مادر بزرگ قصه گو برای ما قصه بگو
منم مادر قصه گو آیا؟
تقدیم به همۀ عزیزانم
 
	فانوسی برایتان روشن میکنم،
در زیر باران و
در تاریکی شب،
آنگاه از خدا میخواهم،
اگر در تاریکی غم اسیر تنهایی شدید،
فانوس امیدتان روشن بماند...
مادر بزرگ قصه گو برای ما قصه بگو
 
	
قصه باید بگیم
قصه گو پس کوجاس ؟


هر داستان غیر تکراری جاش اینجاست...منم جدی گفتم

منم مادر قصه گو آیا؟
تقدیم به همۀ عزیزانم

فانوسی برایتان روشن میکنم،
در زیر باران و
در تاریکی شب،
آنگاه از خدا میخواهم،
اگر در تاریکی غم اسیر تنهایی شدید،
فانوس امیدتان روشن بماند...




 یه روز که خانم بزه داشت میرفت مطب به بچها سپرد درو رو اقا گرگه باز نکنن خلاصه بزه رفت و اقا گرگه اومد درو زد بچه ها گفتن کیه کیه گرگه گفت منم مادرتون بعدم دستشو که از قبل کرم سفید کننده زده بود از لای در نشون داد واقعا که این کرم های جدید معجزه میکنه و بعدم گفت ببینید اینم دستم بچه ها هم که داشتن از پشت ایفون تصویری نگاه گرگه میکردن
 یه روز که خانم بزه داشت میرفت مطب به بچها سپرد درو رو اقا گرگه باز نکنن خلاصه بزه رفت و اقا گرگه اومد درو زد بچه ها گفتن کیه کیه گرگه گفت منم مادرتون بعدم دستشو که از قبل کرم سفید کننده زده بود از لای در نشون داد واقعا که این کرم های جدید معجزه میکنه و بعدم گفت ببینید اینم دستم بچه ها هم که داشتن از پشت ایفون تصویری نگاه گرگه میکردن گفتن عمو برو خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه اخه با این همه اختلاف سنی تو جای داداش مایی این مامان ما تا حالا سه تا شوهر نابود کرده و اینجا بود که تازه اقا گرگه فهمید ای بابا اختلاف سنی تا این حد و پی به معجزه کرم های جدید برد و دمشو انداخت رو کولشو رفت
 گفتن عمو برو خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه اخه با این همه اختلاف سنی تو جای داداش مایی این مامان ما تا حالا سه تا شوهر نابود کرده و اینجا بود که تازه اقا گرگه فهمید ای بابا اختلاف سنی تا این حد و پی به معجزه کرم های جدید برد و دمشو انداخت رو کولشو رفت
 دلمون برای همه بچه ها تنگ شده..همه
 دلمون برای همه بچه ها تنگ شده..همه 
	 
	 
	 اربابی یکی را کشت و زندانی شد و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد.
اربابی یکی را کشت و زندانی شد و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد.| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ | 
|---|---|---|---|---|
|   | ((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|   | دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 | 
