سلام بچهها!
اين نخستين شبي است که توفيق دارم به اينجا ميآيم!
...
ميهمان تازهوارد هم ميپذيريد؟
به به سلام آقای تازیانه
خوش اومدین ....
اما عجب شبی اومدین ....
از این دنیا سیر شدین ؟؟؟؟
سلام بچهها!
اين نخستين شبي است که توفيق دارم به اينجا ميآيم!
...
ميهمان تازهوارد هم ميپذيريد؟
سلام آرامش جانسلام پاکرخانم!خوبی؟بیا اینور!!والا نمی دونستم خمپاره توی گلت بذارم یا نه!!ولی من اونایی که شک دارم رو هم پودر می کنم!!احتیاط شرط عقله
سلام بچهها!
اين نخستين شبي است که توفيق دارم به اينجا ميآيم!
...
ميهمان تازهوارد هم ميپذيريد؟
وای سلااام . خوش اومدین ... چه سورپرایزی ...سلام بچهها!
اين نخستين شبي است که توفيق دارم به اينجا ميآيم!
...
ميهمان تازهوارد هم ميپذيريد؟
به بهسلام بچهها!
اين نخستين شبي است که توفيق دارم به اينجا ميآيم!
...
ميهمان تازهوارد هم ميپذيريد؟
بابا تو رو خدا ملودی جونم!!چرا زحمت کشیدی!!فدای تو با محبت بشم!!خووووووووووووب
چون من ديشب نبودم امشب تلافي مي كنم
اِ اِ فريبا..بارون..محمدصادق بياين كمك اينارو بگيرين كمرم شكست.از مغازه تا اينجا خودم آوردم
آرام اينم شخصا برات انتخاب كردم كه ببيني چه جوري مدل الماسارو سفارش بدي قشنگ تره
دوستان بزنیم این اقایون رو پودر کنیم ؟؟؟؟؟ درسا مونده رو هوا ... تا پودر نشن هم نمیشه رفت سراغ درس
واقعا من از وقتی اومدم زیر کرسی فهمیدم چقدر قول دارم!!سلام آرامش جان
یه صد بار از رو پاکر خان بنویس عادت کنی:دی
مرسی من به شخصه به قول خودت شوک شده بودم:دی
واي خدا محسن راست ميگيیه خبر خوش یه خبر خوش
نیوشا بهوش اومده
یه خبر خوش یه خبر خوش
نیوشا بهوش اومده
وااااااای خدایا شکرت ........یه خبر خوش یه خبر خوش
نیوشا بهوش اومده
وای محسن!!الهی همیشه خوش خبری باشی!! مژدگانیت رو هم دادم!!امشب پودرت نمی کنم!!راستی محست تو چاقی؟یه خبر خوش یه خبر خوش
نیوشا بهوش اومده
الان ادای من رو درآوردی یا تو هم کلا اینجوری میگی؟؟سلام
خوبی؟
جدی میگی؟
خدا خوشحالت کنه، که خوشحالمون کردی.
الان ادای من رو درآوردی یا تو هم کلا اینجوری میگی؟؟
منم میگم خوشحالم کردی خدا خوشحالت کنه!!راستش رو بگو!! ادای من رو درآوردی؟
یه خبر خوش یه خبر خوش
نیوشا بهوش اومده
سلام بارون آرامش، محمد صادق، فريبا، محسن، ملودي، سلام آرامش!
...
خبر خوشحالکننده اي بود...
از قرار معلوم بايد قصهاي تعريف کنيم...
پس صاحبخونه کو؟
اين قصه رو تعريف ميکنم و مرخص ميشم...
....
در سفري زيارتي بوديم... در کنار من پيرمردي...
در ميان راه، پيرمرد داستاني برايم نقل کرد... نوجوان بودم... اين داستان افسانه هم باشد، بر انديشه و رفتار من سخت تاثيرگذار شد:
پس از به گِل نشستن کشتي نوح، زندگي جاري شد... نوح با کوزهگري و فروش آنها امرار معاش ميکرد... روزي در بازار روز بساط پهن کرده بود و منتظر مشتري بود...
فرشتهاي به صورت انسان سراغش رفت، کوزه اول را خريد و در پيش روي نوح به زمين زد و شکست... کوزه دوم نيز... کوزه سوم را نوح نفروخت:
-درست است که بهايش را ميپردازي... اما من براي ساختن اين کوزه ها رنج بردهام، برايام عزيزند... به کسي ميسپارمشان که قدرشان را بدانند.
-عجب! تو کوزهي بيجاني که ساختهاي و عوضش را هم دريافت ميکني، اينقدر هوايش را داري... اما نظر نداري آن همه مخلوق خدا را به يک نفرينت شکستي! خدا بندگانش را دوست دارد... بيشتر از کوزهي بيروح تو که ساختهاي!
در احوال پيامبر مسلمانان آمده است: هيچگاه نفرين نکرد... در دهکدهاي که براي تبليغ رفته بود، وقتي سنگش ميزدند دعايشان ميکرد: اللهم اغفر هذا القوم، انهم لايعلمون!
همين دعا را از مسيح بر صليب شنيده ام، نيز از حسين وقت ظهر عاشورا!
وظيفه سبابا تو رو خدا ملودی جونم!!چرا زحمت کشیدی!!فدای تو با محبت بشم!!
چقدر شماها ماه می باشید آخه!!انشالا برای همتون جبران کنم!!
وای فکر کنم همین خوب باشه!!ولی فقط میگم باید چند تاشون رو بدیم تا این قدری بشه الماسه نه؟؟ ببینم محمدصادق تو چاقی؟(خدا کنه چاق باشن)
اگه نیستید صبر کنیم مثل هانسل و گریتل بهشون بدیم بخورن چاق بشن بعد پودرشون کنیم هان؟نظر مثبت خانوم ها چیه؟
وظيفه س
نظرم مثبته مثبتهگلم
آرام يكم برو اونور تر ببينم اون پشت چه خبره؟
مگه من نگفته بودم تا وقتي نگفتم بازشون نكن پس اين چيه؟
اصلا اين بچه هه كيته؟چرا داره كادوي تورو باز ميكنه؟
اصلا چه معني داره بچه تا اين موقع بيدار باشه؟مامانش كجاس؟
شبت پفکی باشه فریبا جونم انشالا امتحانت رو خوب بدیتازیانه جان ممنون بابت داستان .امیدوارم از این به بعد بیای پیش ما ..سعی میکنیم بهت بد نگذره ..
بچه ها با اجازتون من دیگخ برم خییییییلی درس دارم ...
شاد باشید
فريبا جونم شبت خوشتازیانه جان ممنون بابت داستان .امیدوارم از این به بعد بیای پیش ما ..سعی میکنیم بهت بد نگذره ..
بچه ها با اجازتون من دیگخ برم خییییییلی درس دارم ...
شاد باشید
بچه؟!!اي واي من سروصدا كردم بيدار شد؟؟
اون بچه کوچیکمه!الان میبرم بخوابونمش!!از سروصدای تو بیدار شده!!وگرنه سر شبی خوابونده بودمش!
وای چقدر اون تو الماس هست که اینطوری برق میزنه!!کلک میبینم هر روز داره پسرای باشگاه به طرز مرموزی کم میشه!!پس برای خاطر من بود!!
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | ||
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | ||
P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |