شبت بخیر و خوشیشب همگی بخیر
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
هیئت بودم
رفته بودم یه جایی که خیمه های ابا عبدالله رو برپا کرده بودن
رفته بودم یه جایی که خیمه های ابا عبدالله رو برپا کرده بودن
Ali 1900
عضو جدید
سلام محسن جان
حالت چطوره عزیز؟
راستی آقا محسن این حرف "ز" انتهای اسمت قضیش چیه؟ اول فامیلیتی یا که چیز دیگه ایه؟
سلام ملودي جانسلام به همه
خوبي؟
می خواستی به پست دوم می رسید بعد شروع می کردی!ولی دمت گرم!!برای خوب کسی بازپرس شدی این محسن خودش آخر بازپرساست!!
شب بخير سكرت جونمشب همگی بخیر
خوب بخوابي
سلام تنهايي جون...خوش اومدي..چرا دير اومدي
سلام محسن خان ...چطوري بابابزرگ
شبت خوش خواباي خوب خوب ببينيسلام آقا محسن
سلام ملودی
خوبین؟
ولی من که رفتم شب همگی بخیر
خوش باشین
ولي كاش وايسي تا من داستانمو بگم بعد بري
كوتاهه
سلام تنهایی.سلام ملودی جونم.
شب جفتتون بخیر.
تنهایی جان عزاداری هات قبول من رو می دونم دعا نمی کنی از این به بعد دعا کن خب؟؟
سلام آرامش جان
شكر
مرسي
تشكرسلام آقا محسن
سلام ملودی
خوبین؟
ولی من که رفتم شب همگی بخیر
خوش باشین
شبت خوش
محسن جان چاي هم آماده است.يكي آستين بالا بزنه براي آقا محسن بياره
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام نسیمی
سلام محسن
ارامی تو چطوری
داداش جونم حالش که خوبه
ملودی تو خوبی
محمد حسین سلام تو چطوری
راستش اینجا یه جایی که خیمه های امام حسین برپا میشه رفته بودم اونجا
سلام محسن
ارامی تو چطوری
داداش جونم حالش که خوبه
ملودی تو خوبی
محمد حسین سلام تو چطوری
راستش اینجا یه جایی که خیمه های امام حسین برپا میشه رفته بودم اونجا
شبت بخیر باشه علی جانسلام آقا محسن
سلام ملودی
خوبین؟
ولی من که رفتم شب همگی بخیر
خوش باشین
سلام ملودي جونم خوب كردي اومديسلام به همه
تنهايي جان قبول باشه ...خوش به حالت كه هر شب ميري هيئت ...مارو هم دعا كن عزيز
سلام صادق جان ای بد نیستم
حال شما خوبه اراه اول فامیلم هست
سلام محمد حسین جان خوبی
ممنون خوبم
سلام دختر گل خوبیسلام محسن جان!!خوش اومدی!!حالا میومدی میشستی بعد یه چایی می خواستی!!
خب حالا که سرپایی خودت برو بریز
گفتم تو از جات بلند نشی خودم برم بریزم
تو اگه زرنگ بودی سمینار رو ....
اينم داستان من اميدوارم تكراري نباشه
آهنگر آهنگری بود که با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقا" به خدا عشق می ورزید.
روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید:
« تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند
دوست داشته باشی! »
آهنگر سر به زیر آورد و گفت:
« وقتی که می خواهم وسیله ای آهنی بسازم
یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آن را روی سندان می گذارم
و می کوبم تا به شکل دلخواهم درآید.
اگر به صورت دلخواهم درآمد می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود
اگر نه آن را کنار می گذارم.
همین موضوع باعث شده است که
همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که خدایا!
مرا درکوره های رنج قرار ده اما کنار نگذار! »
آهنگر آهنگری بود که با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقا" به خدا عشق می ورزید.
روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید:
« تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند
دوست داشته باشی! »
آهنگر سر به زیر آورد و گفت:
« وقتی که می خواهم وسیله ای آهنی بسازم
یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آن را روی سندان می گذارم
و می کوبم تا به شکل دلخواهم درآید.
اگر به صورت دلخواهم درآمد می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود
اگر نه آن را کنار می گذارم.
همین موضوع باعث شده است که
همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که خدایا!
مرا درکوره های رنج قرار ده اما کنار نگذار! »
سلام علی جانسلام آقا محسن
سلام ملودی
خوبین؟
ولی من که رفتم شب همگی بخیر
خوش باشین
شب خوش
هر چه باشم به شما باز پرس کل نمی رسممی خواستی به پست دوم می رسید بعد شروع می کردی!ولی دمت گرم!!برای خوب کسی بازپرس شدی این محسن خودش آخر بازپرساست!!
سلام نسیم جان خوبی
سلام تنهایی جان خوبی
خوش به حالت که رفتی
شكرخدا خوبم.ولي مگه اين امتحانا واسه آدم دل و دماغ ميذارن
به به!!!دیگه وقتشه ها بلا!!زود اومدی سریع هم چایی رو روبراه کردی!!ای ول داری!!بابا ای ول!!
از دست تو
رو حرف شما نميشه حرف زدسلام ملودي جونم خوب كردي اومدي
تنهايي جان قبول باشه ...خوش به حالت كه هر شب ميري هيئت ...مارو هم دعا كن عزيز
تنهايي جان ماروهم يادت نره(اين هزار بار)
خوب ديگه بچه ها منم برم هزارتا كار دارم
شب همگي خوش
راستي محمدصادق جان مرسي بابت داستان
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-