معادل انگلیسی "جوگیر شدن"
1-یکی از کاربردهای “جوگیر شدن” اینه که بدون فکر و سریع تصمیمی رو گرفتن یه کاربرد دیگه از اصطلاح “جوگیر شدن” اینه که کنترل خودتو از دست بدی. یعنی یه همچین حالتی: “یه لحظه جو منو گرفت ، داد کشیدم”
اصطلاحی که به این کاربرد “جوگیر شدن” اشاره داره اینه: get carried away
یعنی بر اثر هیجان (چه از نوع مثبت و چه از نوع منفیش) ندونی چطور احساساتت رو تخلیه کنی یا ندونی که تو اون موقعیت چیکار بکنی که ما به این عمل تو فارسی میگیم “جوگیر شدن”
مثال:
A: how was the football match last night ?
B: oh, it was terrific! When my favorite team scored the first goal, I just got carried away and started shouting and jumping up and down
مسابقه فوتبال دیشب چطور بود؟
معرکه بود. وقتی تیم مورد علاقه ی من اولین گل رو زد ، یهو (just) منو جو گرفت و شروع کردم به داد و فریاد کشیدن و بالا پایین پریدن!
I just got carried away and bought a whole bunch of stuff more than I really need
یه لحظه منو جو گرفت و خیلی چیزا بیشتر از اونی که واقعا نیاز داشتم خریدم