فکر می کنم شما خانمها رو دست کم گرفتید
یک خانم در یک زمان میتونه چندین کار رو با هم انجام بده تا چه برسه فکر کردن به چند موضوع.
شاید برای آقایون درکش کمی سخت باشه.
ولی من میتونم در یک زمان به چندین موضوع فکر کنم و تصمیم تقریبا منطقی بگیرم.
با توجه به شناختی هم که از آقایون دارم همیشه تصمیم آنی و عجولانه می گیرن ولی فقط به یک بعد موضوع فکر می کنند. برای همینه که می گن با یک خانم کامل میشن![]()
من مثل همیشه خوب حرفش را گوش می دم بعد وقتی که حرفش تمام شد خداحافظی می کنم می رم سراغ کارام
اصولا ازدواج کردن وقت می خواد که من ندارم![]()
منظورتون چیه...ینی همین طوری یکی تو خیابون این حرفو بزنه. یا نه مثلا آشناست و یه دفعه ای این پیشنهادو میده.
خب هر کدوم یه جوابی داره. شما اول موضعتو مشخص کن....![]()
من میگم برو عزیز حتما قرص هاتو اشتباهی خوردی.
میگم: ها .....ها..... چی گفتی
آها داشتی میگفتی......
هی خودم رو میزنم به اون راه تا طرف قشنگ و واضح ازم خواستگاری کنه
بعدش میگم ببخشید چی گفتی نشنیدم
خلاصه آخرش طرف پشیمون میشه و میگه هیچی چیزی نگفتم
بعد من میگم چرا مگه نگفتی میخوای بیای خواستگاریمخوب بیا دیگه ولی زنگ بزن خونمون با مامانمینا صحبت کن
![]()
میگم: ها .....ها..... چی گفتی
آها داشتی میگفتی......
هی خودم رو میزنم به اون راه تا طرف قشنگ و واضح ازم خواستگاری کنه
بعدش میگم ببخشید چی گفتی نشنیدم
خلاصه آخرش طرف پشیمون میشه و میگه هیچی چیزی نگفتم
بعد من میگم چرا مگه نگفتی میخوای بیای خواستگاریمخوب بیا دیگه ولی زنگ بزن خونمون با مامانمینا صحبت کن
![]()
ازدواج "موقت" آره ...![]()
من می گم اسمتو می نویسم ته لیست شمارتو بده 2 - 3 ماه دیگه منشیم بهت زنگ می زنه![]()
متالیک بهت تبریک میگم........
بچه ها ما اینجا یه مشاور ازدواج داریم.......
افرین چه قدر منطقی مسایل رو تحلیل میکنی....
من میگم اقا من هنوز دهنم بوی شیر میده....![]()
میگم با اجازه پدر مادرم بله...![]()
قابل توجه تمامی دوستانی که فکر می کنن ایشون مشکل داره!!
من یه دونه دیگه از اینا پیدا کردم !!! :
دیوانگی
یارب مرا یاری بده، تا خوب آزارش کنم
هجرش دهم زجرش دهم، خوارش کنم زارش کنم
از بوسه های آتشین، وز خنده های دلنشین
صد شعله در جانش زنم، صد فتنه در کارش کنم
در پیش چشمش ساغری، گیرم ز دست دلبری
از رشک، آزارش دهم، وزغصه بیمارش کنم
بندی بپایش افکنم، گویم خداوندش منم
چون بنده در سودای زر، کالای بازارش کنم
گوید مَیفزا قهر خود، گویم بکاهم مهر خود
گوید که کمتر کن جفا، گویم که بسیارش کنم
هر شامگه در خانه یی، چابک تر از پروانه یی
رقصم بر ِ بیگانه یی، وز خویش بیزارش کنم
چون بینم آن شیدای من، فارغ شد از سودای من
منزل کنم در کوی او، باشد که دیدارش کنم
گیسوی خود افشان کنم، جادوی خود گریان کنم
با گونه گون سوگند ها، بار دگر یارش کنم
چون یار شد بار دگر، کوشم به آزار دگر
تا این دل دیوانه را، راضی ز آزارش کنم.
(سیمین بهبهانی)
من آخه پسرم ها! می شه متالیک جان!!
باشه می گم من چی کار می کنم:
می گن یه روز زنه شوهرش رو صدا کرد که پا شو پا شو دزد اومده! مرده بلند شد و گفت دزد!! آخ جون بذار ببینیم چیزی پیدا می کنه ازش بگیریم!!!!
من ازش می پرسم چی تو منه بیچاره دیده که همچین هزیونی گفته؟؟؟ شاید قانع ام کرد شما هم یه شام افتادین!!!
کلی بهش می خندم بعد می گم باید کمی فکر کنم![]()
سلام
اگر یه نفر یه دفعه ای به شما بگه "با من ازدواج می کنی؟" چه عکس العملی نشون می دید؟
به نظرم حالا میشه نظر منطقی داد. تا حالا فکر نمیکردم قصد این اپیک جواب منطقی گرفتن باشه....ببخشید.دو جور موضع هست ولی سومی نداره!
موضع اول: شخص آشنا
موضع دوم: شخصی است که شما را می شناسند ولی شما او را نمی شناسید (یا حداقل قبلا او را یک بار دیده اید و یا پیش زمینه ای از او دارید). مثلا کسی که شما را در کلاس درس دیده.
موضع سوم که باطل است: همونی که شما می گید: همین طوری یکی تو خیابون این حرفو بزنه (این اصلا مورد بحث ما نیست)
منم یک دفعه بلند میزنم زیر خنده و با خنده های بترکون خودم
بلند فریاد میزنم میگم
تو دیوانه ای
دیوانگی
یارب مرا یاری بده، تا خوب آزارش کنم
هجرش دهم زجرش دهم، خوارش کنم زارش کنم
از بوسه های آتشین، وز خنده های دلنشین
صد شعله در جانش زنم، صد فتنه در کارش کنم
در پیش چشمش ساغری، گیرم ز دست دلبری
از رشک، آزارش دهم، وزغصه بیمارش کنم
بندی بپایش افکنم، گویم خداوندش منم
چون بنده در سودای زر، کالای بازارش کنم
گوید مَیفزا قهر خود، گویم بکاهم مهر خود
گوید که کمتر کن جفا، گویم که بسیارش کنم
هر شامگه در خانه یی، چابک تر از پروانه یی
رقصم بر ِ بیگانه یی، وز خویش بیزارش کنم
چون بینم آن شیدای من، فارغ شد از سودای من
منزل کنم در کوی او، باشد که دیدارش کنم
گیسوی خود افشان کنم، جادوی خود گریان کنم
با گونه گون سوگند ها، بار دگر یارش کنم
چون یار شد بار دگر، کوشم به آزار دگر
تا این دل دیوانه را، راضی ز آزارش کنم.
(سیمین بهبهانی)
به نظرم حالا میشه نظر منطقی داد. تا حالا فکر نمیکردم قصد این اپیک جواب منطقی گرفتن باشه....ببخشید.
اگه شخص برام آشنا باشه که خب بهش اول هیچ جوابی نمیدم . حتی اگه از جوابم مطمئن باشم. بلاخره باید شخصیت ادما رم در نظر گرفت. اگه برام آشنا باشه که خب خیلی زیاد روش فکر میکنم. یه دفه ای نمیتونم تصمیم بگیرم. حداقل به خاطر احترامی که براش قائلم.
در حالت دوم اگر کامل اونو نشناسم بازم همون لحظه جوابی نمیدوم. چون نمیشناسمش. اینجا هم بلاخره اون شخصیته وجود داره دیگه. بیچار با هزار امید و ارزو اینو گفته.
در حالت سوم که عمرا... انگار نشنیدم.چون این بحث ما نیست ادامش نمیدم.
در هر صورت اگه جوابم منفی باشه سعی میکنم یه جوری بگم به طرف برنخوره. اگرم مثبت باشه بازم یه دفه ای نمیگم.
بلاخره دیگه...![]()
بستگی داره تا چه حد جدی باشه؟!!!!!!!!!سلام
اگر یه نفر یه دفعه ای به شما بگه "با من ازدواج می کنی؟" چه عکس العملی نشون می دید؟
سلام
اگر یه نفر یه دفعه ای به شما بگه "با من ازدواج می کنی؟" چه عکس العملی نشون می دید؟
منم یک دفعه بلند میزنم زیر خنده و با خنده های بترکون خودم
بلند فریاد میزنم میگم
تو دیوانه ای
بستگی داره تا چه حد جدی باشه؟!!!!!!!!!
اگه احساس کنم آدم خوبیه و من ازش خوشم میاد با کمال میل قبول می کنم![]()
خوبه که شما پسرا قراره بیاید و این سئوال رو بپرسید
واگر نه جوابتون واقعا دیوانه کننده بود
برام خیلی مهمه بدونم چه دلیلی برای این پیشنهادش داشته.
اول سعی میکنم دلیلشو بفهمم.
خب آشنایی یا ازدواج باید از یه جایی شروع بشه!!!
اولین کلام آشنایی.
با من ازدواج می کنی؟
حتما آدم جذابی ام دیگه!!
من که کلی می خندم بدشم میگم ای ول تاحالا کسی نتونسته بود اینقدر منو بخندونه خیلی با نمکی
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دست ارم تورا وانگه گرفتارت شوم
متالیک عزیز شما عکس العمل خودت رو نگفتی!!؟
داری آمار میگیری؟ می خوای ببینی اگه به کسی این پیشنهاد رو بدی چه عکس العملی نشون میده؟![]()
متاسفانه همین طوره که شما میگید.البته از اون جهت که من مذکر هستم احتمالا کسی این پیشنهاد رو به من نمی ده (حداقل در ایران که این جوریه)
اما هدف من از طرح این موضوع این است که می خواهم یک نتیجه گیری بنویسم که خودم به این نتیجه رسیده ام! و آن این است که:
" عبارت با من ازدواج می کنی؟ عبارتی است که متعلق با ما و فرهنگ ما نیست. هر چقدر که این جمله در غرب مهم، اساسی، زیبا، مقدس، مثبت است همان قدر در فرهنگ و کشور ما برعکس است. همان طور که دیدیم این جمله در کشور ما بیشتر شبیه جوک می ماند تا یک جمله سرنوشت ساز. بهترین کار این است که هیچ کس از این جمله استفاده نکند چون مطمئنا همان طور که دیدیم در اکثر اوقات بازخورد مثبتی نخواهد داشت. این قشر تحصیل کرده که این طور بازخورد دارند دیگر توقعی از قشر دیگر نیست. البته این طبیعی است. چون فرهنگ، دین، هنجار، ارزش و سایر مسائل دیگری که در اینجا وجود دارد ارزشی برای این جمله ی عاشقانه باقی نمی گذارد. "
اگر کسی به من بگوید با من ازدواج می کنی مطمئنا همان موقع خواهم گفت "نه!"، چون آن موقع که جوانتر بودیم کسی به همین جمله من گفت نه! و دیگر هیچ ...![]()