برای چی دارید زندگی میکنی؟

[ENIGMA.]

من زندگی می کنم تا از بهترین حقم استفاده کنم
من زندگی می کنم تا زندگی کنم.

 

[ozra.m]

از اونجايي كه انسان بي نهايت طلبه پس نميشه گفت يه هدف دارم
ما هدف كوچيك و بزرگ داريم و آخر همه اينا به خالق مخلوقات ختم مي شه.

 

[mohamad javid]

سلام به همگی

میخوام هر کی وارد این تاپیک میشه بگه که برای چی داره زندگی میکنه..یا بهتر بگم هدف اصلیش ( یعنی هدفی که تمام اهداف دیگه اش رو سازماندهی میکنه و به افکار و اعمالش خط میده) چیه؟
فقط نظر شخصیتون رو بگید...ممنون میشم.
بعدا میتونیم با هم راجع بهش صحبت کنیم

زنده ام تا زندگي رو بسازم نه اينكه زندكي رو ببازم ......!!!!!!
oooooooook
good luck

 

[آرینا]

من زندگی می کنم تا از بهترین حقم استفاده کنم
من زندگی می کنم تا زندگی کنم.

فکر نمی کنی یکم این حرفت شعاره؟
بعدم بهترین حقت همون زندگی کردن هست درست...ولی تا کی؟ برای چی زندگی میکنی...؟زندگی خیلی معنا داره...من دنبال معناهاش هستم...بعد می رسیم به هدفش!
هر کی میدونه بگه شاید به نتیجه ای رسیدیم!

 

[آرینا]

زنده ام تا زندگي رو بسازم نه اينكه زندكي رو ببازم ......!!!!!!

واسه ساختن زندگی باید چه کارهایی کنیم به نظرت؟

 

[موبیوس]

خوبه که میدونی بی دلیل به دنیا نیومدی و زندگی پوچ نیست.
این چیزایی که نوشتی...سوالات اساسی زندگی هستند...چه قدر با هاشون درگیر شدی؟ چه قدر فکر کردی؟ چه قدر رفتی دنبالش و سوال کردی؟

هیچی،کوتاهی هم از خودم بوده
ولی شما ها که رفتید سراغ هدف زندگی فهمیدید که چرا خدا اصلا خلقتون کرده که حالا بخواین زندگی ای هم داشته باشید؟؟؟

 

[sun_girl]

قطعا ما همه انسان به دنیا می ایم و باید حفظش کنیم...اما این در طول زندگی با ما هست.
شمامیگین زندگی یه قطار پس قبول دارید که خود زندگی هدف نیست و یک راه...امام این قطار یک مقصد نهایی داره، درسته؟
شاید توی ایستگاه های مختلف نگه داره...اما اون ایستگاه ها همه در راستای رسیدن به مقصد نهایی هستن.
حالا منظور شما از اینکه به هر ایستگاهی که برسی باز هم به هدفت رسیدی چیه؟
پس ایستگاه آخر چی میشه...مقصد نهایی قطار؟

نه دوست من ما آدم به دنیا می یایم، آدمی با فطرتی پاک و با استعداد انسان شدن.
با هر گامی که به سمت انسانیت برمیداریم به انسان شدن نزدیک می شیم و با انجام هر کاری که دور از انسانیت باشه از انسان شدن دور می شیم.
و کمال انسانیت در تجلی خدا درون انسان... و چون انسان مخلوق خداست انسانیت با عبادت خدا معنی پیدا می کنه...
که این هدف به راحتی بدست نمی یاد باید براش تلاش کرد، هر کس به اندازه وسع و امکاناتش...
بله به نظر من زندگی هدف نیست، اما منظورم از قطار عمر بود نه زندگی... عمری که در نظر ما همچنان جریان داره و نمی دونیم تو کدوم ایستگاه خواهد ایستاد... کجا قراره از حرکت بایسته؟ تو سن 20 سالگی؟ 22 سالگس؟ 40 سالگی؟ نمی دونیم کی قراره بایسته...
پس اگه هدفی که برای زندگیمون تعیین کردیم تو یکی از ایستکاه هایی باشه که قطار عمر بهش نرسه انگار که تلاشی که تا به حال در طول زندگیمون کردیم بی نتیجه مونده...
مثلاً اگه من تمام هدف زندگیم این بوده باشه که دکتری بگیرم اگه یک سال قبل از گرفتن دکترا بمیرم... تلاشی که تو تمام زندگیم کردم بی نتیجه می مونه. ولی وقتی که هدف من تو زندگی رسیدن به انسانیت و تعالی باشه و مرتب برای این هدف تلاش کنم، با هر تلاشم بخشی از انسانیت رو بدست آوردم یعنی به بخشی از هدفم رسیدم بنابراین قطار عمر من تو هر ایستگاهی که بایسته باز هم تلاش من بی نتیجه نبوده .

و باز هم می گم به نظر من زندگی هدف پیچیده ای نمی خواد...

 

[mojtaba_81]

(...) :
من نمیدونم ... مگه شما به خدا ایمان ندارید؟؟؟... مگه قرآن و قبول ندارین؟؟؟؟... بابا هدف قرب الهیه... مگه نمیدونین همه بالاخره یه روزی میریم بهشت...
شما خدا رو از یاد بردین...

(...) :
خیلی خوبه که به هدف و زندگی و اینا فکر میکنیم...
اما نگران نباشین اینا همش اقتضای سنه...
دانشجو بیکاره ... چون دغدغه نداره میشینه به این چیزا فکر میکنه...
فردا شوهر کنی یا زن بگیری (حالا هرجور دلت خواست) همش یادت میره ...

منظور من از (...): نقل قول بود ...
نظر من نیست...

من به خدا ایمان دارم، به قرآن اعتقاد دارم و قرآن میخونم...بهش فکر میکنم...باهاش اشک میریزم...قرآن دل من رو میلرزونه.
"و اذ قال ربک للملائکة انی جائل فی الرض خلیفة قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفت الدماء و نحن نسبح بحمدت و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون"
[بیاد آر هنگامی که پروردگار تو بملائکه فرمود من در زمین خلیفه برگمارم ملائکه گفتند پروردگارا میخواهی کسانی را بگماری که فساد کنند در زمین و خون ها بریزند و حال آنکه ما خود تو را تسبیح و تقدیس میکنیم. خداوند فرمود من میدانم چیزی (از اسرار خلقت بشر) که شما نمیدانید].
شاید قبل از اینکه این مسائل برام پیش بیاد خدا رو از یاد برده بودم...اما از اون به بعد دارم خدا رو روز به روز بیشتر به یادم میارم. و اینو میدونم که انسان های با ایمان کسانی که مومن به خداوند از دنیا برن...نهایتا جایگاهشون در بهشت.
من در رشته ی خوبی درس میخونم که آینده ی شغلی نسبتا خوبی داره...به هیچ وجه نگران شغل آینده و درآمد و ازدواج و...نیستم.
شما میگی قرب الهی. از نظر تو قرب الهی چیه؟ آیا واقعا تمام کارها، رفتارها و گفتار هات رو بر اساس قرب الهی تنظیم میکنی؟
اگه تو واقعا جواب مساله ما ها رو درک کردی...خوب بگو...راهنماییمون کن.

من اصلا در این حدا نیستم که بخوام راهنمایی کنم...

بین دوست عزیز هممون دوران دبیرستان توکتاب های دینی و تو دانشگاه در کتاب های معارف این چیزهای تئوری رو خوندیم. ولی بیا خوب فکر کنیم ...ما هنوز معنی اصلی این جمله رو نمی دونیم.هنوز نمیدونیم کجاییم و می خوایم چه کار کنیم؟
من تو کنکور دین و زندگیمو 88 درصد زدم ولی به نظرت این شناختی که از دین و زندگیم دارم 88 درصد هست؟مطمئنم خیلی خیلی پایین تر از این حرفاست.
دانشجو اتفاقا دغدغه اش خیلی بیشتر از کار و درس وشغل آینده و ازدواج هست که داره به هدف زندگیش فکر میکنه. امیدوار هیچ وقت زندگی کردن یادمون نره!

موافقم... باید فکر کنیم...

 

[mojtaba_81]

من قرآن رو میخونم

خیلی خوبه...
موفق باشی

 

[sun_girl]

دوستم به این فکر کن زندگی یه فرصت و یه هدیه ی قشنگ از طرف خداس ببین خوب آدما با هم فرق دارن ممکن هدف من برای تو بی معنی باشه یا برعکس آدما که مثل هم نیسن

منم کاملاً موافقم
بخصوص با اینکه زندگی یه فرصت نه هدف

 

[مهرا]

من برای مامانم دوست دارم زندگی کنم ولی نمیدونم چرا نمیشه

 

[joliet_arch]

من اول واسه تشکر از خداجونم.
بعد واسه اینکه به همه آرزوهام برسم تا زندگیه
خوب و عالیی داشته باشم.

 

[hiva eng]

خداوند همه ی ما انسان هارو با یک هدف مشترک به این دنیا آورده .این هدف اصلیه ولی این هدفی که ما الان برای خودمون انتخاب میکنیم و زندگیمونو بر پایه ی اون میچرخونیم یک هدف فرعیه.من خودم یک هدفایی دارم ولی زیاد برام مهم نیست بیشتر دارم همینجوری (هر چی پیش آید خوش آید )زندگی میکنم.

 

[آرینا]

خداوند همه ی ما انسان هارو با یک هدف مشترک به این دنیا آورده .این هدف اصلیه ولی این هدفی که ما الان برای خودمون انتخاب میکنیم و زندگیمونو بر پایه ی اون میچرخونیم یک هدف فرعیه.
من خودم یک هدفایی دارم ولی زیاد برام مهم نیست بیشتر دارم همینجوری (هر چی پیش آید خوش آید )زندگی میکنم.

قسمت اول پستت رو کاملا موافقم. ولی خیلی از هدف هایی که ما انتخاب می کنیم به نظرم در راستای رسیدن به اون هدف اصلیه نیست. من دنبال یه هدفهایی هستم که یه وقت از راه درست به درمون نکنه و بتونیم به هدف اصلی برسیم.
و "درباره هر چه پیش آیدخوش آید" هم فکر نمی کنم جز اینکه روزهامون الکی هدر برن نتیجه ای داشته باشه. البته این نظر منه! گرچه خیلی وقتها که کم بیارم از همین روش هم استفاده میکنم!

 

[mr.abooli]

منم همینطور

منم همینطور

من هدفم اینه که ژن پیری کشف بشه و من تا ابد زنده بمونم که به اهدافم برسم

منم هدفم اینه ولی با پسو پیش
که ژن زندگی خوبو پیدا کنم ولی زود بمیرم

 

[100af]

سلام به همگی

میخوام هر کی وارد این تاپیک میشه بگه که برای چی داره زندگی میکنه..یا بهتر بگم هدف اصلیش ( یعنی هدفی که تمام اهداف دیگه اش رو سازماندهی میکنه و به افکار و اعمالش خط میده) چیه؟
فقط نظر شخصیتون رو بگید...ممنون میشم.
بعدا میتونیم با هم راجع بهش صحبت کنیم

تاپیک جالبه. مرسی
ادم از روزی که به دنیا میآد به دنبال آرامشه .


هدف من از زندگی نمیدونم کی شکل گرفت. اما یک روزی چشم باز کردم که سقف آرزوهامو ساخته بودم و انگار آرامش را فقط اونجا میشد پیدا کرد . بقیه ی عمرم شد ساختن نردبومی که بشه باهاش اون بالا ها رفت . غافل از اینکه به ازای هر یه پله ی این نردبوم سالهای عمر من میرفت . حالا اون بالا وایستادم و فکر میکنم ارامش همون پایین بود . از اونجایی که اون نردبوم وفا نکرد، پایین اومدن شد ارزوی همیشگی دیگه اینجا چاره ای جز فریاد زدن ندارم .
( نمی خواستم اینو بنویسم فی البداهه به ذهنم رسید. )

 

[mizz]

مجبوری......دست خودم بود اصلا نمی اومدم این دنیا..مخصوصا ایران..انگار داری رو قیر راه میری..هر کاری میخوای بکنی مشکله....درس کار ...پول..تفریح..ازدواج...دوست دختر..گناه نکردن... همه چیز..........مجبوریم تو ایران.

 

[آرینا]

مجبوری......دست خودم بود اصلا نمی اومدم این دنیا..مخصوصا ایران..انگار داری رو قیر راه میری..هر کاری میخوای بکنی مشکله....درس کار ...پول..تفریح..ازدواج...دوست دختر..گناه نکردن... همه چیز..........مجبوریم تو ایران.

چه دل پری داری شما!
مطمئن باش همه جای دنیا مشکلات خاص خودش رو داره...

 

[نازی معمار]

هنوز هم نفهمیدی دوست من . در حقیقت .......
نمی دونم چه جوری بگم که دوباره دچار سوء تفاهم نشی .
من نمیگم که زندگی میکنم فقط .نمی گم که در پس این زندگی هدف دیگه ای نیست . من نمیگم دارم زندگی می کنم ...که زندگی بکنم . در حقیقت شما هیچ وقت راه منو امسال منو نرفتی . از جوابهای ما ، داری به بیراهه می ری .

من میگم زندگی می کنم و هدفم زندگی کردنه ؛ زندگی کردن توی هیچ چیزی محدود نمی شه ، محدود به فقط دانشگاه رفتن _ امروز یا مهندس شدن _ فردا و مادر شدن _ آیندم نمی شه .
من هر چی بگم شما درک نمی کنی .چون این راه رو هیچ وقت نرفتی .چون دیدت به دنیا و زندگی محدوده ، چون زندگی نمی کنی داری ادای زندگی کردن رو در میاری.ببخش که رک گفتم.

شاید هم نمیفهمم!
شما داری زندگی میکنی و از زندگی کردنت لذت میبری...تو قانعی به همین چیزهای خوب...من هم نیومدم که بخوام کسی رو متقاعد کنم. ولی یه چیز رو مطمئن هستم که همه حرف من رو نمیفهمند و الزامی هم نیست که بفهمند...بالاخره هر آدمی یک حدی داره.

 

[نازی معمار]

به نظر من...ما هستیم که باشیم...نمیشه که نباشیم
این دنیا بدونه ما هیچه...خدا این دنیا رو داده به ما تا ما قدرشو بدونیم
اما ما آدما بعد هزاران سال هنوز راهه شناخت دنیا رو پیدا نکردیم
من که هر روز از بیکاری زجر میکشم...کلافه میشم...به در و دیوار نگا می کنم
ولی مطمئنم...می تونم خوش باشم...حتی تو تنهایی خودم
حداقل اینو می تونم تو شعرام بیان کنم
کسی حرفه منو قبول داره که میشه...با تنهایی...خوش بوووود؟؟؟

دوست من...گفتم که زمین بی ما هیچه...نه ما بی زمین...نوشته های صفحه ی 13 من بخون
در ضمن...دنیا یک راهه هم من قبول دارم...اینو تو نوشته هام گفتم...دنیا راهیه باسه پیدا کردن خودم
وقتی خودمو پیدا کنم...به همه چی نزدیک میشم...بخدا و و و و... .

اما من همچنین چیزایی رو در گفته های ص 13 شما استنباط نکردم. یعنی هدف شما چیه؟ شناخت دنیا یا پیدا کردن خودتون یا رسیدن به خدا؟

 

[نازی معمار]

بین دوست عزیز هممون دوران دبیرستان توکتاب های دینی و تو دانشگاه در کتاب های معارف این چیزهای تئوری رو خوندیم. ولی بیا خوب فکر کنیم ...ما هنوز معنی اصلی این جمله رو نمی دونیم.هنوز نمیدونیم کجاییم و می خوایم چه کار کنیم؟
من تو کنکور دین و زندگیمو 88 درصد زدم ولی به نظرت این شناختی که از دین و زندگیم دارم 88 درصد هست؟مطمئنم خیلی خیلی پایین تر از این حرفاست.
دانشجو اتفاقا دغدغه اش خیلی بیشتر از کار و درس وشغل آینده و ازدواج هست که داره به هدف زندگیش فکر میکنه. امیدوار هیچ وقت زندگی کردن یادمون نره!

فکر نمی کنی یکم این حرفت شعاره؟
بعدم بهترین حقت همون زندگی کردن هست درست...ولی تا کی؟ برای چی زندگی میکنی...؟زندگی خیلی معنا داره...من دنبال معناهاش هستم...بعد می رسیم به هدفش!
هر کی میدونه بگه شاید به نتیجه ای رسیدیم!

واسه ساختن زندگی باید چه کارهایی کنیم به نظرت؟

قسمت اول پستت رو کاملا موافقم. ولی خیلی از هدف هایی که ما انتخاب می کنیم به نظرم در راستای رسیدن به اون هدف اصلیه نیست. من دنبال یه هدفهایی هستم که یه وقت از راه درست به درمون نکنه و بتونیم به هدف اصلی برسیم.
و "درباره هر چه پیش آیدخوش آید" هم فکر نمی کنم جز اینکه روزهامون الکی هدر برن نتیجه ای داشته باشه. البته این نظر منه! گرچه خیلی وقتها که کم بیارم از همین روش هم استفاده میکنم!

چه دل پری داری شما!
مطمئن باش همه جای دنیا مشکلات خاص خودش رو داره...

از جواب هایی که دادی مممنونم و کاملا با همشون موافقم...چه قدر تفاهم داریم ما!
خدا رو شکر حداقل یک نفر هست که حرفم رو بفهمه

 

[نازی معمار]

هیچی،کوتاهی هم از خودم بوده
ولی شما ها که رفتید سراغ هدف زندگی فهمیدید که چرا خدا اصلا خلقتون کرده که حالا بخواین زندگی ای هم داشته باشید؟؟؟

به نظر من کوتاهی کردن مخصوصا در مهمترین مساله زندگی...اصلا پذیرفته نیست. مسلما اونقدر درگیر این مساله نیستی که نرفتی دنبالش...ولی واسه ی من مثل یک درد میمونه که باید راه درمانشو پیدا کنم. رفتم...در حد توانم دارم تلاشم رو میکنم.
هنوز به درک درستی نرسیدم...اما خیلی چیزا فهمیدم و خیلی چیزا یاد گرفتم و خیلی در من اخلاقم، رفتارم و کلا نگرش به زندگیم تاثیر گذاشت و میذاره. خدا رو شکر...ومن فکر میکنم این جزء بزرگترین لطف هایی هست که خدا به من کرده. که از غفلت بیام بیرون...که نادونی و گمراهی خودم رو بفهمم و سعی بر پیدا کردن راه و حقیقت زندگی کنم... و فقط به همین یکی هم که نگاه کنم کافیه که بفهمم چه قدر خدا دوستم داره.

 

[نازی معمار]

تاپیک جالبه. مرسی
ادم از روزی که به دنیا میآد به دنبال آرامشه .


هدف من از زندگی نمیدونم کی شکل گرفت. اما یک روزی چشم باز کردم که سقف آرزوهامو ساخته بودم و انگار آرامش را فقط اونجا میشد پیدا کرد . بقیه ی عمرم شد ساختن نردبومی که بشه باهاش اون بالا ها رفت . غافل از اینکه به ازای هر یه پله ی این نردبوم سالهای عمر من میرفت . حالا اون بالا وایستادم و فکر میکنم ارامش همون پایین بود . از اونجایی که اون نردبوم وفا نکرد، پایین اومدن شد ارزوی همیشگی دیگه اینجا چاره ای جز فریاد زدن ندارم .
( نمی خواستم اینو بنویسم فی البداهه به ذهنم رسید. )

درسته تقریبا همه ی آدم ها دنبال آرمش و راحتی هستند...و این آرامش در داشتن یه خونه خوب و ماشین و رفاه مادی و یه خانواده خوب و ایده آل( از نظر خودشون) و رفت و آمد با دوستان و آشنایان و گردش و تفریح...یا رسیدن به یک مقام و درجه ی علمی و یا رسیدن به قدرت و شهرت...خلاصه میشه. شاید هم عده ای باشند که با کمک کردن به دیگران و از خودگذشتگی فقط برای اینکه احساس رضایتی از خودشون داشته باشند و کمکیهم کرده باشند به آرامش برسن. هیچ کدوم از این ها بد نیست...بد اینه که فقط به همین خلاصه میشه. و شاید عده ی کمی مثل من باشند که با هیچ کدوم از این ها به آرامش نرسند.
البته قرار هم نیست که همه مثل هم باشند چون هر آدمی یه سطحی از استعداد و فهم و درک رو داره...اما خوبه اگه بخوایم که میزان فهممون رو از حقیقت زندگی بالا ببریم و به این چیزا قانع نشیم

 

[Thais]

هدفم اینه که بیهدف دارم زندگی میکنم

 

[نازی معمار]

هدفم اینه که بیهدف دارم زندگی میکنم

امیدوارم نوشته های صفحات قبل رو خونده باشی

 

[آرینا]

از جواب هایی که دادی مممنونم و کاملا با همشون موافقم...چه قدر تفاهم داریم ما!
خدا رو شکر حداقل یک نفر هست که حرفم رو بفهمه

منم همینطور...جواب هات خیلی شبیه به اون چیزهایی هست که من درکش میکنم.

 

[nomber_van]

hmm

hmm

فعلآ که تو یه فکر مسخره که تو فکر خیلی از هم سننام هست

ولی میخوام وقتی کاردانی رو تموم کردم اگه خدا بخواد و مخه بابا جونم تیلیت شه برم مالزی

بدم پول پول پول :|

اینارو جدی گفتم

 

[آرینا]

فعلآ که تو یه فکر مسخره که تو فکر خیلی از هم سننام هست

ولی میخوام وقتی کاردانی رو تموم کردم اگه خدا بخواد و مخه بابا جونم تیلیت شه برم مالزی

بدم پول پول پول :|

اینارو جدی گفتم

بعد اینکه ایشالا به خواسته دلت رسیدی و رفتی مالزی چی؟دیگه کاری جز فکر کردن به پول نداری؟
واقعا اینو قبول داری که پول همه زندگیه؟

 

[nomber_van]

بعد اینکه ایشالا به خواسته دلت رسیدی و رفتی مالزی چی؟دیگه کاری جز فکر کردن به پول نداری؟
واقعا اینو قبول داری که پول همه زندگیه؟

فعلآ که هست دادا

ولی همش که پول نیست.
از کارایه زاها هدید و نورمن فاستر خوشم میاد.
یکی میشم مثله اینا..البته اگه زنده بمونیم با این وضع کشور

 

[k2_h]

برای رزای خودا