ها؟چیه نکنه نمیخواین بگین ؟ این حق طبیعیه منه که بدونم قوانین اینجا چه طوریه؟
اینجا کسی جزء پسرا حق طبیعی ندارهها؟چیه نکنه نمیخواین بگین ؟ این حق طبیعیه منه که بدونم قوانین اینجا چه طوریه؟نیست؟
اگه نمیگفتینم کارمو میکردم بعدشم میشه مفاد این کنوانسیون رو بنویسن تا من ببینم یا کلا پسرای اینجا توی توهمن
سلام قشون کشیه طناب کشیه همه کار و هیچ کار
تعداد دخترا زیاد شد؟
شبتون بخیرخب بچه ها با اجازه من كم كم برم
اميدوارم كسي از شوخي هايي كه كرديم ناراحت نشده باشه
شب همگي خوش خواباي خوب خوب ببني
يا حق
گزارش میدم تبعیض تبعیض حقوق زناناینجا کسی جزء پسرا حق طبیعی نداره
مرسی سما جان ممنون میبینی؟داداشا مراقب دوست جدید باشینا
وایییییییییگزارش میدم تبعیض تبعیض حقوق زنان
تا حالا 3 مورد
اتیش زدن
تبعیض
کشتن پشه ها
1) دخترا اینجا در اقلیتن ( همیشه و همه جا بودن) پس حق زیادی ندارن ...
2) دخترا باید همیشه برای پسرا پذیرایی کنن و بهشون برسن، اقلامی مانند چایی، شیرینی، آجیل و غیره باید همیشه آماده باشه و یا بیارن ...
3) در صورتی که دختری از وظایف خودش تختی کرد و سرپیچی کرد، هر کدام از پسرا هر جور که دلش بخواد میتونه تنبیهش کنه ...
4) دخترا همیشه باید اینجا از قصه گفتن پسرا تشکر کنن و وسط قصه ها هم ساکت بشینن و غیبت نکنن ...
5) به دختری که خوب به وظایفش عمل کنه تشویقی داده میشه و میتونه مرخصی بگیره ...
6) به هیچ عنوان هیچ دختری حق شکایت یا نارضایتی از پسرا رو نداره و در صورت تخلف ممکنه بدجوری تنبیه بشه ...
7) در صورتی که معلوم بشه دختری میخواد به اینجا به پسری آسیب بزنه خصوصا از مقامات رده بالا، به دادگاه فرستاده میشه و در اونجا به اشد مجازات محکوم میشه ...
اینارو داشته باش تا باقیش ...
راستی سلام، من سردار محمد صادق، مامور اطلاعاتی اینجا هستم ...![]()
چه کم توقع1) دخترا اینجا در اقلیتن ( همیشه و همه جا بودن) پس حق زیادی ندارن ...
2) دخترا باید همیشه برای پسرا پذیرایی کنن و بهشون برسن، اقلامی مانند چایی، شیرینی، آجیل و غیره باید همیشه آماده باشه و یا بیارن ...
3) در صورتی که دختری از وظایف خودش تختی کرد و سرپیچی کرد، هر کدام از پسرا هر جور که دلش بخواد میتونه تنبیهش کنه ...
4) دخترا همیشه باید اینجا از قصه گفتن پسرا تشکر کنن و وسط قصه ها هم ساکت بشینن و غیبت نکنن ...
5) به دختری که خوب به وظایفش عمل کنه تشویقی داده میشه و میتونه مرخصی بگیره ...
6) به هیچ عنوان هیچ دختری حق شکایت یا نارضایتی از پسرا رو نداره و در صورت تخلف ممکنه بدجوری تنبیه بشه ...
7) در صورتی که معلوم بشه دختری میخواد به اینجا به پسری آسیب بزنه خصوصا از مقامات رده بالا، به دادگاه فرستاده میشه و در اونجا به اشد مجازات محکوم میشه ...
اینارو داشته باش تا باقیش ...
راستی سلام، من سردار محمد صادق، مامور اطلاعاتی اینجا هستم ...![]()
یه مشت پسته لطفا
چه کم توقع
امری .چکی. فرمایشی
چایی قهوه نسکافه
روتو برم
![]()
ها؟ علیکم سلام1) دخترا اینجا در اقلیتن ( همیشه و همه جا بودن) پس حق زیادی ندارن ...
2) دخترا باید همیشه برای پسرا پذیرایی کنن و بهشون برسن، اقلامی مانند چایی، شیرینی، آجیل و غیره باید همیشه آماده باشه و یا بیارن ...
3) در صورتی که دختری از وظایف خودش تختی کرد و سرپیچی کرد، هر کدام از پسرا هر جور که دلش بخواد میتونه تنبیهش کنه ...
4) دخترا همیشه باید اینجا از قصه گفتن پسرا تشکر کنن و وسط قصه ها هم ساکت بشینن و غیبت نکنن ...
5) به دختری که خوب به وظایفش عمل کنه تشویقی داده میشه و میتونه مرخصی بگیره ...
6) به هیچ عنوان هیچ دختری حق شکایت یا نارضایتی از پسرا رو نداره و در صورت تخلف ممکنه بدجوری تنبیه بشه ...
7) در صورتی که معلوم بشه دختری میخواد به اینجا به پسری آسیب بزنه خصوصا از مقامات رده بالا، به دادگاه فرستاده میشه و در اونجا به اشد مجازات محکوم میشه ...
اینارو داشته باش تا باقیش ...
راستی سلام، من سردار محمد صادق، مامور اطلاعاتی اینجا هستم ...![]()
یه گزارش دیگهواییییییییی
سردار داداشی
پشه ها هم رفتند جزء دخترااااااااااااااا
چایی مونم تازه دم کشیده بریزم خستگیت دررهیه مشت پسته لطفا
من که سلام دادم پایینش ...محمد سلامت کو هانننننننننننن؟![]()
خواهش میکنم، پسرا همیشه کم توقع بودن ...
چه کم توقع
امری .چکی. فرمایشی
چایی قهوه نسکافه
روتو برم
![]()
امضا لازم نیست، همه اعضای جبه ی پسرا حرف همو قبول دارن، فقط میمونه دخترا، که جنگ ما هم باهاشون سر همینه دیگه، میگن قوانینتون خوبه ها، فقط ما یکمی نمیتونیم انجامش بدیم، یکمی سختمونه ...ها؟ علیکم سلام
چه قوانینی ببخشیدا اون وقت به امضای همه ی اعضا رسیده باید تموم امضا ها رو نشونم بدین
ببخشیدا تخطی درسته مامور اطلاعات
اینا رو حالا کیا قبول دارن منظور همون زورزوخان ایناس دیگه ؟ بعدشم اگه نصفش اینه پس باقیش چی باید باشه
اینم یه قصه قشنگ از مثنویداداش تنهایی منم قصه می خوام![]()
نه من چایی نمیخورمچایی مونم تازه دم کشیده بریزم خستگیت درره![]()
مرسی داداش ببخشید تشکر ندارم...خیلی قشنگ بود...کاش یه روز بیاد که هیچ دروغی رو زمین گفته نشهاینم یه قصه قشنگ از مثنوی
واسه فروغ عزیز
مرد لاف زن
يك مرد لاف زن, پوست دنبهاي چرب در خانه داشت و هر روز لب و سبيل خود را چرب ميكرد و به مجلس ثروتمندان ميرفت و چنين وانمود ميكرد كه غذاي چرب خورده است. دست به سبيل خود ميكشيد. تا به حاضران بفهماند كه اين هم دليل راستي گفتار من. امّا شكمش از گرسنگي ناله ميكرد كه اي درغگو, خدا , حيله و مكر تو را آشكار كند! اين لاف و دروغ تو ما را آتش ميزند. الهي, آن سبيل چرب تو كنده شود, اگر تو اين همه لافِ دروغ نميزدي, لااقل يك نفر رحم ميكرد و چيزي به ما ميداد. اي مرد ابله لاف و خودنمايي روزي و نعمت را از آدم دور ميكند. شكم مرد, دشمن سبيل او شده بود و يكسره دعا ميكرد كه خدايا اين درغگو را رسوا كن تا بخشندگان بر ما رحم كنند, و چيزي به اين شكم و روده برسد. عاقبت دعاي شكم مستجاب شد و روزي گربهاي آمد و آن دنبة چرب را ربود. اهل خانه دنبال گربه دويدند ولي گربه دنبه را برد. پسر آن مرد از ترس اينكه پدر او را تنبيه كند رنگش پريد و به مجلس دويد, و با صداي بلند گفت پدر! پدر! گربه دنبه را برد. آن دنبهاي كه هر روز صبح لب و سبيلت را با آن چرب ميكردي. من نتوانستم آن را از گربه بگيرم. حاضران مجلس خنديدند, آنگاه بر آن مرد دلسوزي كردند و غذايش دادند. مرد ديد كه راستگويي سودمندتر است از لاف و دروغ.
من که سلام دادم پایینش ...
خواهش میکنم، پسرا همیشه کم توقع بودن ...
یه قهوه لطفا ...
امضا لازم نیست، همه اعضای جبه ی پسرا حرف همو قبول دارن، فقط میمونه دخترا، که جنگ ما هم باهاشون سر همینه دیگه، میگن قوانینتون خوبه ها، فقط ما یکمی نمیتونیم انجامش بدیم، یکمی سختمونه ...
باقیشم یجورایی آسونتره، باور کن، همش به نفع شما دختراست قوانین ...
شما فقط دست از اون جبهه دخترونتون بردارید و بیاید تسلیم بشید، ما هم حامیتون میشیم و کمکتون میکنیم، باور کنید ( شده عین پرونده هسته ایه ایران) باور کنین حامیتون میشیم و بهتون میرسیم حسابی ...
![]()
خواهش میکنم فروغ عزیزمرسی داداش ببخشید تشکر ندارم...خیلی قشنگ بود...کاش یه روز بیاد که هیچ دروغی رو زمین گفته نشه![]()
ممنون دوست من...بهترین دعاها رو کردی...منم برای تو و همه دوستان همین دعاها رو از خدا دارمخواهش میکنم فروغ عزیز
انشالله
اندکی صبر سحر نزدیک است
امیدوارم که همیشه دلت پر از خدای مهربون باشه
اونه که آرامش واقعیه
امیدوارم که عاقبت به خیر بشی
مرسی ابجی فروغ ممنونممنون دوست من...بهترین دعاها رو کردی...منم برای تو و همه دوستان همین دعاها رو از خدا دارم
امیدورام خوشبختی واقعی که داشتن ارامشه رو تجربه کنیم![]()
بابا ان حرفا چیه، ما کوچیک آبجی سما خانوممون هستیم ...ندیدم بیای رسوم احترامو به جا بیاری
چیه باز داری دخترارو اغفال میکنی؟چشم منو دور دیدی؟
اینا چیه میگی؟
ممنون آرامش عزیزممنون تنهایی خیلی جمع صمیمی دارین
قدر خودتون رو خیلی بدونین این جا رو تبیلغ کنید تا همه بچه ها بیاین شاید یکی دلش گرفته باشه و اینجا که بیاد دلش یه کم اروم بگیره
بی خوردی یاد شعر سهراب افتادم اونجا که میگه شاید این آب روان میرود پای سپیداری تا فرو شوید اندوه کسی... حالا شاید کار شما اندوه یکی رو تبدیل به لبخند کنه ... ممنونم از همهگی شما
شبتون قشنگ و پر ستاره
سبز باشین و دلتون خدایی
یا علی
خب بچه ها امشب خیلی بهم خوش گذشتممنون آرامش عزیز
حتما همینطوره
اینجا هر کسی دلش گرفته است
بقیه بچه ها کمکش میکنند
که حتی واسه یکی دو ساعتم شده غم و دردشو فراموش کنه
من که هر وقت دلم بگیره میام اینجا تا در کنار بچه ها آروم بشم
واقعا اینجا رو خیلی دوست دارم
چون بهترین دوستامو پیدا کردم
راستی اگه امشب شوخی کردم شرمنده
شبتون نیک و بهاری باشه
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
![]() |
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |