بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آره شنیدم، اتفاقا خیلی هم بهش اعتقاد دارم ...
ولی نکته ای که هست اینه که شما چون فقط همین دو روزو دارین زیادی جووگیر میشین دیگه، وگرنه باقیه روزا که همش به نام و نشون ماست که ما چیزی نمیگیم، یکمم از ما یاد بگیرین بابا ... :D
این یه حرفتو در بست قبول دارم
خداییش هر جای شهر راه میریم خراب کاریاتونو می بینیم
:biggrin::biggrin::biggrin:
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مثلا فارغ التحصیل شدم. از وقتی که این مدرک نابهنجار دیپلم روگرفتم توی خونه یه جور دیگه نگام می کنن. قبلا همین نگاهها را به دادشم دیده بودم. پس فهمیدم که باید دنبال یه کار باشم. با خودم گفتم از فردا شروع می کنم . فردا شد.
از ساعت 8 صبح از خونه زدم بیرون و دربدر دنبال کارگشتم. البته قبلا صفحه های روزنامه را ورق زده بودم ولی هیچ چیز به جز بازاریاب که تریپ جدیده ندیده بودم. هر شرکت یا جایی برای کار سر می زدم، دستام دو سانت دراز می شه. تا اینکه دیدم ساعت 2 ظهر شده و باید برم خونه ولی وقتی ماشین گرفتم تا اومدم در ماشین رو باز کنم دیدم دستام شده مثل دستای مجید دلبندم.
واسه همین کلا بی خیال پیدا کردن کار شدم تا اینکه فردا شد.
فردا خوب روزی بود. توی ماشین خوردم به دو تا مهندس که از قضا داشتن در مورد یه کارمند که بهش خیلی هم احتیاج داشتن حرفایی می زدن. منم که از خدا خواسته بودم باهاشون حرف زدم و خدا هم بگی نگی جورش کرد. بعد رفتیم شرکت آخر هر چی شرکت که میگن همین جا بود که خدا را شکر دیدم وعقده ای نشدم.
بهم گفتن آماده شو که باید بری پیش رئیس وقتی اینو شنیدم خیلی خوشحال شدم و واسه همین خودمو جمع و جور کردم تا اینکه رفتم توی اتاق ، راستی تا یادم نرفته در اتاقش ضد صدا بود. یعنی هیچ صدایی از داخل نمی رفت بیرون و هیچ صدایی هم از بیرون به داخل نمی اومد که خدای نکرده گوشهای آینه اتوبوسی رئیس اذیت نشه . روی صندلی که نشستم خوابم گرفت . آخه خیلی راحت بود. منتظر موندم تا رئیس سئوالاتش رو شروع کنه بعد از چند لحظه گفت: نامه ات کو ؟
گفتم:کدوم نامه؟
گفت: از طرف کی اومدی؟
گفتم از طرف خودم.
بعد خندید و گفت: درب خروج رو حتما خودتون بلدید؟
گفتم آره و بعد در جواب شنیدم که گفت: پس از همون در برو بیرون.
خیلی ناراحت بودم و حتی داشتم از اتاقش می رفتم بیرون شنیدم که داشت می گفت: نه گنده ای نه سفارشی از گنده ها داری.
حقوق خوب تقاضا مکن همینه که هست.
قبلا این شعر رو نشنیده بودم از محمد خرمشاهی ولی فکر کردم حقوق یعنی پول ماهانه. ولی حالا فهمیدم که معنیش جایگاه در جامعه است.
!!!!!!!
مرسی
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بچه ها. همه خوبین؟

شپهررررررررررررررررررررر
سلام:gol:
نه خیرم من خلاف ترین چیزی که خوردم دلستر لیمویی بود :دی
:mad::mad::mad::mad:پیش قاضی و ....
من 1سوال می پرسم با آرامش جواب بدین!
موضوع از کجا شروع شد؟!
اوهوم
ما داشتم به هم تبریک می گفتیم
شیرینی پخش می کردیم
که یه عده دوست نمای :biggrin::biggrin:عمرانی وارد شدن
جو رو بهم ریختن

بدی شما همین جاس دیگه با دلسترم میرین تو توهم
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من 1سوال می پرسم با آرامش جواب بدین!
موضوع از کجا شروع شد؟!
فک کنم از اونجا شروع شد که معماریا شکستای پی در پی قبلیشون رو فراموش کردن و دوباره فیلشون یاد هندستون کرد ( هندستون = واقعیات ) :دی
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ینی تو میخوری ؟!!!!! البته تازگیا از شنیدن این چیزا زیاد تعجب نمیکنم . چقد شما دخترا خدایی خلافین آدم تنش میلرزه !
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
خوب، من این کنار می ایستم، شما بزنید توی سر و کله هم!
چون بنده جزو جامعه ی حقوق مشترک عمران و معماری ام و دوست دارم این دو رشته ی مهندسی و وابسته با هم و در کنار هم کار کنند!
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بچه ها. همه خوبین؟

شپهررررررررررررررررررررر
سلام آقا سرمد ...
خوش امدی عزیز ... :gol:

این یه حرفتو در بست قبول دارم
خداییش هر جای شهر راه میریم خراب کاریاتونو می بینیم
:biggrin::biggrin::biggrin:
آره والا، البته فراموش نشه که این خرابکاریا به نقل از ر شما، اولش نقشه های شما بوده که باید مهندسای عمرانی بدون هیچ کم کاستی و دست بردن انجام بدن که اگه دست نبرن و همونی که معمارا میگن رو بزنن میشه خرابکاری، در غیر اینصورت بهترین ساختمونا از آب درمیان ... ;)

من 1سوال می پرسم با آرامش جواب بدین!
موضوع از کجا شروع شد؟!
از همون اول که فکر کنم خلقت حضرت آدم باشه شروع میشه اوستا ... :D

هنوز شروع نشده عزیزم


آقا محمد حالا کجاشو دیدی
کجاشو؟ ... :D
ببین پسر با من کل نکن، یادت نرفته که از آخرین باری که با هم کل کردیم و اتفاقا من با پاکر هم بودم چه بلایی سرت اومد و چی شدی، راستی غیبتت خیلی زیاد طول کشید، قرار نبود اینقده خونه نشین بشی تو عزیز ... :D
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب، من این کنار می ایستم، شما بزنید توی سر و کله هم!
چون بنده جزو جامعه ی حقوق مشترک عمران و معماری ام و دوست دارم این دو رشته ی مهندسی و وابسته با هم و در کنار هم کار کنند!
اینم از سر دستتون
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
سلام آقا سرمد ...
خوش امدی عزیز ... :gol:


آره والا، البته فراموش نشه که این خرابکاریا به نقل از ر شما، اولش نقشه های شما بوده که باید مهندسای عمرانی بدون هیچ کم کاستی و دست بردن انجام بدن که اگه دست نبرن و همونی که معمارا میگن رو بزنن میشه خرابکاری، در غیر اینصورت بهترین ساختمونا از آب درمیان ... ;)


از همون اول که فکر کنم خلقت حضرت آدم باشه شروع میشه اوستا ... :D


کجاشو؟ ... :D
ببین پسر با من کل نکن، یادت نرفته که از آخرین باری که با هم کل کردیم و اتفاقا من با پاکر هم بودم چه بلایی سرت اومد و چی شدی، راستی غیبتت خیلی زیاد طول کشید، قرار نبود اینقده خونه نشین بشی تو عزیز ... :D
اگه شما می تونستین در بیارین که وضع این نبود!
پاکر؟
اون بود وقت کل کل؟
یعنی سر همین مرحوم شد؟
:biggrin::biggrin::biggrin:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب، من این کنار می ایستم، شما بزنید توی سر و کله هم!
چون بنده جزو جامعه ی حقوق مشترک عمران و معماری ام و دوست دارم این دو رشته ی مهندسی و وابسته با هم و در کنار هم کار کنند!

خب اوستا جونم ما هم همینو میخوایم و میگیم دیگه، ولی این معماریا مثل این شیطون رونده شده هست، جوو گیر شدن و مغرور، فکر کردن خبریه، میگن نخیر، فقط معمار جماعت، همینو بس ... :)
حالا خودت قضاوت کن، نباید ما این جماعت تاریک دل رو روشنشون کنیم ... :D
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اوه اوه ساعت 109 دیقه و اندی ... :دی
من برم بخوابم
خیلی خوش گذشت
مسواک یادتون نره :tooth:
شبه همگی خوش :w30:
 

iceman10

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقا سرمد ...



کجاشو؟ ... :D
ببین پسر با من کل نکن، یادت نرفته که از آخرین باری که با هم کل کردیم و اتفاقا من با پاکر هم بودم چه بلایی سرت اومد و چی شدی، راستی غیبتت خیلی زیاد طول کشید، قرار نبود اینقده خونه نشین بشی تو عزیز ... :D
آخرین بار؟؟؟یادم دقیقا من تو سنگر اونور بودم ولی تا اونجایی که یادم بازم شما کم آوردین.
اخی؟یادش بخیر پاکر عزیز افسرده شد دیگه نیومد محمد جون چرا بحث و احساسی میکنی؟؟؟:D
دوستان شب همگی بخیر من فردا 8 کلاس دارم
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب اوستا جونم ما هم همینو میخوایم و میگیم دیگه، ولی این معماریا مثل این شیطون رونده شده هست، جوو گیر شدن و مغرور، فکر کردن خبریه، میگن نخیر، فقط معمار جماعت، همینو بس ... :)
حالا خودت قضاوت کن، نباید ما این جماعت تاریک دل رو روشنشون کنیم ... :D
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
قبلا که گفتم
کار عمرانیا اینه که به حرف معمارا گوش بدن
ببینن اونا چی می خوان
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
خب اوستا جونم ما هم همینو میخوایم و میگیم دیگه، ولی این معماریا مثل این شیطون رونده شده هست، جوو گیر شدن و مغرور، فکر کردن خبریه، میگن نخیر، فقط معمار جماعت، همینو بس ... :)
حالا خودت قضاوت کن، نباید ما این جماعت تاریک دل رو روشنشون کنیم ... :D
ای بابا، به هر حال باید از هر کسی به اندازه خودش توقع داشت! :w15::w40::w43::w14:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم از سر دستتون
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:

اگه شما می تونستین در بیارین که وضع این نبود!
پاکر؟
اون بود وقت کل کل؟
یعنی سر همین مرحوم شد؟
:biggrin::biggrin::biggrin:

اولا که سر دسته نه و اوستا ...
آقای سپهر خسرو داد، تکرار کن، یاد میگیری ... :D
نگار خانوم این قضیه ای که میگم مال حدود چندین ماه پیشه، اگه الان بری تو صفحه پاکر ببینی غیبتش 4 هفته بیشتر نبوده ... ;):D
میگم فرض و خیالاتتونم همینجوریه که تهش اونجوری میشه طرحاتون آره ... :D
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آخرین بار؟؟؟یادم دقیقا من تو سنگر اونور بودم ولی تا اونجایی که یادم بازم شما کم آوردین.
اخی؟یادش بخیر پاکر عزیز افسرده شد دیگه نیومد محمد جون چرا بحث و احساسی میکنی؟؟؟:D
دوستان شب همگی بخیر من فردا 8 کلاس دارم
شب خوش

ای بابا، به هر حال باید از هر کسی به اندازه خودش توقع داشت! :w15::w40::w43::w14:
مامانههههه عروسسسس

(ببین سپهر اینجا همه کل کلا رو شوخیه
ولی در مورد تو پاس خصومت شخصی در میونه):cool:
تو اینجا فقط شب بخیر میگی؟
 

Similar threads

بالا