در مکه زنان توسط مردها کتک میخوردن و هیچ شکایتی هم ازین بابت نداشتن ، همینکه توسط مردها و یا پدرشون زنده به گور نمیشدن باید کلاشون رو هم مینداختن هوا !خب بفرمایید شان نزول چه بوده؟
چندسال قبل از اینکه این آیه نازل بشه زنان ساکن توی شهر مدینه در وضعیت بهتری ( از همه لجاظ از جمله اجتماعی و فرهنگی) از زنان مکه بودن و پیامبر هم میخواست تا زنان مکه هم مثل زنان مدینه بشن و فرهنگهای غلطی مثل کتک زدن زن رو از میان برداره (المنار، ج۵، ص 76؛ روح المعانی، ج۵، ص ۲۵) و همواره به مردها میگفت که زنانتان رو به هیچ وجه کتک نزنید (ابن کثیر، ج۱، ص ۵۰۴)
اما این کتک زدنها باعث شده بود زنها علیه مردان خودشون سرکشی و نافرمانی کنند و یک سری هرج و مرجهایی رو در جامعه ایجاد کردن که این اتفاقات مقارن بود با جنگ احد ، که در نتیجه مردان و جنگجویان اسلام هم به خاطر این اتفاقات دچار استرس و بحران شدن که همین امر باعث شد قوای اسلام به خطر بیفته ، در نتیجه پیامبر که احکام الهی رو با توجه به مقتضیات زمان اجرا میکرد این حکم رو به مردها ارائه کرد که در صورتی که زنی به ازدواج مردی در اومده و نسبت به یک سری امورات (البته منظور آشپزی و بچه داری و ... نیست)از همسرشون نافرمانی کردن مردها باید ابتدا اونا رو از طریق حرف و نصیحت متقاعد کنن که نافرمانی نکنن و وقتی نصیحت و به قول معروف کار فرهنگی جواب نداد باید تنبیه بدنی کنند که البته در همین مورد تنبیه بدنی هم احادیثی هست که در ادامه گفته میشه.
این آیه در جنگ احد و در شبی نازل شده که مسلمانان تقریبا در محاصره بودند ، یعنی از طرفی منافقان مدینه در کمین بودند و از طرفی مهاجمان اهل مکه ( از نظر ما کفار و از نظر شما هرچه! ) هم در بیرون شهر آماده حمله...
با اجازتون این قسمت رو که از جایی کپی کردم رو هم اضافه کنم :
محل نزول
این آیه در مدینه نازل شد. پیشتر و در مکه، زنان کتک می خوردند و شکایتی نداشتند و آن را توهین به خود و خارج از عرف و فرهنگ مردمان نمی دانستند. چگونه توهین شمرده می شد، در صورتی که دختران را زنده به گور می کردند؟! نیز نذر می کردند پسران را قربانی خدایان کنند!
اما در مدینه جنبشی به پا خاست که زن گرایانه بود و بر ضد فرهنگ مکه به شمار می آمد.
اوضاع مدینه، سه سال پیش از نزول آیه
بنابر اسناد تاریخی، زنان مدینه شهرنشین بودند و از آزادی افزون تری نسبت به زنان مکه برخوردار بودند.
اینان بر مردان چیره بودند و اگر توسط شوهران تنبیه بدنی می شدند، به دستور و اجازه پیامبر (ص) اجازه قصاص داشتند ، یعنی می توانستند در عوض، شوهران خود را تنبیه کنند.پیامبر مایل بود فرهنگ زنان مکه را همچون فرهنگ بانوان مدینه کند و تنبیه بدنی توسط شوهران را از میان بردارد، از این رو مردان را از کتک زدن زنان منع می کرد و می فرمود: «اینان را کتک نزنید».
نیز درباره مردانی که همسران خود را می زدند، می فرمود: «این مردان، نیکان نیستند».
حتی پیامبر فرمان قصاص برای مردانی صادر می کرد که زنان خود را کتک می زدند.
اما به رغم دستور پیامبر ، همچنان فرهنگ تنبیه بدنی بانوان ادامه داشت. بنابر روایتی آخرین موردی که پیامبر به نفع زنان دستور به قصاص و کتک زدن شوهران داد، حبیبه دختر زید یا خوله دختر محمد بن مسلمه (همسر سعد بن ربیع) بود اما این بار دستور پیامبر اجرا نشد، زیرا آیه 34 سوره نسا فرود آمد و حکم قصاص مردان لغو شد.
در مورد حبیبه هم شوهرش اون رو کتک زده بوده ، و این پیش پیامبر میاد برای داوری ، پیامبر اول حکم به قصاص می ده و لی با نزول این آیه از حکم خودش بر می گرده ورای به تبرئه مرد میده ،
موردی که اینجا برای خود منم پیش اومده اینه که : مگر این مرد زن را در چه حدی زده بوده که اولا حکم قصاص بهش تعلق می گیره اول و دوما آنکه آیا زن در حدی کتک خورده که از دیدگاه قرآن حکم به تبرئه همسرش داده شد .
چون بنابر قوانین اسلامی اگر ضرب دیدگی زن در حدی باشه که باعث کبودی و یا خونریزی بشه می تونه دیه هم بگیره
این شان نزولش بود و من در مورد جزئیات ماجرا چیز بیشتری پیدا نکردم که بخوام بذارم
فقط شما نیستین که این خانواده ها رو می شناسین من هم می شناسمدر حال حاضر بسیاری از خانواده هارو میشناسم که مرد خانواده بیکاره و زن وظیفه تامین معاش رو داره پس احتمالا طبق گفته شما قضیه برعکسه
اما شما فرض کنید که یه خانواده اصلا مردی نداشته باشه ( منظورم اینه که مرد اصلا فوت شده باشه )
و با اصلا خانواده ای اصلا زن نداشته باشه ...
خوب اینجا تکلیف چیه ؟
خوب این کلیت داستانه ، یعنی به صورت کلی مرد رو سرپرست و زن رو به نوعی معاون انتخاب کرده
در ضمن من گفتم شرط اطاعت زن از مرد چیه ، نگفتم اطاعت به عهده کسیه که مورد تامینه نه تامین کننده ،
با حساب این که اگه زن تامین کننده معاش باشه ( حالا به هر دلیلی) پس می تونه تمرد کنه پیش بریم که ...
● شهرام سليمان زاده - ایت الله قرائتی مردان داراى ولایت بر زنانند از آن جهت که خدا بعضى از ایشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، تولیدى واراده بیشترى دارند) ...
● ابراهيم چراغي - ترجمه نور مردان داراى ولایت بر زنانند از آن جهت که خدا بعضى از ایشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، تولیدى واراده بیشترى دارند) و از آن جهت که از اموال خود نفقه مىدهند،
● مرضيه اسدي - مجتبوی مردان بر زنان کارگزاران وسرپرستانند از آن روی که خدا برخی از ایشان مردان را بر برخی زنان فزونی و برتری داده و بدان سبب که از مالهای خویش هزینه می کنند...
و
.
.
.
اینم خود آیه اَلرِّجَالُ قَوَّ مُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَآ أَنْفَقُواْ مِنْ أَمْوَ لِهِمْ...
منظور از اینکه کی بر چه کسی برتری داره روشنه و همین طور دلیلش ...
در زیر احادیث و فتواهایی رو آوردم که می تونه حدود آزادی زن و مرد رو تعیین کنهاطاعت حدو مرزی داره وگرنه میشه دیکتاتوری میشه حدو مرز اطاعت رو بر اساس روایات بفرمایید ، اولین پست اولین روایت رو بنده آوردم.
11. حضرت محمد (ص) :
هر که زني گيرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد هنگام مرگ چون زتاکاران بميرد ...
نهج الفصاحه ، حديث 1031
1- خارج نشدن از خانه بدون اجازه شوهر؛ مگر برای انجام واجب شرعی که انجام آن منحصر به خروج از منزل باشد و تمکین در امور جنسی و تسلیم برای هر لذّت مشروعی که شوهر او میخواهد، از حقوق شوهر هستند و لازم است زن با رعایت حقوق شوهر، او را راضی نگه دارد. 2- زن در مسائل رعایت احکام اسلام و تقلید، تابع مرد نیست. -توضیح المسائل امام ره با استفاده از مسئله2412. البته مسئله خروج در مواردى استثنا شده که در توضیح المسائل مراجع ذکر شده است. زنى که امور واجب بر خود و حقوق شوهر را رعایت نکند، ناشزه است، ولى ترک اطاعت از شوهر در مواردى که بر زن واجب نیست، باعث نشوز وى نمى شود. بنابراین اگر زن از خدمات خانه و خواستههاى شوهر که مربوط به کامیابى در امور جنسى نمى شود، مانند جارو کردن، خیاطى، آشپزى یا حتى آب دادن و پهن کردن رختخواب خوددارى کند، نشوز شمرده نمى شود.(4) ******************************* ا مام خمینى(ره) در این باره مى گوید: "در مطلق استمتاعات (بهره مندىهاى جنسى) و خروج زن از منزل باید اطاعت از شوهر باشد" مرد حق ندارد زن خود را به خدمت خانه مجبور كند.[SUP](292)[/SUP] . زنى كه از شوهر اطاعت مى كند اگر مطالبه خرجى كند و شوهر ندهد مى تواند جهت الزام شوهر بر پرداخت نفقه به حاكم شرع و اگر ممكن نباشد به عدول مؤ منين ، و اگر آن هم ممكن نباشد به فساق مؤ منين مراجعه نمايد، و چنانچه الزام شوهر بر دادن نفقه ممكن نباشد مى تواند در هر روز به اندازه خرجى آن روز بدون اجازه از مال او بردارد، و اگر ممكن نيست چنانچه ناچار باشد كه معاش خود را تهيه كند، در موقعى كه مشغول تهيه معاش است اطاعت شوهر بر او واجب نيست .[SUP](294)[/SUP] اگر جهت شركت در يك مهمانى خاصى زن بخواهد لباس مخصوصى را بپوشد، ولى همسر وى راضى نباشد و نپوشيدن آن لباس نيز موجب هتك آن زن نباشد، و در صورت استفاده زن از آن لباس چه بسا موجب ناراحتى خانوادگى و ايجاد اختلاف شود، از نظر شرعى اين پوشيدن چه حكمى دارد و آيا جايز هست يا خير؟ باسمه تعالى ؛ اگر پوشيدن لباسى موجب اختلاف و مفسده باشد، بايد از پوشيدن آن اجتناب شود. و شوهر هم نبايد از لباسى كه متعارف اقران [SUP](304)[/SUP] همسر او مى پوشند جلوگيرى كند.[SUP](305)[/SUP] توطّن زن O آيا زن در توطّن [SUP](306)[/SUP] يا مسافرت تابع مرد است ؟ در چه شرايطى و تا چه حدى ؟ باسمه تعالى ؛ ميزان قصد خود زن است .[SUP](307) [/SUP] ( اعداد مربوط به صفحات کتاب تحریر الوسیله آیت الله خمینی است ) و مواردی که آقای خامنه ای جواب دادند هم به این صورته : [h=3]سؤال :[/h] آيا زن ميتواند براي کسب علم بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود ؟[h=3]جواب :[/h]براي کسب علم اجازه شوهر لازم نيست ولي بيرون رفتن از خانه رضايت او لازم است و در منزل هم ميشود تحصيل علم کرد.[h=3]سؤال :[/h] اطاعت امر شوهر تا چه اندازه اي است ؟حد آن ذکر شود ؟[h=3]جواب :[/h]اطاعت شوهر فقط در استمتاعات و در بيرون رفتن از خانه واجب است .[h=3]سؤال :[/h] اطاعت زن از شوهر در چه مواردي واجب است؟[h=3]جواب :[/h]تمکين خود براي شوهر واجب است وخارج شدن زن از منزل با اجازه شوهر باشد.[h=3]سؤال :[/h] آيا زن مي تواند در قبال کار در منزل پول دريافت کند؟[h=3]جواب :[/h]مي تواند.. . . [h=3]عموم قاعده «الناس مسلطون على اموالهم» [/h]اين قاعده كه به نام قاعده «تسليط» معروف است از قواعد پذيرفته شده، نزد فقهاى شيعه است و در فقه، بدان بسيار استناد مىشود. مفاد قاعده مزبور چنين است كه همه مردم اعم از زن و مرد نسبتبه اموال خودشان حق هر گونه تصرفى را دارند و استثنايى هم در مورد اين كه زن يا زوجه نتواند در اموال خودش تصرف نمايد، وارد نشده است، به علاوه روايت «لايحل مال امرء مسلم الا بطيب نفسه» بدين معنى است كه تصرف در مال شخص مسلمان بدون رضايت او جايز نيست و نيز عمومات متعدد ديگرى كه در آيات و روايات به اين مضمون وارد شده است دلالتبر اين مدعا دارد و هيچ تخصيص و استثنايى كه شوهر را مجاز نمايد در اموال همسر خود تصرف كند، وجود ندارد؛ بر پايه اين استدلال، دست مرد از اموال زن كوتاه شده و حق هر گونه مداخله در اموال زن از شوهر سلب گرديده است. محمد بن على ابن بابويه، قمى (شيخ صدوق)، من لايحضره الفقيه، موسسه نشر اسلامى، قم، چاپ دوم، ج4، ص 93؛ محمد بن حسن، حر عاملى، وسائل الشيعة الى تحصيل مسائل الشريعة، دار احياء التراث العربى، بيروت، ج 10، ص 449. علامه طباطبايى دانشمند و مفسر بزرگ اسلامى در تفسيرى از آيه «فلا جناح عليكم فيما فعلن فى انفسهن بالمعروف» مىفرمايد: «همچنين قيمومت (رياست) مرد بر زنش به اين نيست كه سلب آزادى از اراده زن و تصرفاتش در آنچه مالك آن استبكند و معناى قيمومت مرد اين نيست كه استقلال زن را در حفظ حقوق فردى و اجتماعى او در دفاع از منافعش سلب كند پس زن همچنان استقلال و آزادى خود را دارد و هم مىتواند حقوق فردى و اجتماعى خود را حفظ كند و هم مىتواند از آن دفاع نمايد و هم مىتواند براى رسيدن به اين هدفهايش به مقدماتى كه او را به هدفهايش مىرساند متوسل شود» . 39. سيد محمد حسين، طباطبايى، پيشين، ص 544. |
1 حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم فرموده اند :
جبرئيل به قدري در مورد زنان به من سفارش کرد که گمان بردم که طلاق دادن آنان سزاوار نيست مگر اين که عمل زشتي (فاحشه بينه) از ايشان آشکار گردد.
مکارم الاخلاق طبرسي به نقل از رساله امام سجاد عليه السلام ، شرح نراقي
2 امام سجاد عليه السلام فرموده اند :
دوست دارم پولي داشته ، وارد بازار شوم و از قصابي گوشتي بخرم و براي همسر و عائله ام ببرم. من اين کار را از آزاد کردن بنده در راه خداوند تبارک و تعالي بيشتر دوست دارم.
بحار ج 46 ص 66 به نقل از کافي ج 2 ص 12 به نقل از رساله امام سجاد عليه السلام ، شرح نراقي
3* امام رضا عليه السلام فرموده اند :
بر شخص مالدار متمکن واجب است که بر عائه اش در مخارج وسعت بدهد. (تا آرزوي مرگش را ننمايند)
در حديث ديگر وارد شده يکي از جاهايي که دعا مستجاب مي شود ، آن جايي است که مرد وضع مالي خوبي داشته باشد ولي در مخارج اهل و عيال خود سخت گيري کند. در اينجا اگر اهل و عيال او دست به دعا بلند کنند و مرگ پدر يا همسر خود را از خدا بخواهند دعاي آنها زود مستجاب مي شود تا مال آنها به دست خود عيال و بچه ها آيد و از
آن استفاده کنند.
به نقل از رساله امام سجاد عليه السلام، شرح نراقي
4- امام صادق عليه السلام درمورد حقي که زن بر شوهرش دارد فرمود :
حق زن بر شوهر ، غذا دادن ، لباس پوشاندن ، با او خوشرفتاري کردن و رو ترش نکردن است اگر مردي چنين رفتاري نمايد ، وظيفه شرعي خود را در ازاي حقوق همسرش به انجام رسانيده است.
بحار ج 104 ص 151 به نقل از رساله امام سجاد عليه السلام ، شرح نراقي
5. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود :
هر كس همسرش را (بى جهت) متهم به زنا كند همانند مار كه از پوستش خارج مي شود از حسناتش خارج خواهدشد و به تعداد موهاى بدنش هزار گناه در نامه اعمالش ثبت خواهد شد.
بحار جلد 103 ص 248
6. امير المؤمنين علي عليه السلام فرمود :
آنها (زنان) نزد شما امانت هاى خدا هستند ، آزارشان نرسانيد و بر آنها سخت نگيريد.
مستدرك جلد 2 ص 551
7. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود :
هر مردى كه به صورت همسرش سيلى بزند. خدا به فرشته مامور دوزخ (مالك) دستور مي دهد كه در دوزخ هفتاد سيلى بر صورتش بزند و هر مردى كه دستش را بر موهاى زن مسلمانى بگذارد (براى اذيت موى سرش را بگيرد) در دوزخ دستش با ميخ هاى آتشين كوبيده مي شود. مستدرك جلد 2 ص 550
8. وقتى سعد بن معاذ كه يكى از اصحاب بزرگ رسول خدا و مورد احترام آن جناب بود درگذشت ، رسول اكرم مانند صاحبان عزا با پاى برهنه در تشييع جنازه اش شركت نمود. بدست مبارك خويش جنازه را در قبر نهاده روى آنرا پوشاند. در آن هنگام مادر سعد كه آن همه احترام را از رسول خدا مشاهده نمود فرزندش سعد را
مخاطب قرار داده گفت : اى سعد بهشت گوارايت باد.
پيغمبر اكرم فرمود : اى مادر سعد! اين چنين مگو ، زيرا سعد را درقبر فشار سختى وارد شد.
بعدا علت فشار قبر سعد را از آن حضرت پرسيدند.
فرمود : علتش آن بود كه با خانواده اش بد اخلاقى مي كرد.
بحار ج 73 ص 298
9.رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود :
مرد سرپرست خانواده است و هر سرپرستى نسبت به زيردستانش مسؤوليت دارد.
مستدرك جلد 2 ص 550
10.. حضرت علي بن الحسين امام سجاد عليه السلام در مورد حقوق همسر فرموده اند :
و اما حق همسرت آن است که بداني خداوند متعال با آفرينش او وسيله ارامش و رفاه و انس و نگهداري تو را فراهم نموده است.
هر کدام از شما زن و مرد بر نعمت وجود ديگري خدا را سپاس گويد و بداند که اين نعمت الهي است.
بر او و بر تو واجب است که نعمت الهي را گرامي داشته و در معاشرت با او خوشرفتاري و رفق پيشه کني اگرچه حق تو بر زن سخت تر و رعايت محبوب و مکروه تو (اگر زياده خواهي نباشد) بر او لازم تر است ، ولي زن حق مهرباني و انس بر تو دارد و جايگاه آرامش و آسايش غريزه اي ست که گريزي از آن نيست و اين حق بزرگي
است.
رساله حقوق امام سجاد عليه السلام
11. حضرت محمد (ص) :
هر که زني گيرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد هنگام مرگ چون زتاکاران بميرد ...
نهج الفصاحه ، حديث 1031
**********************
12-حسن بن جهم می گوید: ابوالحسن - علیه السلام - را دیدم که خضاب کرده است، عرض کردم: فدایت شوم! خضاب کرده اید؟ فرمود: آری! آراستگی بر عفت زنان می افزاید؛ به راستی زنان ترک عفت کرده اند، چون شوهرانشان آراستگی را ترک نموده اند. سپس فرمود: اگر آراسته نباشی آیا خوش داری که همسرت را نیز مانند خودت ببینی؟ عرض کردم: نه! فرمود: او نیز چنین است. .
«الکافی، ج 5، ص 567»
13.رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود:
به زن خود خدمت نکند مگر صدیق یا شهید یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت او را بخواهد.
«بحار الأنوار، ج 104، ص 132»
14.رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود:
هر که زنی داشته باشد که آن زن وی را بیازارد، خداوند نه نماز آن زن را قبول کند و نه کار نیکش را، هر چند همه عمر روزه بگیرد تا زمانی که به شوهرش کمک کند و او را خشنود سازد، مرد نیز اگر زن خود را بیازارد و به او ستم کند همین گناه و عذاب را دارد. «وسائل الشیعه، ج 14، ص 116»
15.رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود:
من درشگفتم از کسی که زنش را کتک می زند، در حالی که خودش به کتک خوردن سزاوارتر از اوست. «جامع الأخبار، ص 447»
16.امام باقر - علیه السلام - فرمود:
خداوند متعال برای مردان جهاد را مقرّر داشت و برای زنان نیز جهاد را منظور داشت و جهاد مردان آنست که مال و جان خویش را در راه خدا ایثارکنند. ولی جهاد زنان آنست که بر اذیت های شوهر و غیرت ورزیهای او صبر کنند.«وسائل الشیعه، ج 20، ص 157»
17-رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود:
هر کس ـ از مردان ـ به خانوادة خود رسیدگی نکند، ملعون است ملعون!
منظورتون از جایگاهی نداره چیه؟اولا زدن چه با چوب گردو چه مسواک جایگاهی در حال حاضر نداره ،
دوما این مسواک رو بنده بازم متوجه نشدم از کجای این آیه کاملا روشن و واضح دریافت شده ،
دو حالت داره :
یا قرآن رو پیامبر خودش نوشته که این رو هم بعدش می گه:
ابن جریر از عکرمه نقل کرده – ذیل آیه – که پیامبر(ص) فرمود:
«اگر شما را در انجام کار نیک نافرمانی کردند بزنیدشان؛ ولی زدن غیر مبرّح» و همین روایت را به نقل از حجاج بن مزاحم نیز آورده، با این افزونی که غیر مبرّح را به غیر مؤثر تفسیر کرده، یعنی زدنی که تأثیری در تغییر رنگ پوست بدن حتی به اندازه سرخ شدن نداشته باشد.
عطا میگوید: به ابن عباس گفتم: زدن غیر مبرّح چگونه است؟ گفت: با چوب مسواک و مانند آن.
قتاده میگوید: زدن غیر مبرّح آن است که ناگوار و معیوب کننده نباشد.(2)
به همین دلیل شیخ ابوجعفر طوسی میگوید: اما زدن، بی هیچ اختلافی در آن، باید زدن غیر مبرّح باشد.
امام باقر(ع) فرمود: «با چوب مسواک باید باشد».(3)
قاضی ابن براج طرابلسی (م 481) مینویسد:
« اما زدن – در آیه – زدن به منظور تأدیب است،چنان که کودکان را بر کار خطا میزنند. نباید زدن مُبرّح یا مُزمن یا مُدمی باشد و باید بر جاهای مختلف بدن تقسیم شود و از صورت پرهیز شود و علاوه بر این با چوب مسواک باشد و برخی – از فقهای عامه – گفتهاند با دستمال پیچیده شده یا درّه باشد و نه با چوب یا تازیانه».(4)
در فقه الرضا(ع) آمده است: «زدن با مسواک و مانند آن به ملایمت و آرامی».(6)در حدیث دیگری فرمود: «سفارش مرا درباره زنان پاس بدارید تا از سختی حسابرسی رهایی یابید، و هر که سفارش مرا پاس ندارد، چه سخت است وضع او در پیشگاه خداوند».(7)
این حدیث صراحت دارد که منظور از زدن در آیه تأدیب است،ولی نه با چوب دستی و تازیانه – چنان که با چهارپایان رفتار میشود- بلکه با ایجاد محدودیت در خوراک و پوشاک و مانند اینها، و این با روش تعدیل در زندگی سازگارتر است.
دوّم: از زدن زنان چنان به سختی نهی و منع شده است که تخلف کننده را از دایره نیکان امت بیرون شمرده، جزو شرار الناس میشمارد. چنان که در حدیث آمده که: زنانِ بسیاری از همسران اصحاب پیامبر(ص) گرد خانه پیامبر به شکایت از همسرانشان (که زدن آنان را مجاز میدانستند)آمدند، پیامبر فرمود: اینان نیکان شما نیستند.(8)
ابن سعد و بیهقی از ام کلثوم دختر ابی بکر نقل کرده اند که مردان از زدن همسران نهی شده بودند، پس، از آنان به پیامبر(ص) شکایت بردند، پیامبر زدن ایشان را اجازه داد، ولی افزود که «نیکان شما هرگز نخواهند زد».(9)
عایشه گفت:
«هیچ گاه پیامبر(ص) خدمتکاری یا زنی را حتی با دست نزد».(12)
در این باره اونقدر آیه و حدیث چه از خود پیامبر و چه از امامان هست که فکر نکنم دیده باشید
و حالت دوم اینکه :
قرآن رو خدا به پیامبر نازل کرده که باز احادیث و روایات بالا در مورد تفسیر آیه صادقه و همین طور
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: كتك شما نبايد به نحوى باشد كه اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، يا كتك نشانه خودنمايى و اظهار قدرت مرد باشد كه زهره چشمى بگيرد. «ضربا غير مبرج» «تفسير طبرى، ج 5، ص 68 و درّ المنثور، ج 2، ص 522»
امام صادق عليه السلام فرمودند: نشوز زن آن است كه در فراش (همبستر شدن) از شوهر تبعيت نكند و مقصود از «اضْرِبُوهُنَّ»، زدن با چوب مسواك و شبيه آن است، زدنى كه از روى رفق و دوستى باشد(من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 521)
تفسیر نمونه:اگر گفته شود كه نظير اين طغيان و سركشى و تجاوز در مردان نيز ممكن است آيا مردان نيز مشمول چنين مجازاتهايى خواهند شد؟
در پاسخ مىگوئيم آرى مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظائف مجازات مىگردند حتى مجازات بدنى، منتها چون اين كار غالبا از عهده زنان خارج است حاكم شرع موظف است كه مردان متخلف را از طرق مختلف و حتى از طريق تعزير (مجازات بدنى) به وظائف خود آشنا سازد.
داستان مردى كه به همسر خود اجحاف كرده بود و به هيچ قيمت حاضر به تسليم در برابر حق نبود و على ع او را با شدت عمل و حتى با تهديد به شمشير وادار به- تسليم كرد معروف است
تا جایی که من خوندم و دیدم منظور زدن زن بوده ، گرچه عده ای از مفسرین ، تفسیر به ترک هم کرده اند چون گویا در عربی به معنای ترک هم می باشد ( در این باره اطلاعات آنچنانی ندارم ) اما اکثر علما و همین طور با توجه به روایات پیامبر (ص) می شه تفسیر به زدن کردسوما بالاخره ما نفهمیدیم قضیه ضربوهن ترک کردن بوده یا زدن ؟ اگر ترک کردن بوده چرا باز با چوب مسواک سعی در توجیه دارید و این احادیث و روایات از امامان شیعه در مورد چوب مسواک چیه؟
و اگر زدن بوده چرا این همه آسمان ریسمان بافتن برای القای معانی ساختگی به واژه ای واضح و روشن
در ضمن چشم شما توجیه می بیند و گرنه در بالا گفتم که یا پیامبر خودش قرآن رو نوشته ( که ننوشته و این ادعای خنده دار عده ای است ) که خودش هم اولین مفسر این آیه است که گفته با چوب مسواک و اذعان داشته که طوری نباشه که آثار اون روی بدن زن پیدا بشه
یا اینکه قرآن به ایشان نازل شده که شده ، که بازم اولین مفسر خود ایشان است
در مورد چوب مسواک هم یه سرچ بزنید همه چیز دستگیرتان می شود ، لکن این از خاصیت افرادی که به دنبال جواب نیستند بهانه جویی است.
عجــــــــــــــــــــــــبچهارما پیامبر هم مثل هر انسان دیگری که قصد نوشتن داره عاری از اشتباه نبوده مخصوصا زمانی که ادعای اسمانی بودن هم باشه دیگه جایی برای اصلاح باقی نمیمونه
به قول شما و همفکرانتان پیامبر اسلام خیلی آدم باهوشی بوده و به قول بعضی هاتون از کسای دیگه ای هم کمک می گرفته و همین طور کلی کتاب مطالعه می کرده!!!!!!! ( البته که این ادعا است و آقایان در اثبات آن می لنگند)
پس چه جوره که یه کتاب نوشته و یه همچین اشتباهی مرتکب شده!!!!!!!!!!!!!!!
در ضمن شما ها که معتقدید که این کتاب نوشته انسانه و کسی اونو محافظت نمی کنه و شیعه ها و سنی ها ( بهتر بگم همون مسلمان ها) به نفع خودشون تفسیر می کنند ، یعنی نمی تونستند یه آیه جایگزین براش پیدا کنند !!!؟؟؟؟ که دیگه زحمت این همه تفسیر رو نکشند ؟؟!!!!!!
راستی جناب شادیاخ فکر کنم اولا، ثانیا ، ثالثا و رابعا و ... درست تر باشه تا اولا، دوما، سوما ، چهارما!!!!