرژی جنبشی رو دمپ کنه؟" راجع به اين موضوع جوابي داده نشد(چرا؟...نمي دونم). تو این سایت[لینک] یه چیزایی نوشته که هرچند شبیه حرف من بود ولی برای خودمم عجیبه.

فکر کنم همین عکس که یه مرکز جرم و یه مرکز گرانش جدا تو ماه نشون می ده که در امتداد محور بلند ماه هستند کافی باشه. میگه ماه مجبوره این دوتا راستا رو یکی کنه و تو همون راستا بمونه! حالا مرکز گرانش چه فرقی با مرکز جرم داره و اصلاً چه ایرادی داره ماه با همین وضعیت چرخش هم داشته باشه..من که نفهمیدم.
3-6- "داره میره سراغ نقطه تعادل(لاگرانژی) زمین و خورشید؟" راجع به اين يكي الان هيچ ادعايي ندارم. فقط زاييده يه تخيل بود. كه خب گفتند خيلي پرت(يا چرت) بود. ولي فرض كنيد(فرض كنيد) اگر اگر اگر اگر اگر زمين و خورشيد هم دوتايي بودند، و قرار بود اون "يكي شدن" تو چرخش و دوران و روبرو موندنه (كه براي زمين و ماه قراره ماه رو تو آسمون زمینیا فيكس كنه*) براي زمين و خورشيد هم اتفاق بيوفته، تنها حالتي كه ميشه تصور كرد اينه كه اين سه تا جسم توي يكي از وضعيتهاي خسوف يا كسوف (البته تو يه فاصله خاص ماه از زمين كه همون نقطه تعادل لاگرانژيه) ثابت بمونند. البته مي دونيد كه منظورم از "ثابت" اينه كه زمين و ماه دوش به دوش هم دور خورشيد ميگردند و ديگه دور خودشون نميچرخند(نه ماه دور خودش، نه زمين دور خودش، نه ماه دور زمين. البته ظاهري ديگه...درواقع دوره تناوب همشون برابر با سال زمين ميشه).

راستي درمورد نقاط لاگرانژي، اين توضيح رو اضافه كنم كه حالت تعادل لاگرانژي براي يك جسم(مثلاً فضاپيما يا مثلاً تلسكوپ) كه در فضاي اطراف دو جرم دوران كننده(مثلاً زمين-ماه يا مثلاً زمين-خورشيد) تو پنج نقطه اتفاق مي افته كه به اسم نقاط لاگرانژي L1 تا L5 شناخته مي شوند. اولينشون همون جاييه كه جناب jaky توضيح دادند. از نظر تئوری، تو اين نقاط شما مي تونيد فضاپيماي خودتون رو قرار بديد و مطمئن باشيد كه همزمان(سنكرون) با دوران جرم سبكتر، به دور جرم سنگينتر مي گرده.
داشتم راجع به نقاط لاگرانژی می نوشتم، باز طبق معمول زیاده روی کردم، سنگین شد، چکه کرد از تو این تاپیک. دارم یه ذره شاخ و برگش میدم، وزن یه تاپیک جدا رو که پیدا کرد، تاپیک جدید می زنم.


*- همونطور كه تا حالا تونسته ما رو تو آسمون ماه فيكس كنه. توضيح ندم ديگه؛ وقتي ما يه روي ثابت از ماه رو مي بينيم، معنيش اينه كه الان زمين هم تو آسمون ساكنان ماه(!) ثابت وايساده و فقط هي دور خودش ميچرخه. اينطور كه jaky ميگه، قراره اين چرخش زمين دور خودش هم با گردش ماه دور زمين همزمان(سنكرون) بشه. اونوقت اون زمينه تو آسمون ماهيا ديگه دور خودش نميچرخه و ضمناً ماه هم تو آسمون زمينيا به گل مي شينه.

ضمناً جواب ستاره رو من بلد نبودم. هرکی بلده بگه.

 

[gordafarin]

سلام دوستان
منم عاشق نجوم هستم و به خاطر همین هر چند وقت یک بار به اینجا سر می زنم اما هنوز اندازه شما چیز نمی دونم، هنوز کوچیکم اما دارم مطالعاتمو زیاد می کنم تا بتونم قاطی شما هم نظر بدم

یه سوال داشتم که نمی دونستم کجا بذارم.
چند روز پیش یه دانشمند سرعتی قرا تر از سرعت نور رو کشف کرده بود.
خواستم بدونم اینجا اون قانونی که انیشتین تو نسبیت گفته مبنی بر این که هر چی سرعتش از سرعت نور بیشتر بشه جرمش بی نهایت میشه و به انرژی تبدیل میشه باقی می مونه یا نقض میشه؟؟؟؟؟
با افکار خودم به این نتیجه رسیدم که باید نقض بشه. حداقل در مورد همین فوتون ها اخه اگه سیگنال ها به انرژی تبدیل بشن فکر کنم در بین راه به خاطر اصطکاک از سرعت کم بشه و بعید می دونم بتونه تغییرات رو به اون یکی ذره برسونه. یعنی اون یکی رو هم دچار اون تغییرات کنه.
اما نمی دونم درسته یا نه نظر شما دانشمندا چیه؟

درود:
دوست عزیزم بهتون خوش امد میگم
خود من هم اطلاعات چندانی ندارم نجوم واقعا وسیع هست حتی 1-2سالی میشه که همون مقدار کم مطالعه قبل رو هم ندارم اما بازم هم میام تا از اطلاعات دوستان استفاده کنم...
در رابطه به قانون انیشتین که میفرمایید تبدیل ماده به انر÷ی در شرایط بالاتر از سرعت نور ...
من تا جایی که میدونم فوتونها ذرات حامل انر÷ی هستند مثلا همین نوری که به چشم من و شما میرسه رو فوتون ها حمل میکنند یا مثلا جاذبه رو گراویتون ها و...سرعت بسیار بالاست ضمنا اصطکاک فکر نمیکنم تاثیر چندانی داشته باشه لذا اینکه ازمایش فوق الذکر در شرایط خاصی بوده یعنی شرایط ایده ال و جوانب سنجیده شده تا کمتر خطایی متوجه نتیجه باشه
(مقاله این خبر در باشگاه موجود هست و اخبار بعدی هم قطعا منعکس میشه)
امیدوارم نظر دوستان رو هم در این رابطه بشنویم
با سپاس از شما

 

[Setareh 729]

درود:
دوست عزیزم بهتون خوش امد میگم
خود من هم اطلاعات چندانی ندارم نجوم واقعا وسیع هست حتی 1-2سالی میشه که همون مقدار کم مطالعه قبل رو هم ندارم اما بازم هم میام تا از اطلاعات دوستان استفاده کنم...
در رابطه به قانون انیشتین که میفرمایید تبدیل ماده به انر÷ی در شرایط بالاتر از سرعت نور ...
من تا جایی که میدونم فوتونها ذرات حامل انر÷ی هستند مثلا همین نوری که به چشم من و شما میرسه رو فوتون ها حمل میکنند یا مثلا جاذبه رو گراویتون ها و...سرعت بسیار بالاست ضمنا اصطکاک فکر نمیکنم تاثیر چندانی داشته باشه لذا اینکه ازمایش فوق الذکر در شرایط خاصی بوده یعنی شرایط ایده ال و جوانب سنجیده شده تا کمتر خطایی متوجه نتیجه باشه
(مقاله این خبر در باشگاه موجود هست و اخبار بعدی هم قطعا منعکس میشه)
امیدوارم نظر دوستان رو هم در این رابطه بشنویم
با سپاس از شما

ممنون دوست عزیز
بله اینکه نور از فوتون ها تشکیل شده رو می دونم من هم اون مقاله رو همین جا خوندم و واسه م جالب بود بدونم اینجا اون سیگنال ها جرمشون بی نهایت میشه یا نه؟
می دونید که سیگنال ها تغییراتی رو که واسه یکی از ذرات اعمال شده منتقلش می کنه روی اون یکی!
یعنی ما به هیچ وجه نمی تونیم از این سرعت بالای سیگنال ها استفاده کنیم؟؟؟!!

ممنون که جوابمو دادی دوست عزیز

 

[jaky]

همونطور كه تا حالا تونسته ما رو تو آسمون ماه فيكس كنه. توضيح ندم ديگه؛ وقتي ما يه روي ثابت از ماه رو مي بينيم، معنيش اينه كه الان زمين هم تو آسمون ساكنان ماه(!) ثابت وايساده و فقط هي دور خودش ميچرخه. اينطور كه jaky ميگه، قراره اين چرخش زمين دور خودش هم با گردش ماه دور زمين همزمان(سنكرون) بشه. اونوقت اون زمينه تو آسمون ماهيا ديگه دور خودش نميچرخه و ضمناً ماه هم تو آسمون زمينيا به گل مي شينه.

آره برادر

-5- "روبه هم؛ بخاطر نایکنواختیهای جرم هر جسم هست؟ يا باید يه چيزي هم انرژی جنبشی رو دمپ کنه؟" راجع به اين موضوع جوابي داده نشد(چرا؟...نمي دونم). تو این سایت[لینک] یه چیزایی نوشته که هرچند شبیه حرف من بود ولی برای خودمم عجیبه.

من معنی این جملات رو نفهمیدم اگه میشه توضیح بده جوابتو میدم.

اگر اگر اگر اگر اگر زمين و خورشيد هم دوتايي بودند، و قرار بود اون "يكي شدن" تو چرخش و دوران و روبرو موندنه (كه براي زمين و ماه قراره ماه رو تو آسمون زمینیا فيكس كنه*) براي زمين و خورشيد هم اتفاق بيوفته، تنها حالتي كه ميشه تصور كرد اينه كه اين سه تا جسم توي يكي از وضعيتهاي خسوف يا كسوف (البته تو يه فاصله خاص ماه از زمين كه همون نقطه تعادل لاگرانژيه) ثابت بمونند.

میدونم که نقطه لاگرانژی رو بلدی ولی اینو هم به معلوماتت اضافه کن.
دو جسم در حال چرخش 6 نقطه لاگرانژی دارند.
من فقط یکیشو براتون گفتم. برای همید اگرررررررررررر خدای نکرده زمین و خورشید دوتایی بودن بازم لزومی نداشت که ماه بره جایی که همیشه خسوف یا کسوف باشه.
به قول خودت تو نمیدونم کجا گفته بودی که بعد هابل تلسکوپ فلان( من اسمشو نمیدونم) میره به نقطه لاگرانژی دوم زمین و خورشید.
خوب من کلاس دارم باید برم بعدا اگر توضیحات کامل نبود بگین توضیح بیشتر بدم.

 

[messier_hunter]

سلام دوستان. چند روز پیش به طور اتفاقی دیدم توی این تاپیک مقاله ای رو که چند سال پیش نوشتم (نقره اندود کردن آینه) با ذکر نام نویسنده گذاشتن. کاری که بعضیا با گذشت این چند سال برعکسش رو انجام دادند. می خواستم از همتون بخاطر این امانت داری تشکر کنم.

حدود 6 ساله که بطور رسمی نجوم آماتوری کار می کنم. توی این 6 سال تجربیاتی رو کسب کردم که اگر دوستان لازم دونستن حاضرم در همین تاپیک به سوالاشون پاسخ بدم. البته دوستان توجه کنن سوالاتشون در زمینه نجوم آماتوری باشه.

وبسایت بنده آدرسش www.astrocenter.ir هست که می تونید تمام مقالاتی رو که نوشتم یا ترجمه کردم از اون به رایگان بگیرید. آیدی یاهو من هم messier_hunter هست که میشه گفت تمام شبانه روز آنلاین هستم و اگر سوالی داشتین در خدمتم.

موفق باشید

 

[مهران جوادی]

سلام,دليل جاذبه زمين و خورشيد و دليل تداوم چرخش زمين بدور خورشيد چيست؟

 

[مهران جوادی]

علت جاذبه زمين و خورشيد

علت جاذبه زمين و خورشيد

سلام,دليل جاذبه زمين و خورشيد و دليل تداوم چرخش زمين بدور خورشيد چيست؟

 

[gordafarin]

سلام دوستان. چند روز پیش به طور اتفاقی دیدم توی این تاپیک مقاله ای رو که چند سال پیش نوشتم (نقره اندود کردن آینه) با ذکر نام نویسنده گذاشتن. کاری که بعضیا با گذشت این چند سال برعکسش رو انجام دادند. می خواستم از همتون بخاطر این امانت داری تشکر کنم.

حدود 6 ساله که بطور رسمی نجوم آماتوری کار می کنم. توی این 6 سال تجربیاتی رو کسب کردم که اگر دوستان لازم دونستن حاضرم در همین تاپیک به سوالاشون پاسخ بدم. البته دوستان توجه کنن سوالاتشون در زمینه نجوم آماتوری باشه.

وبسایت بنده آدرسش www.astrocenter.ir هست که می تونید تمام مقالاتی رو که نوشتم یا ترجمه کردم از اون به رایگان بگیرید. آیدی یاهو من هم messier_hunter هست که میشه گفت تمام شبانه روز آنلاین هستم و اگر سوالی داشتین در خدمتم.

موفق باشید

درود بر شما اینجا هم مجددا به شما خوش امد میگم و امیدوارم از این به بعد تالار نجوم از اطلاعات شما بزرگوار پربار بشه و دوستان جدیدی به این علم بزرگ جذب بشن
مستدام باشید

سلام,دليل جاذبه زمين و خورشيد و دليل تداوم چرخش زمين بدور خورشيد چيست؟

درود دوست عزیز:
ببینید در فضا ما انحنای فضایی داریم این انحنا رو بنده با یک مثال خدمتتون توضیح میدم:
شما یک پارچه رو بردارید و از 4 گوشه اون رو بکشید یک تیله بزرگ در وسط اون قرار بدید و تیله هایی کوچیک تری رو روی پارچه بگذارید متوجه میشید که اون تیله بزرگ سطح پارچه رو فرو میبره و تیله های کوچکتر به سمت اون فرورفتگی جذب میشن

​

خورسید ما به سان همون تیله بزرگ هست که در فضا انحنایی رو ایجاد کرده که سیارات منظومه شمسی به دلیل اون انحنا مدام دور خورشید میگردند هر جسمی در فضا انحنا ایجاد میکنه و ما میدونیم هر دو جسم به هم نیرو وارد میکنند خورشید و زمین هم به هم نیرو وارد میکنند درست مثل ماه و زمین و عینیت نیروی ماه بر زمین همون جذر و مدی هست که ما هروز مشاهده میکنیم
دلیل اینکه چرا مثل اون تیله های کوچک که به سمت تیله بزرگ گودالی که تیله بزرگ ایجاد کرده بود سیارات به خورشید زیاد نزدیک نمیشن به دلیل نیروی گریز از مرکز هست و...که در صورت تمایل توضیح داده خواهد شد
اگر نقصی در پاسخ بالاست حتما به اطلاع بنده برسونید و در صورت تمایل پاسخ کاملی ارائه بدید اونچه در ذهنم بود رو بیان کردم
سپاس

 

[messier_hunter]

درود.
بنده از اونجا که تخصصم نجوم آماتوری هست خیلی در مورد روشی که جناب گردآفرین بیان کردند سررشته ندارم. اما دلیلش به نظرم خیلی ساده تر از اینهاست و به تعاریف انحنا فضا و... هم احتیاجی نیست.
در مورد اینکه چرا جاذبه دارند دلیلش اینه که تمامی اجسامی که جرم دارند طبق قانون گرانش نیوتن همدیگر رو جذب می کنن. این خاصیت تمام مواد دارای جرم هست. این جاذبه با جرم دو جسم نسبت مستقیم و با مجذور فاصلشون نسبت عکس داره. یعنی هرچی سنگین تر و بهم نزدیک تر باشن بیشتره. این قانون برای تمام جرم ها صادق هست مثلا بین شما و ماوسی که کنار دستتونه اما دست شما و ماوس اونقدر جرمشون کمه که ان جاذبه عملا ناچیزه. اما وقتی وارد مقیاس سیارات و جرم عظیمشون میشیم مقدارش خیلی زیاد میشه.
در مورد چرخششون دلیل پیدایش این چرخش رو نمی دونم اما اینکه چرا همینطور می چرخن بخاطر اینه که نیروی گریز از مرکز این چرخش و نیروی گرانش نیوتن که گفتم هم رو خنثی می کنن. این رو مطمئن نیستم فقط از یه آدم که رشتش اینه پرسیدم که می گفت این چرخش ها در نهایت رو به ایستادن می رن و از اونجا که با کند شدن چرخش گریز از مرکز کم میشه حتی با فرض ثابت بودن گرانش جسم چرخنده به جسم بزرگتر جذب میشه. (حتی با نزدیک تر شدن اون نیروی گرانش بیشتر هم میشه)
جالبه بدونید که مثلا در سیستم چرخش زمین خورشید و کلا سیستم های مشابه این زمین نیست که به دور خورشید می چرخه.در واقع هردوشون دور یک نقطه فرضی می چرخن. از اونجا که جرم خورشید خیلی خیلی بیشتر از زمینه این نقطه خیلی نزدیک به مرکز خورشیده و عملا حرکت خورشید به چشم نمیاد.
امیدوارد جوابتونو گرفته باشید.
ممنون

 

[messier_hunter]

این دوتا عکس رو ببین. منظورم یه همچین عکساییه: (توضیح کامل+عکسهای بزرگتر-»عکسهای منتخب)

.

راستش یه احساس خوبی بهم دست داد وقتی دیدم دقیقاً همون سه تا موردی که تو پست قبلیم شمرده بودم(الف.ب.ج) تو این سایت[لینک] به عنوان دلایل رخگرد ماه توضیح داده شده. البته هنوز نخوندمش.
خب تا حالا جواب دوتا قسمت این سؤالم رو گرفتم(تقریباً). فقط موند اینکه تو درازمدت روی ماه بر می گرده یانه(قسمت2سؤالم). اگه جوابشو پیدا کردم خودم جواب می دم. ظاهراً منجم تر از خودمون هیچکی پیدا نمیشه!

دوست عزیز بنده در مورد پدیده رخگرد اطلاع چندانی ندارم فقط اینو می دونم عکسهایی که گذاشتید مال این پدیده نیستن. این عکسها که اصطلاحا اسمشون ""استریوگرافیک"" هست رو به 2 روش می گیرن:
اول اینکه برای اجسام نزدیک مثل اشیا و... دو تا دوربین عکاسی رو با یه فاصله معین از همدیگه بسمت سوژه نشونه میرن دقیقا مثل اون اتفاقی که توی چشمای ما میفته و اجسام رو سه بعدی می بینیم. منتها توی این روش یکی از دوربین ها رو ***** قرمز و اون یکی رو ***** آبی بهش وصل می کنن حالا اگه با عینکی که یکی از چشمی هاش آبی و اون یکی قرمز باشه بهش نگاه کنی اون عکس رو سه بعدی می بینی.
خوب طبیعیه که این روش برای اجسام با فاصله های نزدیک کاربرد داره چرا که در اشیا دور فاصله دوربین ها از همدیگه نسبت به فاصله از سوژه اونقدر کمه که این اثر سه بعدی بینی اتفاق نمیفته. حالا میان با برنامه هایی مثل فتوشاپ و یه سری تکنیک های پردازش تصویر بطور مصنوعی به اینجور عکسا بعد میدن.
می تونی امتحان کنی. یک تکه تلق قرمز روی جلوی یک چشمت و تلق آبی رو جلوی اون یکی چشمت بدار و به این عکس نگاه کن. اما توجه داشته باش عکسی که می بینی صرفا یک عکس مصنوعیه و نه پدیده رخگرد.

 

[messier_hunter]

منتها توی این روش یکی از دوربین ها رو ***** قرمز و اون یکی رو ***** آبی بهش وصل می کنن

راستی اون کلمه هایی که ستاره دار شده "ف.ی.ل.ت.ر" یا همون "پالایه" خودمون هست!

 

[آلاهیدا]

دوست عزیز بنده در مورد پدیده رخگرد اطلاع چندانی ندارم فقط اینو می دونم عکسهایی که گذاشتید مال این پدیده نیستن. این عکسها که اصطلاحا اسمشون ""استریوگرافیک"" هست رو به 2 روش می گیرن:
اول اینکه برای اجسام نزدیک مثل اشیا و... دو تا دوربین عکاسی رو با یه فاصله معین از همدیگه بسمت سوژه نشونه میرن دقیقا مثل اون اتفاقی که توی چشمای ما میفته و اجسام رو سه بعدی می بینیم. منتها توی این روش یکی از دوربین ها رو ***** قرمز و اون یکی رو ***** آبی بهش وصل می کنن حالا اگه با عینکی که یکی از چشمی هاش آبی و اون یکی قرمز باشه بهش نگاه کنی اون عکس رو سه بعدی می بینی.
خوب طبیعیه که این روش برای اجسام با فاصله های نزدیک کاربرد داره چرا که در اشیا دور فاصله دوربین ها از همدیگه نسبت به فاصله از سوژه اونقدر کمه که این اثر سه بعدی بینی اتفاق نمیفته. حالا میان با برنامه هایی مثل فتوشاپ و یه سری تکنیک های پردازش تصویر بطور مصنوعی به اینجور عکسا بعد میدن.
می تونی امتحان کنی. یک تکه تلق قرمز روی جلوی یک چشمت و تلق آبی رو جلوی اون یکی چشمت بدار و به این عکس نگاه کن. اما توجه داشته باش عکسی که می بینی صرفا یک عکس مصنوعیه و نه پدیده رخگرد.

دوست خوبم . چیزایی که نوشتی کاملا درسته و نشونه ی مطالعه ات هست . منتها اون عکسی که در اون دو تا ماه وجود داره معمولا برای نشان دادن رخگرد ماه استفاده میشه . چون در اون پهلوهای ماه معلوم هستن .
دلیل پیدایش رخگرد :
به خاطر بیضوی شکل بودن مدار چرخش ماه به دور زمین سرعت ماه در جاهای مختلف فرق می کنه . بذار اینو با یه مثال توضیح بدم . فرض کن تو و دوستت دارین با دو متر فاصله از هم قدم می زنین . هر دو سرعت برابری دارین اون وقت تو همیشه یه پهلوی دوستت رو می بینی حالا فرض کن دوستت برای چند لحظه سرعتشو زیاد کرد در این صورت تو می توانی کمی از پشت سر اون رو هم ببینی ( درست مثل ماه که بعضی وقت ها سرعتش در مدار بیشتر از سرعت چرخشش به دور خودشه ) یا این که سرعت دوستت کمتر از تو بشه و تو کمی از صورت اونو هم ببینی . به این میگن رخگرد . امیدوارم واضح گفته باشم .

 

[messier_hunter]

بله دوست عزیز در مورد دو عکس سمت چپ حق با شماست. منظور من فقط عکس سمت راستی بود که 2 رنگه. یه مدت روی نحوه ساختشون کار کردم.

در مورد تعریف رخگرد هم ممنون. البته تعریف شما خیلی ساده شده هست. معادلات این پدیده پیچیده ترند و بنده ازشون بی خبرم. خوشحال می شم اگه کسی اطلاعات دقیق تری درمورد معادلاتش داره بیان کنه.

یه سوال از دوستان داشتم. چرا اینجا و جاهای مشابه بجای سوالات نجومی اکثر یحث مربوط به اختر فیزیک هست نه نجوم آماتوری؟ آیا این که سیاه چاله و سبزچاله و بنفش چاله چه شکلین مهم تره یا اینکه از آسمون بالای سرمون لذت ببریم؟! اگر دوستان مایل باشن آمادگیشو دارم در مورد نجوم آماتوری به سوالاتون جواب بدم مخصوصا راجع به ابزارهای رصدی... ضمنا پیشنهاد می کنم این 2 قسمت یعنی اخترفیزیک و نجوم آماتوری رو از هم جدا کنن و نذارن این دو اشتباها به یک معنی برداشت بشن.

 

[gordafarin]

درود :
جناب messier_hunter در رابطه با نجوم اماتوری که میفرمایید اینجا اکثریت اماتور هستیم

ضمنا پیشنهاد می کنم این 2 قسمت یعنی اخترفیزیک و نجوم آماتوری رو از هم جدا کنن و نذارن این دو اشتباها به یک معنی برداشت بشن.

اما خوب اجرامی مثل سیاهچاله و حتی تئوری کرم چاله وتونل زمانی و... برای همه جالب هست در تاپیکی که برای تغییرات این تالار ایجاد شده داریم زیرتالارها و...رو مشخص میکنیم شما هم اگر نظری دارید لطفا حتما ما رو در جریان قرار بدید تا اخر همین هفته لیست نهایی اجرا میشه خوشحال میشیم از پیشنهادات شما نیز بهره مند شیم

گر دوستان مایل باشن آمادگیشو دارم در مورد نجوم آماتوری به سوالاتون جواب بدم مخصوصا راجع به ابزارهای رصدی...

اتفاقا قرار هست بخشی مختص به نجوم رصدی داشته باشیم
الاهیدا ی عزیز از شما نیز سپاسگذارم امیدوارم بیشتر از اطلاعات شما استفاده کنیم

 

[mahtabi]

با سلام:
بچه ها من یه سوال داشتم.
خیلی جالب من هفته ی قبل که در سفر بودم یه سری ستاره رو توی آسمون دیدم که دقیقا شکل یه فلش رو بخودشون گرفتن واسم جالب بود خیلی.
خواستم بپرسم قضیش چیه.آخه این اولین باری بود که اینجور واضح چیزی رو دیدم.

 

[messier_hunter]

با سلام:
بچه ها من یه سوال داشتم.
خیلی جالب من هفته ی قبل که در سفر بودم یه سری ستاره رو توی آسمون دیدم که دقیقا شکل یه فلش رو بخودشون گرفتن واسم جالب بود خیلی.
خواستم بپرسم قضیش چیه.آخه این اولین باری بود که اینجور واضح چیزی رو دیدم.

درود.
در اکثر موارد بین ستارگان یک صورت فلکی ارتباط فیزیکی وجود ندارد یعنی ما آنها را ظاهرا در کنار هم می بینیم. چه بسا از همدیگر فاصله بسیار زیادی باشد به بیان ساده تر صورت های فلکی از قسمت های دیگر فضا به این شکل دیده نمی شوند. علاوه براین صورت های فلکی صرفا نقش هایی قرار دادی اند که ریشه در باورها و افسانه های هر ملت دارند. از این رو شکلی رو که شما دیدید الزاما یک صورت فلکی نیست.
اگر مجموعه ای که شما دیدید کوچک (طول تقریبا برابر با قرص ماه کامل) بود و 7-10 ستاره در آن دیده می شد شما احتمالا خوشه پروین هست که با نام Peliades و در کاتالوگ مسیه با نام M45 مشخص میشود.

 

[mahtabi]

درود.
در اکثر موارد بین ستارگان یک صورت فلکی ارتباط فیزیکی وجود ندارد یعنی ما آنها را ظاهرا در کنار هم می بینیم. چه بسا از همدیگر فاصله بسیار زیادی باشد به بیان ساده تر صورت های فلکی از قسمت های دیگر فضا به این شکل دیده نمی شوند. علاوه براین صورت های فلکی صرفا نقش هایی قرار دادی اند که ریشه در باورها و افسانه های هر ملت دارند. از این رو شکلی رو که شما دیدید الزاما یک صورت فلکی نیست.
اگر مجموعه ای که شما دیدید کوچک بود و از 7-10 ستاره در آن دیده می شد شما احتمالا خوشه پروین هست که با نام Peliades و در کاتالوگ مسیه با نام M45 مشخص میشود.

آره فکر کنم همین حدودا بود.خوب راستش واسه من که اولین بار بود دیدم جالب بود.
مرسی از جوابتون.

 

[jimmi]

سؤالهاي من3- توضيح5

سؤالهاي من3- توضيح5

قبل از هر چيز؛ سلام به همه.
قبل از بقيه چيزا؛ يوهووو!(يعني ماشاءالله) چقدر شلوغ شده اينجا
قبل از اولاً؛ خوش آمد ميگم به همه دوستان جديد. و يه خوش آمد مخصوص به آقاي مسيه-كار(messier_hunter) كه اميدوارم با حضورشون، سطح علمي تالار و قدرت پاسخگويي تاپيك بالا بره.
واما...
اولاً؛ تصویر سه بعدی(مجازی) ماه [پست بنده در عكسهاي منتخب]
ثانياً؛ رخگرد ماه و دلايل آن
ثالثاً؛ من باز توصيه كردنم گرفته: خواهش مي كنم(يعني بد نيست كه) شما دوستان وقتي پست مي زنيد، لينكهاي بدرد بخوري اگر هست، تو متن پستتون hyperlink كنيد(مثل من). ضمناً قبل از اظهارنظر درمورد پست ساير كاربران، ضمن اينكه پستشون رو دقيق مي خونيد، لطف كنيد رو لينك موضوعي كه راجع بهش سؤال داريد هم حداقل يه كليك بفرماييد.
رابعاً؛ آقا مهران اميدوارم جوابشونو گرفته باشن. ولي اگر وقتي سؤال ميپرسيد يه خورده بيشتر توضيح بديد كه سؤالتون دقيقاً چيه، جواب مناسبتري دريافت مي كنيد(اين يكي حاصل تجربه سؤال پرسيدنهاي nمرحله اي خودم هست)
اووه داشت يادم ميرفت. بايد سؤالهاي خودم رو هم ادامه بدم! يكي نيست بگه آخه تو خانم معلم سايتي؟ چكاره اي كه وقت كاربرا رو با نصيحت كردن ميگيري! بهرحال اميدوارم بيخودي فك(!) نزده باشم. اين تعدد پستهاي بيمورد واقعاً آزار دهنده است. خب، توجه شما را به ادامه پست جلب مي كنم(راستي روز جهاني پست رو هم تبريك ميگم!!!)...

من معنی این جملات رو نفهمیدم اگه میشه توضیح بده جوابتو میدم.

مهم نيست. راستش بعضي وقتها اينقدر بد ميپرسم كه خودم هم نميفهمم. روي چرايي اون پديده اي كه شما گفتي سؤال داشتم(روبرو موندنه). فكركنم بدتر شد! بي خيال!

میدونم که نقطه لاگرانژی رو بلدی ولی اینو هم به معلوماتت اضافه کن.
دو جسم در حال چرخش 6 نقطه لاگرانژی دارند.
من فقط یکیشو براتون گفتم. برای همین اگرررررررررررر خدای نکرده زمین و خورشید دوتایی بودن بازم لزومی نداشت که ماه بره جایی که همیشه خسوف یا کسوف باشه.

اختيار داريد. البته واقعاً به معلوماتم اضافه شد! چون من فقط 5تا شون رو ميشناسم. ششمي ميشه معلومات جديد فقط يخورده مجهوله! تازه كشف شده؟ ضمناً مي دونيد كه نزديكترين نقاط لاگرانژي به جرم دوم(سبكتر)، نقطه L1و بعدL2 هست كه خوب همون وضعيتهاي شبه كسوف و خسوفند. خوانندگان عزيز مطلبي كه مي خونيد بر اساس يكسري فرضيات واهي بنده به اينجا رسيده. اصلاً موضوع واقعي و مهمي نيست. اميدوارم بتونيم اين بحث رو همينجا تموم كنيم و بتونيم اطلاعات واقعي درباره موضوعاتي مثل نقاط لاگرانژي يا دوتايي ها رو تو جاي خودش در تالار دسته بندي شده آينده، بصورت تخصصي ادامه بديم.

 

[jaky]

منم موافقم که این بحث تموم شه.
در مورد اون چرا هم باید بگم محاسباتی داره که نیاز به یه چیزای پایه داره. اگه ( خدای نکرده) خواستم این مکانیک سماوی بگم به ( وشما هم اونجا یه یاداوری بکنید) کامل توضیح میدم و کاملا ابهام ها بر طرف میشه و خیال شما هم کاملا برطرف میشه.
ضمنا قبل از ارسال مطلب حتما یک بار بخونش. ممکنه کسی ناراحت بشه( مگر اینکه قصدت ناراحت کردن باشه).
مثلا تو تاپیک خانه تکانی آقایhunter ناراحت شد. اینجا هم اینجمله زیبا نبود:

تازه کشف شده

در مورد این هم:

یه سوال از دوستان داشتم. چرا اینجا و جاهای مشابه بجای سوالات نجومی اکثر یحث مربوط به اختر فیزیک هست نه نجوم آماتوری؟ آیا این که سیاه چاله و سبزچاله و بنفش چاله چه شکلین مهم تره یا اینکه از آسمون بالای سرمون لذت ببریم؟! اگر دوستان مایل باشن آمادگیشو دارم در مورد نجوم آماتوری به سوالاتون جواب بدم مخصوصا راجع به ابزارهای رصدی... ضمنا پیشنهاد می کنم این 2 قسمت یعنی اخترفیزیک و نجوم آماتوری رو از هم جدا کنن و نذارن این دو اشتباها به یک معنی برداشت بشن.

باید بگم هرکسی نظری داره که محترمه. من نجوم حرفه ای دوست دارم. شما آماتوری. بهترین حالت همون تفکیکیه که فرمودین.

در اکثر موارد بین ستارگان یک صورت فلکی ارتباط فیزیکی وجود ندارد یعنی ما آنها را ظاهرا در کنار هم می بینیم. چه بسا از همدیگر فاصله بسیار زیادی باشد به بیان ساده تر صورت های فلکی از قسمت های دیگر فضا به این شکل دیده نمی شوند. علاوه براین صورت های فلکی صرفا نقش هایی قرار دادی اند که ریشه در باورها و افسانه های هر ملت دارند. از این رو شکلی رو که شما دیدید الزاما یک صورت فلکی نیست.

کاملا موافقم. حتی این هم باید گفته بشه که به دلیل حرکت های ستاره ای اشکال صور فلکی نیز در تقییرند.
دیگه فکر کنید که یک زمانی ستاره Vega(آلفا چنگ(فازسی را پاس بداریم)) ستاره قطبی مابوده یا خواهد شد( الان درست یادم نیست. تاریخمم هیچوقت خوب نبود)

یه چیزی هم بگم به آقای hunter امید وارم ناراحت نشوند( امید واهی دارم شاید)
ببینید شما با گفتن سابقتون به ما گفتید که باید در چه زمینه ای سوالامون رو از شما بپرسید ولی دیگه فکر نکنم به خواطر سابقه حق اهانت به کسی یا حتی رشته ای داشته باشید. تازه شما باید بزرگ بچه ها باشید و اشتباهات رو هم نادیده بگیرید و سریع از کوره در نروید.
اگر هم بچه ها چیزی در مورد مدیریت شما نگفته بودند واضحه.
شما اونقدری نبودید که بچه ها شما رو ببینند و به خواطر بسپارند. همین. هیچ ربطی به این که کی اینجا علمش تو نجوم بیشتره نداشت. اگر یکم دیگه صبر میکردی و چند تا سوال جواب رد و بدل میشد( از اونجایی که از ما ظاهرا فعالیت بیشتری داری) همه به سمت شما کشیده میشدند.
اگر بی ادبی کردم عزر خواهی منو بپذیرید
با تشکر از دوستان فعلا
ضمنا اگر سوال محاسباتی دیگری پیش اومد من در خدمتم( ولی با تاخیر)

 

[آلاهیدا]

دوستان عزیزی که نجوم رصدی کار می کنید . میشه توضیح بدین چطور می شه زاویه ای را در آسمان اندازه گرفت . منظورم اینه که چطوری میگن یک انگشت برابر یک درجه است و ... مگه ضخامت انگشت همه برابره که این قانون رو گذاشتن ؟ اگه ممکنه در موردش صحبت کنید .

 

[messier_hunter]

سوال جالبیه دوست عزیز. این که مثلا میگیم قطر یک انگشت یک درجه هست یا کلا موارد مشابه، یک شبیه سازی ساده هست و خطای خیلی زیادی هم داره. علاوه بر قطر انگشت به فاصله انگش از چشمتون هم وابسته هست. منظور هم اینه اگر دستتون رو باز کنید دو تا خط فرضی که از دو طرف انگشتتون به چشمتون میرسن زاویه 1 درجه دارن.
برای اندازه گیری زاویه وسایل مختلفی هستن از جمله س.ک.ستان ، اوکتان و...
توضیحات بیشتر در کتاب نجوم بزبان ساده اثر مایر دگانی - انتشارات گیتاشناسی

 

[jimmi]

سؤالهاي من4- سؤال

سؤالهاي من4- سؤال

[نگارش اين پست مربوط ميشود به حدود يكي دوماه قبل و بهمين خاطر از ادبيات آنزمان بنده رنج ميبرد. فقط چون هنوز خيلي بيات نشده با همان شكل اوليه ارسال ميشه:]

اول يه خسته نباشيد بزرگ(!) بگم به همه:
خسته نباشيــــد
خوب حالا سؤالمو مي پرسم. سؤالم يه مسأله ساده دبستاني است:
مسأله: حساب كنيد من تاحالا چقدر راه رفته ام. يعني... مي خواهم ببينم كي مي تونه كمكم كنه حساب كنم كه در طول عمرم چقدر راه رفته ام!؟ ...چي؟ اينم كه شد همون؟ چي؟ تاپيكو اشتباه اومدم؟ بذارم برم؟ اي بابا باز يادم رفت نفس نجومي بكشم بيام تو!
داده هاي مسأله: من، mjmghd، (فرض كنيد)20سال دارم. تو اين مدت مسير خونه تا كوچه، خونه تا مدرسه، خونه تا دانشگاه، خونه تا... و ساير مسيرهاي روزمره رو كه حساب كنيد، بطور متوسط روزانه يه مسافت 10كيلومتري رو، پياده يا سواره، طي كرده ام.
ساير اطلاعات جانبي+راهنمايي: بنده ساكن تهران هستم، تهرانو كه بلديد همتون؟ نه، توشو نمي گم. اينكه كجاست؟ توي ايرانه! تو عرض و طول جغرفيايي مثلاً...(آدرس اشتباه بدم بريد ساوه؟) عرض و طول جغرفيايي 35 و 50. كجا؟ روي زمين ديگه! آره. رو كره زمين! كه دور خورشيد خانوم مي گرده! تو منظومه شمسي! منظومه شمسي ديگه. كه توي يه كهكشانه! به اسم راه شيري! آره بابا تو همين دنياي خودمون! ...هان؟ آره بيدارم! راستي ساعت شما چنده؟؟؟!!!...
راه حل: از ضرب استفاده كنيد. اگرهم لازم شد مي تونيد از جمع هم استفاده كنيد. نه، خيلي نمي خواد دقيق باشه. همينطوري تقريبي حساب كنيد. ديگه خيلي خواستيد شرمنده كنيد مي تونيد سراغ سينوس كسينوس هم بريد. چي؟ جمع برداري؟ بي خيال بابا! اصلاً مي تونيد خورده ها رو صرفنظر كنيد، بزرگترها رو حساب كنيد.
مواد لازم: يك عدد ماشين حساب كوچيك+يك ذهن زيبا!
بعد كه حساب كرديد، خسته نباشيدِ اول پست رو دريابيد. نه بخاطر محاسبه! بخاطر راه درازي كه تا حالا اومديد. حالا... اومديد؟
تذكر: يادتون باشه فقط جواب آخر نمره داره! شوخي كردم. اگر بتونيد هر اطلاعاتي بديد كه كمكم كنه مسأله ام رو بتونم حل كنم ممنون ميشم.

[سؤال تموم شد. من چندتا بدهكاري دارم؛ طبق معمول عذرخواهي از همه كسايي كه ناراحت شدند از طرز حرف زدن من. به بزرگي خودتون ببخشيد. راستش رو بخوايد من خودم آدمي نيستم كه از اينجور حرف زدن ناراحت بشم. كلا فكر ميكنم توي بحث و يادگيري، اين چيزا طبيعيه. البته كاملاً قبول دارم كه بايد احترام طرف مقابلم رو داشته باشم و اگر ناراحت ميشه ديگه تكرار نكنم. چشم، سعي ميكنم تكرار نشه]

 

[jaky]

من هرچی فکر کردم یه چیز مشکل داشت.
چطور متوسط راه رفتن روزانه رو بدست آوردی ولی کلش رو نمیتونی بدست بیاری
به نظرم تمام مشکلات یه همچین مساله ای همون 10 کیلومتر بود. همونظوری که حساب کردی چقدر پیاده یا سواره رفتی( یعنی تخمین زدی) یه تخمین هم برای پیاده رویت بزن بعد فکر کنم حل بشه.
حالا اگه منظورت چیز دیگه ای هست بگو ما هم چیز دیگه ای میگیم

 

[jimmi]

سؤالهاي من4 - توضيح1

سؤالهاي من4 - توضيح1

[اول تشكر از استاد جكي كه لطف كردند و سؤال نامفهوم بنده رو بي پاسخ نگذاشتند. اوه اوه بعدم عذرخواهي كه اولاً اينقدر دير اومدم بعدم، بعد از سه هفته تازه فهميدم غير از نامفهوم بودن سؤالم، يه سوء تفاهمي هم بوجود اومده... منو بگو كه منتظر جوابهاي ديگه بودم... الان توضيح ميدم:]
جناب جكي اگه سؤالتون اينه كه چطور 10كيلومترو حساب كردم بايد بگم تخمين زدم(مثلاً فرض كنيد تو يه هفته كل مسيرهايي كه رفتم رو متر كردم و بعد يه متوسط روزانه براي اين 20سال درآوردم)
اما اگه ميپرسيد چطور طول راه رفتنهام(=پياده روي هام) رو نتونستم تخمين بزنم. بايد بگم ببخشيد! سؤال رو بد پرسيدم... اما اصل موضوع:
اگه خواستم "حساب كنيد من تاحالا چقدر راه رفته ام" منظورم پياده روي هام نبود. ميخوام ببينم از اول عمرم تا حالا كلاً چه مسافتي رو طي كرده ام.
اصلاً اجازه بديد آسوناشو خودم حساب كنم، سختاش با شما:
10Km در هر روز ضربدر تعداد روزاي عمرم(~7300)، ميشه:
73000Km
ما كه مهندسيم همچين عددي رو تقريب ميزنيم به 100هزار كيلومتر! ...حالا ميگم چرا.
چون يه چيز كوچولو رو فراموش كرديد. اصلاً يادي ازش ميكنيد؟ زير سايتونه. كافيه پاتونو از زمين بلند كنيد تا ببينيدش! جدي ميگم. ...آره، خود زمين. كه مثل فرفره دور خودش داره ميچرخه.
شعاع زمين(~7000Km) در كسينوس عرض جغرافيايي من(~0.82) در 2pi ميشه 36,000Km اين تازه حركت يه روزمه. در تعداد روزاي عمرم(~7300) ميشه:
263,000,000Km
راستي خورشيد خانومو بگو... دورش ميگرديم:
شعاع مدار زمين(~150000Km) در 2pi در تعداد سالهاي عمرم(~20) ميشه:
18,850,000,000Km
يه ذره ديگه كه از بالاتر نيگاه كنيد ميبينيد كه خورشيد خانومم گريزونه. كجا؟ ميره يه دور بزنه. كجا؟ دور يه چاله سيا! خورشيد خانوم ميگه اگه همينجا وايستيد، 225ميليون سال ديگه برميگرده! ولي ما كه دستمون تو دست خورشيد خانومه هم داريم ميريم باهاش دور بزنيم، پس:
فاصله خورشيد تا مركز راه شيري(سال نوري ~26000) در طول يكسال نوري(~10بتوان13 كيلومتر) در 2pi در سالهاي عمرم(~20) بر دوره تناوب گردش خورشيد(~225000000 سال) ميشه:
145,210,000,000Km
خب من خسته شدم. تا اينجاشو جمع ميزنم. ميشه:
164,323,073,000Km
تقريباً بگم 164 ميليارد كيلومتر خوبه؟ الان با اون تقريب 100هزاريه اول كار كه مشكلي نداريد ديگه!!!
اين هنوز ناقصه!!! بقيش با شما... آخه من اگه سر جام هم وايستم، با اين مسيري كه خورشيد خانوم داره ميره بعيد ميدونم 225ميليون سال ديگه به هم برسيم. ميگن چاله ها هم ميدون(~مي دوند!). پس ما رو هم دارن ميدوونند. ولي من نميدونم باچه سرعتي!
چيزي كه مونده رو حساب كنيد تا ببينيم همه چيزايي كه تا حالا حساب كردم و به اين عدده رسيدم، چند درصد كل مسافتيه كه تا حالا طي كردم.
ممنون كه جواب ميديد...