شما نمی خوای!!باشه شما زن نگیر!!!به شما زن نمیدیم!!خوبه؟!همینه دیگه
از شما دخترا بیشتر از این توقعی نیست، فقط بلدید از پشت خنجر بزنید
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
اين داستاناتو توي وبلاگتم ميزاري ؟
tanha990
عضو جدید
غول
غول دستی به ریش بلند و زبرش کشید . به سختی خود را از تخت پایین کشید و انگشتر، را از بند انگشتان گذراند ... روی تخت توده ای سپید و خونین ، لهیده افتاده بود . زن رها شده روی تخت در خون غلطیده از درون ناارام و شوریده ... سقوطش از بلندای عفاف در دره ای عمیق از سر شهوت غول .
به سختي تن نا ارام و سست و خويش را تكاني داد ، خنجري ان گوشه رو به او صدايش ميكرد ؛ دسته چاقو را در مشت فشرد ؛ چه سرد و ارامش بخش بود ؛ انگار اتشي را كه از سر نفرت در جانت فزوني يافته خاموش كند ... زن به سوي غول خزيد ؛ خنجر را كه بالا اورد؛ غول برگشت ، شش لول را بيرون كشيده و صداي شليك تيرهاي پي در پي را شنيدند در ان سوي زمين ...
زن در زمين غلطيد ، در خون خويش خود را شست ...
غول شش لول را در جيب پنهان كرده ، عمامه به سر تسبيح به دست ، ذكر گويان از اتاق خارج شد.
غول دستی به ریش بلند و زبرش کشید . به سختی خود را از تخت پایین کشید و انگشتر، را از بند انگشتان گذراند ... روی تخت توده ای سپید و خونین ، لهیده افتاده بود . زن رها شده روی تخت در خون غلطیده از درون ناارام و شوریده ... سقوطش از بلندای عفاف در دره ای عمیق از سر شهوت غول .
به سختي تن نا ارام و سست و خويش را تكاني داد ، خنجري ان گوشه رو به او صدايش ميكرد ؛ دسته چاقو را در مشت فشرد ؛ چه سرد و ارامش بخش بود ؛ انگار اتشي را كه از سر نفرت در جانت فزوني يافته خاموش كند ... زن به سوي غول خزيد ؛ خنجر را كه بالا اورد؛ غول برگشت ، شش لول را بيرون كشيده و صداي شليك تيرهاي پي در پي را شنيدند در ان سوي زمين ...
زن در زمين غلطيد ، در خون خويش خود را شست ...
غول شش لول را در جيب پنهان كرده ، عمامه به سر تسبيح به دست ، ذكر گويان از اتاق خارج شد.
tanha990
عضو جدید
يعني ما اون روزو ميبينيم.اشكال نداره محمدحسين جان ما تحملمون زياده.اينهمه صبر كرديم تا بهارم صبر مي كنيمببخشيد داشتم داستان مي گفتم پست رو نديدم
نه بابا جسارت نشه دخترا توي اين سرما و برف نمي تونن بيان قله ما چند نفرم هم كه ميريم يه عمر كار مونه مگنه تو برف كوه رفتن مرد مي خواد جدي مي گم پارسال يه بار كه مارفته بوديم از يه گروه چند نفر برنگشتن بهار جنازشونو پيدا كردن راستي اگه فردا من نيومد بدونيد منم رفتم پيش اوناواسم يه فاتحه بخونيد
ولي جدا از شوخي خوش بگذره.مواظب خودتم باش.فردا هم سريع مياي برگه حضور غيابو امضا مي كني شرح ماوقع ميدي تا ما خيالمون راحت شه
شما نمی خوای!!باشه شما زن نگیر!!!به شما زن نمیدیم!!خوبه؟!
اوه ، اوه
حالا کی از تو زن میخواد، فقط همین مونده تو واسه من زن بگیری، خودت کم دردسری، یکی هم عین خودت بخوای پیدا کنی
نکنه اینو داری میگی که یادآوری کنی سنت رفته بالای صد و اندی سال و ...
نه من نمی خورم کلا!رژیمم!!حالا خوبه اندازه فرش قرمز زبون داری به ما نون و ماست مرگ موشی میدی؟
حالا اشتب نریزه تو ظرف خودت
خب بابا!!هی میخوای دل خانوما رو بلرزونی نه؟؟نرو دیگه!!میره تازه میگه تلفات هم میده!!وا
حالا دیگه همینمون مونده که نگران تو هم باشیم که یکی از منابع پودرمون طوریش بشه!!
سلامسلام علیکم
احوال دوستای گلم؟
اجازه هست بیام تو؟
خوش اومدی
بفرما اجازه مام دسه شماس :دی
نخيرم اگه تو به قولت عمل نكني منم بهت ماست نميدم
خب تو بيخود ميكني توي اين هوا ميخاي بري كوهببخشيد داشتم داستان مي گفتم پست رو نديدم
نه بابا جسارت نشه دخترا توي اين سرما و برف نمي تونن بيان قله ما چند نفرم هم كه ميريم يه عمر كار مونه مگنه تو برف كوه رفتن مرد مي خواد جدي مي گم پارسال يه بار كه مارفته بوديم از يه گروه چند نفر برنگشتن بهار جنازشونو پيدا كردن راستي اگه فردا من نيومد بدونيد منم رفتم پيش اونا
پسر بگير بشين سر جات .....
به به سميراي گلم خوش اومدي خانوم گلسلام علیکم
احوال دوستای گلم؟
اجازه هست بیام تو؟
اينجارو آب و جارو كنين.جا باز كنين يه عزيز اومده
نه من از طرف صنف خانوما صوبت کردم!!الان اسمت رو میزنم توی لیست پودریا!!خونه ی هرکی بری خواستگاری مادر زنت سریعا توی کامپیوتر چک میکنه اسمت رو ببینه با تیپا پرتت می کنه تو کوچه!!اوه ، اوه
حالا کی از تو زن میخواد، فقط همین مونده تو واسه من زن بگیری، خودت کم دردسری، یکی هم عین خودت بخوای پیدا کنی
نکنه اینو داری میگی که یادآوری کنی سنت رفته بالای صد و اندی سال و ...
سلامسلام علیکم
احوال دوستای گلم؟
اجازه هست بیام تو؟
بفرما تو اينجا همه صابخونه هستن
tanha990
عضو جدید
عشق هیچگاه به این صورت وجود نداره ... اگر ها را فراموش کن ... چشمانت را کمی بازتر کن و اطرافت را ببین ... گذشته را بکاو ... این چنین عشقی میبینی ؟
سمیرا سمیرا جونم!!باور میکنی الان می خواستم توی صفحه ت لینک اینجا رو بزارم!!!!نه؟باور نمی کنی؟؟اوه ، اوه
حالا کی از تو زن میخواد، فقط همین مونده تو واسه من زن بگیری، خودت کم دردسری، یکی هم عین خودت بخوای پیدا کنی
نکنه اینو داری میگی که یادآوری کنی سنت رفته بالای صد و اندی سال و ...
چرا؟باور کن راست میگم!!!خوبی؟؟؟چه خوب کردی اومدی؟؟بچه ها سمیرا انقدر دخمل ماهی ماهی که نگو!!خیلی ماهه خدایی!!!
نه من نمی خورم کلا!رژیمم!!
خب بابا!!هی میخوای دل خانوما رو بلرزونی نه؟؟نرو دیگه!!میره تازه میگه تلفات هم میده!!وا
حالا دیگه همینمون مونده که نگران تو هم باشیم که یکی از منابع پودرمون طوریش بشه!!
يعني ما اون روزو ميبينيم.اشكال نداره محمدحسين جان ما تحملمون زياده.اينهمه صبر كرديم تا بهارم صبر مي كنيم
ولي جدا از شوخي خوش بگذره.مواظب خودتم باش.فردا هم سريع مياي برگه حضور غيابو امضا مي كني شرح ماوقع ميدي تا ما خيالمون راحت شه
نخيرم اگه تو به قولت عمل نكني منم بهت ماست نميدم
خب تو بيخود ميكني توي اين هوا ميخاي بري كوه
خوب بابا اينا رو براي اماتور ها گفتم نرن ما حرفه اي هستيم تازه بادمجون بم افت نداره خياتون راحت
سلام ايدين جان
خوبي ؟
از دشمن چه خبر ؟(ستون پنجم)
نه!!اون اشکالی نداره!!چاق نمیکنه!!یعنی امکان داره دیگه تخم مرغ نخوری؟
منم ندیدمش ولی خوبه این آرام نیست خیلی شلوغ میکرد!!فرزانه آرام محمد civil گلاب نیستن چرا؟
دمت گرم دیگه خوب انقد تابلو ننویس ستون 5م لو میره قضیه
تو دنیای متمدن امروز که به قول خودتون پر از غول شده
و من هم قبول دارم
هنوز هم انسان وجود داره .... البته کم اما وجود داره
و تا وقتی انسان به معنای واقعی هست
عشق واقعی که البته من بهش میگم دوست داشتن
هم وجود داره ..
من این و باور دارم
سلام يخ جان.آقا آيدين درسته؟فرزانه آرام محمد civil گلاب نیستن چرا؟
بالاخره يه وقتي رسيد كه هم من باشم هم شما.
كي گفته نيستن
سرومرو گنده نشستن كنار من
بچه ها این دخمل گل هم یخچاله!!همه بهش سلام کنید!!سلااااااام آرام منو به دوستات معرفی کن
خوبی پاکر
فرزانه آرام محمد civil گلاب نیستن چرا؟
سلام ایدین جان .. کجا بودی دیر کردی؟؟
5-6 تایی داستان گفتم... داشتم میرفتم..
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-