ایا ایرانیان 1400 سال پیش اسلام را با اغوش باز قبول کردن!!!؟؟؟

gorji49

عضو جدید
بادرود به همه عزیزان
ایا واقعا وعراب به ایران حمله کردن برای ترویج دین اسلام بود؟
ایا واقعا مردم ایران با اغوش باز اسلام را قبول کردن؟
ایا واقعا همه چیزهای که می گویند درست است؟
حقیقت چیست؟
بد بخت ترین مردم کسانی هستند که از تاریخ گذشته خود چیزی نمی دانند
 

sarajo0oniii

عضو جدید
تاپيك خيلي خوبيه...اميدوارم كساني كه درموردش اطلاع دارن نظر بدن...اين سوال هميشگي من بوده و هست...اينكه چرا از مغولها كه مردم كشور من كشتن و فرهنگ و تمدن كشورم رو نابود كردن به بدي ياد ميشه و از اعرابي كه اونها هم به كشورم حمله كردن و مردمم رو كشتن به خوبي...و اينكه تا حالا هيچ ديني و هيچ پيامبري با خونريزي ديني رو به مردمي نداده و اسلام چرا...؟!!!
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست خوبم
به نظر من هم گفتگوی جالبی است، اگر خوب پیش رود.
مرسی:gol:

من قسمتی از مقاله ای با نام جامعه ایرانی و فرهنگ اسلامی با منبع برایتان می نویسم. لطفاً ادامه اش را نیز بخوانید، حتماً جوابتان را خواهید یافت.

..........................
هر جامعه در مقایسه با تفاوت‌ها و تمایزهایش با دیگر جوامع شناخته می‌شود. این ویژگی،‌ مقطعی نبوده و درگذر تاریخ و بستر جغرافیایی تداوم دارد. باورها و ارزش‌های مشترک، و میراث علمی و ادبی و امثال آن‌ها قادرند انسجام یک ملت را تقویت کرده و استقلال فرهنگی و فرهنگ فرزانگی آنان را پررنگ‌تر سازند؛ اما این توانایی‌ها باید به‌وسیله خلاقیت‌ها و تولیدات علمی و فکری نسل‌های هر عصری صیانت، شکوفا و شکوهمند گردد و احیاناً اصلاح، پالایش و پیرایش شود.

برای درک فرهنگ مولد و مؤثر جامعه ایرانی ضرورت دارد تاریخ این مرز و بوم را به دو بخش تقسیم کنیم؛ دوره باستان و دوره اسلامی.

در دوران باستان یا پیش از اسلام ایرانیان ضمن نشان دادن استعدادهای خود در عرصه‌های گوناگون امپراتوری‌های مقتدری تشکیل دادند و در برابر قدرت‌های بزرگ آن دوران یعنی یونانیان و رومیان مقاومت کردند.

پیشینة فرهنگ شهروندی کهن را باید در اندیشه‌های ایرانی هزاران سال پیش جست‌وجو کرد. در باورهای قدیمی ایرانیان پیش از اسلام بر این نکته تاکید می‌شود که آدمی باید برای دست‌یابی به کمال بکوشد. در این کشش و کوشش ـ که یک روش حقیقت‌یابی یا طریقة کمال‌جویی نام دارد ـ انسان با تلاشی مستمر در پی یافتن اصل خود در برابر آفریننده هستی است.

پس از ظهور اسلام و گسترش این ایین در ایران، عرفای ایرانی ضمن آن‌که با نیروی محرکه فرهنگ قرآن، حدیث و سنت پیامبر بنیان‌های فکری و علمی عرفان را به‌وجود آوردند از مفاهیم معنوی پیش از اسلام که در فرهنگ عمومی مطرح بود بهره‌گرفتند. سهروردی در پایه‌گذاری فلسفه اشراق این تأثیرپذیری را در آثار و افکار خود بروز داد.

در دیدگاه این عارف، حقیقت در دل انسان مؤمن و آگاه به حقایق معنوی جای دارد و از این روی هیچ سرزمین یا قومی بر دیگران برتری ندارد، بلکه هرگونه برتری به دلیل میزان بهره هر ملت از حکمت و حقیقت است.

سهروردی اعتقاد داشت در ایرانِ باستان امتی بود که طالب حق بودند و می‌کوشیدند مردم را به سوی روشنایی روحانی هدایت کنند و خداوند هم به آنان کمک کرد تا به ساحل نجات و رستگاری برسند.

او آنان را دلیرمردانی می‌داند که جز به یکتاپرستی نمی‌اندیشیدند و مشمول این کلام قرآن بودند: خداوند سرپرست آنانی است که ایمان آورده‌اند و ایشان را از ظلمات به سوی نور هدایت می‌کند. این توجه سهروردی به حکمت ایرانیان یادآور حدیث رسول اکرم است که فرمودند: اگر علم در ستاره ثریا هم باشد مردانی از فارس به آن دست می‌یابند. در واقع، تفکر این عارف نشانه‌ای از قدرت عظیم جذب و فرهنگ اسلامی است که این حکیم را چنان پرورش داد تا میراث فرهنگی ایران کهن و قهرمانان فرزانه آن روزگار را با سرمایه عارفان بزرگ اسلامی الفت دهد و در پرتوِ قرآن و حدیث حکمتی ماندگار پدید آورد.

منبع
 

gorji49

عضو جدید
سلام دوست خوبم
به نظر من هم گفتگوی جالبی است، اگر خوب پیش رود.
مرسی:gol:

من قسمتی از مقاله ای با نام جامعه ایرانی و فرهنگ اسلامی با منبع برایتان می نویسم. لطفاً ادامه اش را نیز بخوانید، حتماً جوابتان را خواهید یافت.

..........................
هر جامعه در مقایسه با تفاوت‌ها و تمایزهایش با دیگر جوامع شناخته می‌شود. این ویژگی،‌ مقطعی نبوده و درگذر تاریخ و بستر جغرافیایی تداوم دارد. باورها و ارزش‌های مشترک، و میراث علمی و ادبی و امثال آن‌ها قادرند انسجام یک ملت را تقویت کرده و استقلال فرهنگی و فرهنگ فرزانگی آنان را پررنگ‌تر سازند؛ اما این توانایی‌ها باید به‌وسیله خلاقیت‌ها و تولیدات علمی و فکری نسل‌های هر عصری صیانت، شکوفا و شکوهمند گردد و احیاناً اصلاح، پالایش و پیرایش شود.

برای درک فرهنگ مولد و مؤثر جامعه ایرانی ضرورت دارد تاریخ این مرز و بوم را به دو بخش تقسیم کنیم؛ دوره باستان و دوره اسلامی.

در دوران باستان یا پیش از اسلام ایرانیان ضمن نشان دادن استعدادهای خود در عرصه‌های گوناگون امپراتوری‌های مقتدری تشکیل دادند و در برابر قدرت‌های بزرگ آن دوران یعنی یونانیان و رومیان مقاومت کردند.

پیشینة فرهنگ شهروندی کهن را باید در اندیشه‌های ایرانی هزاران سال پیش جست‌وجو کرد. در باورهای قدیمی ایرانیان پیش از اسلام بر این نکته تاکید می‌شود که آدمی باید برای دست‌یابی به کمال بکوشد. در این کشش و کوشش ـ که یک روش حقیقت‌یابی یا طریقة کمال‌جویی نام دارد ـ انسان با تلاشی مستمر در پی یافتن اصل خود در برابر آفریننده هستی است.

پس از ظهور اسلام و گسترش این ایین در ایران، عرفای ایرانی ضمن آن‌که با نیروی محرکه فرهنگ قرآن، حدیث و سنت پیامبر بنیان‌های فکری و علمی عرفان را به‌وجود آوردند از مفاهیم معنوی پیش از اسلام که در فرهنگ عمومی مطرح بود بهره‌گرفتند. سهروردی در پایه‌گذاری فلسفه اشراق این تأثیرپذیری را در آثار و افکار خود بروز داد.

در دیدگاه این عارف، حقیقت در دل انسان مؤمن و آگاه به حقایق معنوی جای دارد و از این روی هیچ سرزمین یا قومی بر دیگران برتری ندارد، بلکه هرگونه برتری به دلیل میزان بهره هر ملت از حکمت و حقیقت است.

سهروردی اعتقاد داشت در ایرانِ باستان امتی بود که طالب حق بودند و می‌کوشیدند مردم را به سوی روشنایی روحانی هدایت کنند و خداوند هم به آنان کمک کرد تا به ساحل نجات و رستگاری برسند.

او آنان را دلیرمردانی می‌داند که جز به یکتاپرستی نمی‌اندیشیدند و مشمول این کلام قرآن بودند: خداوند سرپرست آنانی است که ایمان آورده‌اند و ایشان را از ظلمات به سوی نور هدایت می‌کند. این توجه سهروردی به حکمت ایرانیان یادآور حدیث رسول اکرم است که فرمودند: اگر علم در ستاره ثریا هم باشد مردانی از فارس به آن دست می‌یابند. در واقع، تفکر این عارف نشانه‌ای از قدرت عظیم جذب و فرهنگ اسلامی است که این حکیم را چنان پرورش داد تا میراث فرهنگی ایران کهن و قهرمانان فرزانه آن روزگار را با سرمایه عارفان بزرگ اسلامی الفت دهد و در پرتوِ قرآن و حدیث حکمتی ماندگار پدید آورد.

منبع
دوست مکن سوال روشنه ایا با با اغوش باز اسلام را پذیرفتن یا نه؟
ما برا دونستن حقیقت باید به منابه بی طرف دست رسی داشته باشیم
شما دوست من نوشتید
خداوند سرپرست آنانی است که ایمان آورده‌اند و ایشان را از ظلمات به سوی نور هدایت می‌کند.
اینجا ایمان اوردن منظور چیه؟
ببینید دوست من بعد از وفات پیامبر دین اسلام ابوبکر رو کردن خلیفه مسلمین و بعد از ایشان عمر شد خلیفه و در زمان عمر ایران بدست مسلمانان فتح شد سوال اینجاست ایا ایرانیان با اغوش باز پذیرفتن واین اشغال بدون جنگ و خون ریزی بود ایا مقاومتی صورت نگرفت ۀ چه در زمانی که به ایران حمله شد و چه بعد از اشغال
ببینید دو موضع وجود داره که کاملا ضد همه
1.میگه با اغوش باز پذیرفتن و مسلمان شدن وافتخار کردن که مسلمان شدن
2. و دیگری میگه نه ۀ مقاومت زیادی شد خونها ریخته شد کشته بالا کشته به زنان ایران زمین تجاوز شد دختران ایران زمین به کنیزی برده شدندو.......
من می خوام بدونم کدومش درسته؟ و حقیقت چیه؟
 

sarajo0oniii

عضو جدید
دوست مکن سوال روشنه ایا با با اغوش باز اسلام را پذیرفتن یا نه؟
ما برا دونستن حقیقت باید به منابه بی طرف دست رسی داشته باشیم
شما دوست من نوشتید خداوند سرپرست آنانی است که ایمان آورده‌اند و ایشان را از ظلمات به سوی نور هدایت می‌کند.
اینجا ایمان اوردن منظور چیه؟
ببینید دوست من بعد از وفات پیامبر دین اسلام ابوبکر رو کردن خلیفه مسلمین و بعد از ایشان عمر شد خلیفه و در زمان عمر ایران بدست مسلمانان فتح شد سوال اینجاست ایا ایرانیان با اغوش باز پذیرفتن واین اشغال بدون جنگ و خون ریزی بود ایا مقاومتی صورت نگرفت ۀ چه در زمانی که به ایران حمله شد و چه بعد از اشغال
ببینید دو موضع وجود داره که کاملا ضد همه
1.میگه با اغوش باز پذیرفتن و مسلمان شدن وافتخار کردن که مسلمان شدن
2. و دیگری میگه نه ۀ مقاومت زیادی شد خونها ریخته شد کشته بالا کشته به زنان ایران زمین تجاوز شد دختران ایران زمین به کنیزی برده شدندو.......
من می خوام بدونم کدومش درسته؟ و حقیقت چیه؟

وقتي كسي به سرزمينت تجاوز ميكنه مسلما جلوش وايميستي و دفاع ميكني حالا ميخاد به بهونه كشورگشايي حمله كنه يا به بهونه ترويج دين...
تو ايران هم همين طور شد خيلي ها كشته شدن...خيلي از آثار تمدن ما بدست اعراب افتاد و نابود شد خيلي از كتابهاي ما سوخت چون اعراب ميگفتن جز قرآن كتابي نبايد باشه ولي ازش حرفي زده نميشه!!! و اين نشون ميده كه تاريخ ما بي طرف نوشته نشده!!
حالا يه سوال ديگه مطرح ميشه... زماني كه اعراب به سرزمين ما حمله كردن ما از نظر علمي و فرهنگي غني بوديم و چطور كسانيكه در اون زمان تعداد با سوادهاشون به روايت خودشون بيشتر از 17 نفر نبود ميخاستن ما رو غني تر كنن؟!!!
 

ooraman

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه استادی داشتیم دکترای تاریخ داشت معتقد بود بیشتر جنگهای تاریخ به خاطر پول و زن بوده!!!منم تا حدودی باهاش موافقم ترویج دین و این چیزا بیشتر اوقات فقط ظاهر قضیه است
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتي كسي به سرزمينت تجاوز ميكنه مسلما جلوش وايميستي و دفاع ميكني حالا ميخاد به بهونه كشورگشايي حمله كنه يا به بهونه ترويج دين...
تو ايران هم همين طور شد خيلي ها كشته شدن...خيلي از آثار تمدن ما بدست اعراب افتاد و نابود شد خيلي از كتابهاي ما سوخت چون اعراب ميگفتن جز قرآن كتابي نبايد باشه ولي ازش حرفي زده نميشه!!! و اين نشون ميده كه تاريخ ما بي طرف نوشته نشده!!
حالا يه سوال ديگه مطرح ميشه... زماني كه اعراب به سرزمين ما حمله كردن ما از نظر علمي و فرهنگي غني بوديم و چطور كسانيكه در اون زمان تعداد با سوادهاشون به روايت خودشون بيشتر از 17 نفر نبود ميخاستن ما رو غني تر كنن؟!!!
بهتره يه بار ديگه داستان كفاش وانوشيروانو بخونين.
بعد منظور از كتاب ها كدوم كتابهايه؟
 

sarajo0oniii

عضو جدید
بياين دربارش بحث كنيم...
ميگن اسلام حق زندگي و عزت به زن داد...از تو گور نجاتش داد...اين تو عربستان درست ولي تو ايران اون زمان زنان در چه وضعي بودند؟!!! زنان مملكت من فرماندار هم ميشدن كاملا آزادانه در اجتماع حضور داشتن...با ورود اسلام جز اينكه زن رو تو يه چيز به اسم صدف پيچيدن و حكومتها مرد سالار شدن و به زنها هم اينطور القا شد كه بايد براي كوچكترين حقوقشون هم مبارزه كنن!!! پس اسلام به زن ايراني عزت نداد( به نظر من)
تو خود قرآن هم گفته ما از ميان هر امتي پيامبري برانگيختيم پس اين پيامبر براي اعراب خوب بود چون اونهام پيشرفت كردن و مهمترين عامل پيشرفت اونها هم حمله به كشور قدرتمند و غني مثل ايران بود. از هيچكي پوشيده نيست كه اعراب همه چيز رو از ما ياد گرفتند و حالا بعد از 1400 سال وقتي نگاه به مردم فرهنگ و كشورم ميكنم و خودم رو با مردم اون زمان مقايسه ميكنم احساس ميكنم عقبتر از اوناييم!!!
 

ستاره سهیل

عضو جدید
با سلام خدمت همه دوستان :gol:

طبق گواهي تاريخ ، پيغمبر اكرم در زمان حيات خودشان پس از چند سالي كه از هجرت گذشت نامه هايي به سران كشورهاي جهان نوشتند و پيامبري خود را اعلام و آنها را بدين اسلام دعوت كردند . يكي از آن نامه ها نامه اي بود كه به خسرو پرويز پادشاه ايران نوشتند واو را به اسلام دعوت كردند ، ولي چنانكه همه شنيده ايم خسرو پرويز تنها كسي بود ، كه نسبت به نامه آن حضرت اهانت كرد و آنرا دريد . هيچ شخصيت ديگر از پادشاهان و حكام و امپراطوران چنين كاري نكرد ، بعضي از آنان جواب نامه را با احترام و توأم با هدايايي فرستادند .

نيز در زمان حيات پيغمبر اكرم ، در اثر تبليغات اسلامي عده زيادي از مردم بحرين كه در آن روز محل سكونت ايرانيان مجوس و غير مجوس بود به آيين مسلماني در آمدند ، و حتي حاكم آنجا كه از طرف پادشاه ايران تعيين شده بود مسلمان شد . عليهذا اولين اسلام گروهي ايرانيان در يمن و بحرين بوده است . البته اگر از نظر فردي در نظر بگيريم شايد اولين فرد مسلمان ايراني سلمان فارسي است ، و چنانكه مي دانيم اسلام اين ايراني جليل آنقدر بالا گرفت كه به شرف " سلمان منا اهل البيت " نايل شد .

همين مقدار سابقه ايرانيان با اسلام در زمان پيغمبر اكرم ( ص ) كافي بود كه بسياري از آنان با حقايق اسلامي آشنا شوند ، طبعا اين خود وسيله اي بود براي اينكه خبر اسلام به ايران برسد و كم و بيش مردم ايران با اسلام آشنا شوند
در اواخر دوره خلافت ابي بكر و تمام دوران خلافت عمر در اثر جنگهايي كه ميان دولت ايران و مسلمانان پديد آمد تقريبا تمام مملكت ايران به دست مسلمانان افتاد و مليونها نفر ايراني كه در اين سرزمين به سر مي بردند از نزديك با مسلمانان تماس گرفتند و گروه گروه دين اسلام را پذيرفتند .

در ايران ساساني بر خلاف آنچه ابتدا به نظر مي رسد تنها آيين زردشتي حكومت نمي كرده است . دين زردشت البته دين رسمي كشور بوده و نوعي انشعاب از دين زردشتي تلقي مي شود و خواه ادياني كه هيچ گونه ارتباطي با دين زردشت نداشته و احيانا منكر پيامبري زردشت بوده اند . مرحوم سعيد نفيسي ، در جلد دوم تاريخ اجتماعي ايران ، در مقام توضيح سبب آشفتگي اوضاع در دوره ساسانيان ، مهمترين سبب را اختلافات مذهبي مي داند

و حتي آنچنانكه محققين گفته اند اگر هم اسلام در آنوقت به ايران نيامده بود مسيحيت تدريجا ايران را مسخر مي كرد و زرتشتي گري را از ميان مي برد . روشنفكران و باسوادان آن روز ايران ، و همچنين مراكز علمي و فرهنگي ايران آنروز را مسيحيان تشكيل مي داده اند .


در این میان اسلام وارد ایران شد البته همه مردم ایران در ابتدا مسلمان نشدند بلکه به تدریج وبعد از اشنا شدن با اسلام به این دین روی اوردند وتقریبا تمام دینهایی که منشا اسمانی نداشت مثل مانوی نابود شد.

منابع:تاریخ ادبیات ایران(ادوارد براون) - خدمات متقابل اسلام و ایران(شهید مطهری)
ایران ار آغاز تا اسلام (ر.گیرشمن)
 

sarajo0oniii

عضو جدید
بهتره يه بار ديگه داستان كفاش وانوشيروانو بخونين.
بعد منظور از كتاب ها كدوم كتابهايه؟


مشهورترين روايتي كه از خسرو انوشيروان نقل مي‌كنند، روايت آن كفاشي است كه در زمان بحران كشور و خالي شدن خزانه شاهي، اعلام مي‌كند كه مي‌تواند خزانه شاه را پر كند اما شرط وي كسب اجازه تحصيل براي پسرش است.


خسرو انوشيروان كه در تاريخ به انوشيروان دادگر شهرت يافته است، حتي به‌قيمت پرشدن خزانه كشور، حاضر نمي‌شود به پسر كفاش اجازه تحصيل دهد.
اين داستان كه صحت و سقم آن مشخص نيست، غالباً مستمسكي شده بود در دست روشنفكران چپ‌گرا براي نقد جامعه ساساني و طبقاتي بودن آن.

خسرو يكم انوشيروان (531-579) در تاريخ ساسانيان مظهر شاه فيلسوف است. بيشترين تبادلات فرهنگي ميان ايران و كشورهاي ديگر در زمان اين پادشاه صورت گرفته است كه مشهورترين آن داد و ستد شترنگ (شطرنج) و تخته‌نرد ميان ايران و هند است.
به‌گفته دكتر تورج دريايي، ظاهراً آغوش ايران براي ايجاد رابطه و داد و ستد انديشه‌ها با ديگر ملل به‌ويژه هند و روم باز بوده است. آثاري در زمينه پزشكي، اخترشناسي، قصه‌ها و افسانه‌ها به ايران آورده شد. از روم آلات موسيقي، آثار گوناگون علمي، رساله‌اي پزشكي و متون فلسفي را به ايران آوردند و ترجمه كردند.
كتاب كليله و دمنه هم نخستين بار در زمان اين پادشاه به ايران آورده و ترجمه شد.
خسرو انوشيروان چنان به فلسفه دلبسته بود كه لقب «شاه فيلسوف افلاطوني» گرفته بود. لقب عادل و دادگر از آن رو به اين پادشاه داده شد كه تدوين قوانين در قالب كتاب «ماديان هزار دادستان» در زمان وي آغاز شد. وي همچنين دست به برخي اصلاحات اداري، اقتصادي و نظامي زد.
از لحاظ مذهبي نيز شيوه او مدارا بود. رهبر مسيحيان در زمان اين پادشاه داراي عنوان «ايران كاتوليكوس» بود. گرچه از سوي ديگر، بازمانده مزدكيان در زمان همين پادشاه سركوب شدند ولي دينهاي توحيدي از آزادي و حتي اجازه تبليغ در زمان خسرو انوشيروان برخوردار بودند.




خب اگر هم اين داستان درست باشه باز هم دليل حمله اعراب رو توجيه نميكنه!! و مطمئنا مردم شهر نشين سرزمين من از اعراب باديه نشين متمدن تر بودند و اين و خودشون هم قبول داشتن
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از جالب ترین کتابهایی که در زمینه حمله اعراب نوشته شده کتاب (دو قرن سکوت_دکتر زرین کوب)..
این کتاب در مورد حمله وحشیانه اعراب و اینکه ایرانیا به زور و از ترس کشته نشدن جوونا و تجاوز نکردن به دخترا و زناشون تن به اسلام دادن..البته این کتاب خیلی ویرایش و سانسور شده تو چاپای بعدی!!!
یه جای دیگه هم خوندم رسیدن به دختران زیبای ایرانی آرزویی بود برا اعراب بیابان گرد که تو خواب هم نمیدیدن!!!
در هر صورت مردم ایران به زور اسلامو پذیرفتن و 2 قرن ایران تاریک تاریک شد تا یه سری قیام پیش اومد که تو کتاب جدال با نور و ظلمت خبره زاده میتونین بخونین!!!
 

gorji49

عضو جدید
بادرود فراوان به همه دوستان گرامی
یه چیزی رو ما فراموش کردیم البته نظر من اینه
سالهاست که ما داریم ازمون و خطا میدیم من فک می کنم علتش ندونستن گذشته و تاریخ ماست
همش تاریخ داره تکرار میشه ما سالها پیش دمکراسی رو لمس کردیم ولی چی شد
نمی خوام از موضوع دور بشم
کسانی مثل اقای شریعتی هم بیان کردند که ایران با اغوش باز اسلام رو پذیرفت و امسال ایشان اما سوال این جاست نمام کل مدارکی که نشون میده دلیل بر این بود که عربها برا تجاوز و از بین بردن تاریخ و تمدن به ایران و چپاول غارت اومدن اما چی شده که ایرانیان در خواب موندن
ببینین چنگیز به ایران حمله کردو فجایع زیادی ببارو اورد ولی همین ماها اسم بچه مونو چنگیز می زاریم یا تیمور و یا .... همین طور تا اخر من می خوام بگم مشکل ما چیه؟ اشکال کجاست که همه میدونیم ولی ..............
شاید ما داریم از واقعیت فرار میکنیم شاید خودمونو زدیم به خواب من نمی دونم ولی میدونم که یه اشکالی هست
ببینید دوستان وقتی تاریخ رو می خونید قبل از ورود عربها به ایران در کشور ما تقریبا دوچیز وجود نداشت
1. دروغ
2. ربا
ولی حالا چی/
ما ها کی باید از خوابی که خودمونو زدیم بیدار شیم
 

ستاره سهیل

عضو جدید
متنی که مینویسم نوشته ر.گیرشمن باستانشناش و محقق معروف ایران باستان در مورد خسرو یکم یا همان انوشیروان (در کتاب ایران از آغاز تا اسلام-ص 414) می باشد :

"تحول مالی که خسرو اول ایجاد کرد،بیش از آنکه به نفع ملت باشد به سود خزانه بودو تعدی و جهل ـ که مردم در آن غوطه ور بودندـ آنانرا به اعتصاب بر می انگیخت.دولت بر اثر تمدن و ثروت خویش درخشان مینمود و قوای نظامی آن قادر مطلق به نظر میرسید.اما سازمان اجتماعی اش پوسیده و خراب بود و همین امر کفایت میکرد که کشور به هنگام حمله اعراب در بازوان فاتح افتد."اینها نظرات محققان اروپایی در مورد حمله ایران قبل از اسلام است که کاملا بیطرف می باشند.
 

ستاره سهیل

عضو جدید
هنگامي كه لشكر مسلمين و سپاه ايران در قادسيه به هم رسيدند ، رستم فرخ زاد ، " زهره بن عبدالله " را كه به عنوان مقدمه الجيش مسلمين پيشاپيش آمده و با جماعت خود اردو زده بود به حضور خود طلبيد و منظورش اين بود بلكه با نوعي مصالحه كار را تمام كند كه به جنگ نكشد . به او گفت : شما مردم عرب همسايگان ما بوديد و ما به شما احسان مي كرديم و از شما نگهداري مي نموديم و چنين و چنان مي كرديم . زهره بن عبدالله گفت : امروز وضع ما با اعرابي كه تو مي گويي فرق كرده است ، هدف ما با هدف آنها دو تاست ، آنها به خاطر هدفهاي دنيوي به سرزمينهاي شما مي آمدند و ما به خاطر هدفهاي اخروي . ما همچنان بوديم كه تو وصف كردي ، تا خداوند پيامبر خويش را در ميان ما مبعوث فرمود و ما دعوت او را اجابت كرديم ، او به ما اطمينان داد كه هر كه اين دين را نپذيرد خوار و زبون خواهد شد و هر كه بپذيرد عزيز و محترم خواهد گشت . رستم گفت : دين خودتان را براي من توضيح بده : گفت : پايه اسايش اقرار بو حدانيت خدا و رسالت محمد است گفت : نيك است ، ديگر چي ؟ گفت : ديگر آزاد ساختن بندگان خدا از بندگي بندگان براي اينكه بنده خدا باشند نه بنده بنده خدا . گفت : نيك است و ديگر چي ؟ گفت : ديگر اينكه همه مردم از يك پدر و مادر ( آدم و حوا ) زاده شدند و همه با هم برادر و برابرند : گفت : اين هم بسيار نيك است . سپس رستم گفت : حالا اگر اينها را پذيرفتيم بعد چه مي كنيد حاضريد برگرديد ؟ گفت : آري به خدا قسم ، ديگر جز براي تجارت و يا احتياجي ديگر نزديك شهرهاي شما هم نخواهيم آمد .

رستم گفت سخنت را تصديق مي كنم اما متاسفم كه بايد بگويم از زمان اردشير رسم بر اين است كه به طبقات پست اجازه داده نشود دست به كاري كه مخصوص طبقات عاليه و اشراف است بزنند ، زيرا اگر پا از گليم خويش درازتر كنند مزاحم طبقات اشراف مي شوند . زهره بن عبدالله گفت : بنابراين ما از همه مردم براي مردم بهتريم ، ما هرگز نمي توانيم با طبقات پايين آنچنان رفتار كنيم كه شما مي كنيد ، ما معتقديم امر خدا را در رعايت طبقات پايين اطاعت كنيم و اهميت ندهيم به اينكه آنها امر خدا را درباره ما اطاعت مي كنند يا نمي كنند.( كامل ابن اثير ، جلد 2 ، صفحه 319 - . 320 )
 

ستاره سهیل

عضو جدید
چطور ممکن است ایرانی که در آن زمان یک امپراطوری قدرتمند بود و قدرت نظامی بالایی داشت طوری که همیشه با روم رقابت میکرد، از عربهایی که امکاناتی نداشتند شکست بخورد؟!

به نظر من اینکه میگن مردم از ترس شمشیر عرب، دین و فرهنگشونو قبول کردن،توهین به مردم ایران است.
ایرانیها در طول تاریخ نشون دادن که هیچ گاه به خاطر ترس ، تسلیم نشدند. زیاد دور نریم ،توی همین چنگ تحمیلی،ایران هیچ امکاناتی نداشت ولی بدون هیچ ترسی مقابل دشمن مقاومت کرد.
همینطور اگر از حکومت اعراب میترسیدند مذهب شیعه را قبول نمیکردند.

پس میتونیم این نتیجه رو بگیریم که حکومت ساسانیان پشتوانه مردمی نداشت مگرنه خیلی راحت اعراب را شکست میدادند.

در ثانی اگر دین اسلام را به زور قبول کرده بودند ، به مرور زمان این دین از ایران حذف میشد.
 

seeemesooo

عضو جدید
سال 540 میلادی طاعون اومده بود وایران از ارمنی ها برای جنگ با اعراب استفاده میکرد
اعراب به دلیل ژن خاصی کمتر بیمار میشدند ومصونیت داشتند
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
سلام‌عليكم
دوست بزرگواري كه تاپيك رو زدن اصلا پست آبجي comet زو نخوندن
پاسخ داده شد

بخونيد نقدي بود درخدمتيم.
نميشه وقتي كسي جواب ميده رو حف خودمون وايسيم و جوابش رو نخونيم
اين شرط بحث نيست.
 

gorji49

عضو جدید
هنگامي كه لشكر مسلمين و سپاه ايران در قادسيه به هم رسيدند ، رستم فرخ زاد ، " زهره بن عبدالله " را كه به عنوان مقدمه الجيش مسلمين پيشاپيش آمده و با جماعت خود اردو زده بود به حضور خود طلبيد و منظورش اين بود بلكه با نوعي مصالحه كار را تمام كند كه به جنگ نكشد . به او گفت : شما مردم عرب همسايگان ما بوديد و ما به شما احسان مي كرديم و از شما نگهداري مي نموديم و چنين و چنان مي كرديم . زهره بن عبدالله گفت : امروز وضع ما با اعرابي كه تو مي گويي فرق كرده است ، هدف ما با هدف آنها دو تاست ، آنها به خاطر هدفهاي دنيوي به سرزمينهاي شما مي آمدند و ما به خاطر هدفهاي اخروي . ما همچنان بوديم كه تو وصف كردي ، تا خداوند پيامبر خويش را در ميان ما مبعوث فرمود و ما دعوت او را اجابت كرديم ، . رستم گفت : دين خودتان را براي من توضيح بده : گفت : پايه اسايش اقرار بو حدانيت خدا و رسالت محمد است گفت : نيك است ، ديگر چي ؟ گفت : ديگر آزاد ساختن بندگان خدا از بندگي بندگان براي اينكه بنده خدا باشند نه بنده بنده خدا . گفت :


بادرود
دوستان این قسمت رو خوب بخوانید
او به ما اطمينان داد كه هر كه اين دين را نپذيرد خوار و زبون خواهد شد و هر كه بپذيرد عزيز و محترم خواهد گشت
ایا این حرف می تونه پایه واحساس حمله به کشورهای دیگه باشه تا به زنان و دختران ان کشور تجاوز به شه وزنان و دختران به کنیزی برده شند
ایا با این عملعزيز و محترم خواهد گشت
دوم این که
ديگر آزاد ساختن بندگان خدا از بندگي بندگان براي اينكه بنده خدا باشند نه بنده بنده خدا .
ایا دلایل نظیر این می تواد عاملی برای همه به کشور دیگر باشد
شاید ماهیت این دین از نظر این دوست ما این است بدرود



 

m@hn@z.d

عضو جدید
کاربر ممتاز
بادرود به همه عزیزان
ایا واقعا وعراب به ایران حمله کردن برای ترویج دین اسلام بود؟
ایا واقعا مردم ایران با اغوش باز اسلام را قبول کردن؟
ایا واقعا همه چیزهای که می گویند درست است؟
حقیقت چیست؟
بد بخت ترین مردم کسانی هستند که از تاریخ گذشته خود چیزی نمی دانند

3 حالت رو برای ایرانیان گذاشتن:
1) اگه مسلمون نشید می کشیمتون.
2) مسلمون می شید.
3) برای زنده بودن باید مالیات( جزیه) پرداخت کنید!

کمر بسیاری از موبدان رو برای اینکه از دینشون دفاع کردند رو با اره بریدند.
البته خیلی از افراد هم به خاطر جونشون مسلمون شدن و تعداد بی شماری هم با پرداخت جزیه زنده موندن.
این یعنی آغوش باز؟ خودتون قضاوت کنید!
 

seeemesooo

عضو جدید
ارواج اسلام توحیدی یک واقعه اجتناب ناپذیر بود همون طور که بیزانس و روم ادیان توحیدی ارتدکس و کاتولیک رو پذیرفتند
ادیان بر مبنای خیر و شر جواب گوی نیازهای معنوی انسان نبود
منابع طبیعی رو به نقصان گذاشته بود دخالت در طبیعت مثل سوزاندن خار که از بیابان زائی جلوگیری میکند در مراسم مذهبی ساسانیان لطمه شدیدی به اکولوژی وارد کرده بود ودریای ساوه خشک شد
مردم آن زمان به ازبین رفتن فره ایزدی از یک سلسله اعتقاد داشتند که نشانه های آن قحطی بیماری و بلایای طبیعی بود پس به ساسانیان پشت کردند
 

Schneider

مدیر بازنشسته
بادرود به همه عزیزان
ایا واقعا وعراب به ایران حمله کردن برای ترویج دین اسلام بود؟
ایا واقعا مردم ایران با اغوش باز اسلام را قبول کردن؟
ایا واقعا همه چیزهای که می گویند درست است؟
حقیقت چیست؟
بد بخت ترین مردم کسانی هستند که از تاریخ گذشته خود چیزی نمی دانند
من هم یه مدت دقدقه این سوالو داشتم؛
فکر میکنم باید به این نکته توجه کرد که اگه واقعا با آغوش باز مردم ایران پذیرفتند و ارتشیان اون زمان فقط به فکر فرار و خالی کردن مخازن مالی بودن_طوریکه دست و پای ارتشیان رو زنجیروار به هم بستن تا در نرن!!!!!!!:eek:(نقل قول از عده ای!!)..........
پس چرا 12 سال فتح امپراطوری ایران طول کشیده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلیلش رو از این منبع مختصرا عرض میکنم:
......اگر دوازده سال طول كشيده تا سراسر خاك ايران را بگيرند براي آن بود كه اعراب تجهيزات سنگين جنگي و قلعه‌كوب و تجربيات نظامي و اداري مطمئن و علم به ادامه دوام تجاوزات و فرجام كار خود نداشتند. مي‌ترسيدند. نمي‌دانستند تسخير بي‌پرواي سرزميني داراي تمدن كه هيچ آشنايي با آن ندارند و ملتي كه بيش از هزار سال آقا و سرورشان بوده چه فرجامي خواهد داشت. هيچ گمان نمي‌كردند بتوانند براي مدتي طولاني آنان را تحت فرمان خود نگه دارند. دايم از پشت سرشان بيم داشتند، به همين سبب بود كه پس از تسخير هر بخش از ايران چند سال در آن اقامت كرده و به مطالعه بخش ديگر مي‌پرداختند و آنگاه دست به هجوم تازه مي‌زدند، در حالي كه در اين مواقع ايرانيان خوني و ستم‌زده و دل‌‌آكنده هم مشوق و يار و راهنمايي آنان بودند.
 

mahdi271

عضو جدید
حالا که اینهمه به بقیه گیر دادید اینو جواب بدید.
چرا ایرانی ها به بقیه کشورا حمله میکردن؟
مگه ما دم از تمدن 7500 ساله نمیزنیم؟
چطور ما حمله میکردیم خوب بود اما اعراب نه؟
چرا همیشه سفسطه؟
شما که اعراب رو وحشی میدونید و خودمون رو متمدن(در اون زمان)
عذر اعراب جایز چون وحشی(بر اساس حرف همه دوستان) ما چه عذری داریم؟
همیشه عادت داریم از بالا نگاه کنیم.
اصلا اعراب تجاوز کردن مردای ایرانی مرده بودن؟
بگید طاعون بود.
اعراب چقدر بودن؟
وسعت ایران چقدر بود؟
در ضمن قوم خزر و کاسپین (شمال ایران) قرن 3 هجری با آغوش باز اسلام آوردن پس مطمئن باش بقیه هم با آغوش باز اسلام آوردن و تو جنگ حلوا خیرات نمیشه.
 

ستاره سهیل

عضو جدید
هنگامي كه لشكر مسلمين و سپاه ايران در قادسيه به هم رسيدند ، رستم فرخ زاد ، " زهره بن عبدالله " را كه به عنوان مقدمه الجيش مسلمين پيشاپيش آمده و با جماعت خود اردو زده بود به حضور خود طلبيد و منظورش اين بود بلكه با نوعي مصالحه كار را تمام كند كه به جنگ نكشد . به او گفت : شما مردم عرب همسايگان ما بوديد و ما به شما احسان مي كرديم و از شما نگهداري مي نموديم و چنين و چنان مي كرديم . زهره بن عبدالله گفت : امروز وضع ما با اعرابي كه تو مي گويي فرق كرده است ، هدف ما با هدف آنها دو تاست ، آنها به خاطر هدفهاي دنيوي به سرزمينهاي شما مي آمدند و ما به خاطر هدفهاي اخروي . ما همچنان بوديم كه تو وصف كردي ، تا خداوند پيامبر خويش را در ميان ما مبعوث فرمود و ما دعوت او را اجابت كرديم ، . رستم گفت : دين خودتان را براي من توضيح بده : گفت : پايه اسايش اقرار بو حدانيت خدا و رسالت محمد است گفت : نيك است ، ديگر چي ؟ گفت : ديگر آزاد ساختن بندگان خدا از بندگي بندگان براي اينكه بنده خدا باشند نه بنده بنده خدا . گفت :


بادرود
دوستان این قسمت رو خوب بخوانید
او به ما اطمينان داد كه هر كه اين دين را نپذيرد خوار و زبون خواهد شد و هر كه بپذيرد عزيز و محترم خواهد گشت
ایا این حرف می تونه پایه واحساس حمله به کشورهای دیگه باشه تا به زنان و دختران ان کشور تجاوز به شه وزنان و دختران به کنیزی برده شند
ایا با این عملعزيز و محترم خواهد گشت
دوم این که
ديگر آزاد ساختن بندگان خدا از بندگي بندگان براي اينكه بنده خدا باشند نه بنده بنده خدا .
ایا دلایل نظیر این می تواد عاملی برای همه به کشور دیگر باشد
شاید ماهیت این دین از نظر این دوست ما این است بدرود
دوست عزیز من نظرم را راجع به حمله اعراب گفتم.
به نظر شما بننده بنده خدا بودن بهتر است؟!
مردم آن زمان این بندگی رو خیلی بهتر از من و شما درک کرده بودند. من منبعی رو که Agent_47 ذکر کرده بود رو خوندم این مساله رو تایید کرده بودبهر حال ایمان قوی مسلمان و بی انگیزگی ایرانیان باعث شکست انان شد.
بهر حال به نظر من ایرانیان دین اعراب را پذیرفتندوبعدازمدتی متوجه بی لیاقتی حاکمان عرب شده و خود حکومت خود را بدست گرفتند
 

gorji49

عضو جدید
حالا که اینهمه به بقیه گیر دادید اینو جواب بدی
در ضمن قوم خزر و کاسپین (شمال ایران) قرن 3 هجری با آغوش باز اسلام آوردن پس مطمئن باش بقیه هم با آغوش باز اسلام آوردن و تو جنگ حلوا خیرات نمیشه.
دوست من میشه مبع این خبر که شمال ایران با اغوش باز اسلام رو پذیرفتن رو به ما بدید که بر اساس کدام مدرک این حرف کذب رو بیان داشتید ممنون و سپاس گذارم
 

sun_girl

عضو جدید
کاربر ممتاز
بادرود به همه عزیزان
ایا واقعا وعراب به ایران حمله کردن برای ترویج دین اسلام بود؟
ایا واقعا مردم ایران با اغوش باز اسلام را قبول کردن؟
ایا واقعا همه چیزهای که می گویند درست است؟
حقیقت چیست؟
بد بخت ترین مردم کسانی هستند که از تاریخ گذشته خود چیزی نمی دانند
دوست عزیز
سوال جالب پرسیدید اما...
به نظر من برای اینکه بخواید به حقیقت برسید باید جواب چند سوال رو برا خودتون روشن کرده باشید...
1. شما دنبال چه جوابی هستید؟ و برای گرفتن جواب چقدر بی طرف هستید؟
2. فکر میکند حقیقتی که دنبالش هستید رو می تونید به راحتی اینجا و اونم با یه تاپیک پیدا کنید؟
 

sun_girl

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتي كسي به سرزمينت تجاوز ميكنه مسلما جلوش وايميستي و دفاع ميكني حالا ميخاد به بهونه كشورگشايي حمله كنه يا به بهونه ترويج دين...
تو ايران هم همين طور شد خيلي ها كشته شدن...خيلي از آثار تمدن ما بدست اعراب افتاد و نابود شد خيلي از كتابهاي ما سوخت چون اعراب ميگفتن جز قرآن كتابي نبايد باشه ولي ازش حرفي زده نميشه!!! و اين نشون ميده كه تاريخ ما بي طرف نوشته نشده!!
حالا يه سوال ديگه مطرح ميشه... زماني كه اعراب به سرزمين ما حمله كردن ما از نظر علمي و فرهنگي غني بوديم و چطور كسانيكه در اون زمان تعداد با سوادهاشون به روايت خودشون بيشتر از 17 نفر نبود ميخاستن ما رو غني تر كنن؟!!!
ممکنه لطف کنید بگید شما چه مدرکی از آثار نابود شده و سوخته به دست مسلمانان پیدا کردید؟ و چه مدرکی برای این ادعا؟

اگر نظر مسلمونا درباره کتاب این بود که ما میگید و مسلمونا کتابها رو آتش می زدن، دانشمندای مسلمان علمشون رو از کجا آوردن؟ و اصلا چطور شد که بعد از ظهور اسلام دانشمندان مسلمان هم مطرح شدند؟


سال 540 میلادی طاعون اومده بود وایران از ارمنی ها برای جنگ با اعراب استفاده میکرد
اعراب به دلیل ژن خاصی کمتر بیمار میشدند ومصونیت داشتند
منبع لطفاً:gol:
 

gorji49

عضو جدید
دوست عزیز
سوال جالب پرسیدید اما...
به نظر من برای اینکه بخواید به حقیقت برسید باید جواب چند سوال رو برا خودتون روشن کرده باشید...
1. شما دنبال چه جوابی هستید؟ و برای گرفتن جواب چقدر بی طرف هستید؟
2. فکر میکند حقیقتی که دنبالش هستید رو می تونید به راحتی اینجا و اونم با یه تاپیک پیدا کنید؟[/QUOTE
دوست من
من مثل شما عزیزان و سروران گرامی دکتر یا مهندس نیستم
سواد انچنانی هم ندارم
سوالی پرسیدم و خواستم که باسوادان و تحصیل کردهای ایرانم جوابش را بدهند
من به دنبال حقیقت هستم
به نظر شما اگر در خانه بنشینم و در را بروی خودم ببندم می توانم جواب سوالات خود را بیابم
به من یاد داده اندکه
نادان نه میداند و نه میپرسد
دانا هم میداند و هم میپرسد
از قدیم گفته اند جوینده یابنده است

 
بالا