راستشو بخوای من شلوارک لی هم خعلی دوز میدارم![]()
میگم تعارف نکن هر چی میخوای یهو بگو ها!
راستشو بخوای من شلوارک لی هم خعلی دوز میدارم![]()
پ چیه؟
بیا بابا، حیف کلاسی که واس تو بزاره آدم :دی
![]()
باو منم هر وخ سرچ زدم شیرکاکائو همین اومده تقصیر گوگله :دی
وووووی خعلی دلوم میخواداااا ولی دیه نیتونم دارم می پوکم ! فردا قیراره روزه بیگیریم عایا ؟!![]()
باو منم هر وخ سرچ زدم شیرکاکائو همین اومده تقصیر گوگله :دی
هاع کاملا ! یه داداش وحید دارم پی اچ دی داره رو این قیضیه :|
دمت گرم ، اینم از روزی امشبمون .. خدایا شکرت![]()
میگم تعارف نکن هر چی میخوای یهو بگو ها!
:v
اره احتمالا من كه اون نخودا هنوز رو دلم مونده![]()
تو هم درد کشیده ای پ :دی
ها میشناسمش، همون که یه مدت جوجه بود :دی
خدا روزی رسونه، روزی منو کی میرسونه، خدا خودش میدونه !
خخخخخخخخ آوره ... نخود نذاشتیم بومونه :دی
دوستان من یه توضیحی بدم در مورد آغا گاوه
با سپیده جون تماس گرفتم گفتم بچه ها فک می کنن منم آغا گاوه...جواب داد "نخمه فیلمون نکن"...دوباره پی ام دادم خیلی ها تو پروفا گفتن که خودشون نیستن...جوابی نداد،منم فک کردم در جریان نیست. دیگه پیگیر نشدم...عاقا تقصیر من چیه؟؟ دوربین مخفی کدومه؟؟
سلامممم چقدر دلم برای اینجا تنگ شده شب یلدا می خواستم بیام لپ تاپم دست کسی بود با موبایلم نشد چه خبر کی هست؟کی نیست؟
دوستان من یک توضیحی در مورد توضیح نغمه جان بدم تا کلا قضیه دوربین مخفی و نقش ها جا بیافته
ما (ارازل ادبیاتی) به کارگردانی و هدایت دختر شرقی قصه مهمون ناخوانده رو اجرا کردیم تا یادگاری بمونه برای آینده هامون
از اونجایی که حس خباثتمون همینجوری وول میخورد واسه خودش و بیکار بود گفتیم یکیم بچه های باشگاه رو بزاریم سرکار!
از این رو، داستان رو گذاشتیم زیرکرسی و جای نقش ها رو با دوستامون عوض کردیم تا هم عکس العمل اون ها رو ببینیم و هم دوستاشون رو
همونطور که همکاریم گفت، عکس العمل های متفاوتی رو داشتیم و خب طبیعتا ما به عنوان عوامل این خباثت باید در کمال طبیعی بودن به روی خودمون هم نمیوردیم :سوت
بعد از اینکه خباثتمون خوب خالی شد دیگه ورژن اصلی داستان رو که با هنرنمایی افراد زیر هستش روانه بازار کردیم :دی
![]()
باشد تا جاودان خاطره ای شود در ذهن یاران موافق ...
آخ جوووووونسیــــــــــــــلام نگار بانوی کرسی باز دیرین ... والا داریم تیمام زورمان را میزنیم ملتو باز جمع کنیم ! ... خوشالم اومدی ریفیخ![]()
دس شوما درد نکنه :دی![]()
آخ جوووووون
من هستم! فعلا دارم داستان گوش میدم! این کچل چه صدای ملیحی داره :دی
هنوز فقط صدای اونو شنیدم!
خعلی هم خووووب .. به صدای وحید برسی میفهمی ملیح چیه :دیییییییییی
بهترین رابطه…
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند…
خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند و تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند.
وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد بخاطر همین تصمیم گرفتند از هم دور شوند ولی به همین دلیل از سرما یخ زده میمردند. از این رو مجبور بودند برگزینند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان از روی زمین بر کنده شود.
دریافتند که بازگردند و گردهم آیند. آموختند که، با زخمهای کوچکی که همزیستی با کسی که بسیار نزدیک است بوجود میآورد، زندگی کنند چون گرمای وجود دیگری مهمتر است…
و این چنین توانستند زنده بمانند.
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بیعیب و نقص را گردهم میآورد بلکه آن است که هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنار آید و محاسن آنان را تحسین نماید...
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
![]() |
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |