مادر بزرگ قصه گو برای ما قصه بگو![]()
منم مادر قصه گو آیا؟
تقدیم به همۀ عزیزانم
فانوسی برایتان روشن میکنم،
در زیر باران و
در تاریکی شب،
آنگاه از خدا میخواهم،
اگر در تاریکی غم اسیر تنهایی شدید،
فانوس امیدتان روشن بماند...
مادر بزرگ قصه گو برای ما قصه بگو![]()

قصه باید بگیم![]()
قصه گو پس کوجاس ؟

هر داستان غیر تکراری جاش اینجاست...منم جدی گفتم

منم مادر قصه گو آیا؟
تقدیم به همۀ عزیزانم
![]()
فانوسی برایتان روشن میکنم،
در زیر باران و
در تاریکی شب،
آنگاه از خدا میخواهم،
اگر در تاریکی غم اسیر تنهایی شدید،
فانوس امیدتان روشن بماند...



گفتن عمو برو خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه اخه با این همه اختلاف سنی تو جای داداش مایی این مامان ما تا حالا سه تا شوهر نابود کرده و اینجا بود که تازه اقا گرگه فهمید ای بابا اختلاف سنی تا این حد و پی به معجزه کرم های جدید برد و دمشو انداخت رو کولشو رفت
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |