آنگاه ک با او نخواهی ماند

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان
که از قلبم بر قلم و کاغذ میچکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پر شیار...
لمس کن لحظه هایم را...
تویی که میدانی من چگونه عاشقت هستم
لمس کن این با تو نبودن ها را...
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻧﺘـــــــــﺮﺱ. . .
ﺍﮔـــــــﺮ ﻫﻤــــــــ ﺑﺨـــــﻮﺍﻫﻤــــــــ
ﺍﺯ ﺍﯾـــﻦ ﺩﯾــــــــﻮﺍﻧـﻪ ﺗـﺮ
ﻧﻤﯿــﺸﻮﻣـــــــــ!
ﮔﻔـــــﺘﻪ ﺑﻮﺩﻣــــــــ ﺑﯽ ﺗـــﻮ ﺳﺨــــﺖ
ﻣﯿﮕــــــﺬﺭﺩ ﺑـﯽ ﺍﻧـﺼـﺎﻓــــــــ!
ﺣـــــﺮﻓﻤــــــ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕــﯿﺮﻣـــــــــ
ﺑــﯽ ﺗــــــﻮ ﺍﻧﮕـــــــﺎﺭ ﺍﺻـﻼ
ﻧﻤـﯿﮕــــــﺬﺭﺩ.. . .
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
به هيچ صراطي مستقيم نيست ! دلي که بي تاب ِ نوازش ِ سر انگشتان ِ تـــو باشد...
 

voorojak_love2

عضو جدید
Every night in my dreams. I see you. I feel you
هر شب در رویاهایم تو را می بینم و احساس ات می کنم
That is how I know you go on
و احساس می کنم تو هم همین احساس را داری
Far across the distance and spaces between us
دوری، فاصله و فضا بین ماست
You have come to show you go on
و تو این را نشان دادی و ثابت کردی
Near. Far. wherever you are
نزدیک، دور، هر جایی که هستی
I believe that the heart does go on
و من باور می کنم قلب می تواند برای این بتپد
Once more. You open the door
یک باره دیگر در را باز کن
And you’re here in my heart
و دوباره در قلب من باش
And my heart will go on
و قلب من برای تو خواهد تپید
And on
و خواهد تپید...
Love can touch us one time
ما می توانیم یک باره دیگر عاشق باشیم
And last for a lifetime
و این عشق می تواند برای همیشه باشد
And never let go till we’re gone
و تا زمانی که نمردیم نمی گذاریم بمیرد
Love was when I loved you
عشق زمانی بود که من تو را دوست داشتم
One true time. I hold too
دوران صداقت، و من تو را داشتم
In my life we’ll always go on
در زندگی من، ما همیشه خواهیم تپید
Near. Far. wherever you are
نزدیک، دور، هرجایی که هستی
I believe that the heart does go on
من باور دارم که قلب هایمان خواهد تپید
Once more. You open the door
یک باره دیگر در را باز کن
And you’re here in my heart
و تو در قلب من هستی
And my heart will go on
و قلب من برای تو خواهد تپید
And on
و خواهد تپید...
You’re here. There’s nothing I fear
تو اینجا هستی، و من هیچ ترسی ندارم
And I know that my heart will go on
می دانم قلبم برای این خواهد تپید
Well stay forever this way
ما برای همیشه باهم خواهیم بود
You are safe in my heart
تو در قلب من در پناه خواهی بود
And my heart will go on
و قلب من برای تو خواهد تپید
 

Pr0fessi0nal

عضو جدید
راستش اومدم متنای جدید رو بخونم اما بیشتر به آواتارا خیره بودم... معناهای خاصی رو میداد...
 

JEN.Arc

کاربر بیش فعال
نه!دیگر کاری به عشق ندارم!من دیگر هیچکس و هثچ چیز را در این زمانه دوست ندارم،انگار روزگارچشم ندارد و تورا در یک روز خوش و بی غم ببیند! زیرا هرکس و هرچیزی دوست بداری حتی اگر یک نخ سیگار یا هر زهرمار دیگر باشد از تو دریغ میکند، پس من تمام وجود خود را زدم به مردن تا روزگار دیگر کاری به من نداشته باشد. این شعر تازه را هم نه تمام میگذارم تا روزگار بو نبرد...گفتم که " کاری به کاره عشق ندارم" .
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ماندن همیشه خوب نیست...رفتن هم همیشه بد نیست...گاهی رفتن بهتر است...گاهی باید رفت...باید رفت تا بعضی چیز ها بماند...اگر نروی هر انچه ماندنیست خواهد رفت...اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند...گاهی باید رفت و بعضی چیزها که بردنی ست با خود برد..مثل یاد،مثل خاطره ،مثل غرور...و انچه ماندنیست را جا گذاشت،مثل یاد،مثل خاطره،مثل لبخند...رفتنت ماندنی می شود وقتی که باید بروی،بروی...و ماندنت رفتنی میشود وقتی که نباید بمانی بمانی...برو و بگذار چیزی از تو بماند که نبودنت را گرانبها کند...برو وبگذار پیش ازاینکه رفتنت دردی بر دلی بنشاند،خاطره ای پر حسرت شود...برو و نگذار ماندنت باری بشود بر دوش دل کسی که شکستن غرورت برایش...از شکستن سکوت اسانتر باشد...عشقت را بردار و برو...خوب برو...زیبا برو...



+خدایا خودت همه چیو درست کن!!!دیگه طاقت ندارم ...
+داره اتفاقایی میوفته که مجبورم میکنه زیر همه چی بزنم بذارم برم...!!


 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلم گرفته بود ، آن لحظه دلم هوای آغوشش کرده بود
تنها اشک بود که میریخت از گونه هایم ، در آن لحظه تنها او را میخواستم در کنارم
محکم مرا در آغوش خودش گرفت ، اشکهایم را از گونه هایم پاک کرد و در گوشم گفت : دیوانه من که اینک در کنارتم
میگفت تا آخرش باتوام ، عزیزم آرام باش ، من در کنارتم
این را گفت و کمی آرام شدم ، اشک از چشمانم میریخت ، دلم خالی شد و همین شد که من خوشحال شدم
مدتی گذشت دلم گرفته بود و او در کنارم نبود ، دلم گرفته بود او دلش با من نبود
دیگر او نبود تا اشکهایم را پاک کند ، با حضورش مرا آرام کند
در این لحظه تنها و دلگیر ، او نیز مرا تنها گذاشته بود
حالا وقتش نبود که نباشی ، حالا وقتش نبود که مرا در حسرت بودنت بگذاری
اینک در این لحظه ی تلخ و دلگیر تنها وجودت مرا آرام میکند، آن حرفها ، همان حرفها را یادت هست؟ آنها مرا آرام میکند
تو اینک کجایی که حال مرا عوض کنی ، کجایی که مرا ناز کنی…
مگر نگفته بودی همیشه با منی ، مگر نگفته بودی نمیگذاری دیگر حالم اینگونه شود ، نمیگذاری حالم خراب شود
معنی دلتنگی را میفهمی؟ تو اصلا میفهمی دلم چقدر برایت تنگ شده ؟ میفهمی چقدر دوستت دارم؟ میفهمی بدون تو این زندگی را نمیخواهم؟ میفهمی که اینک در این لحظه تنها به تو نیاز دارم؟ پس کجای ای عشق بی وفای من؟
کجایی که آرامم کنی ، کجایی که مثل آن روز مرا محکم در آغوش بگیری و با من درد دل کنی
دلم برای حرفهایت ، امیدهایت یک ذره شده ، آیا هنوز بر سر آن حرفهایت هستی ؟ یا اینکه من تو را گم کردم و دیگر پیدایت نمیکنم؟
به چه کسی بگویم دلم گرفته ؟ به چه کسی بگویم تنها یک نفر است که میتواند آرامم کند ، به چه کسی بگویم دردهای این دل خسته ، به چه کسی بگویم عاشقم ، ولی تنها ، تنها ، تنهای تنها….
عاشق باشی و تنها باشی ، این رسمش نیست اگر بخواهی در این لحظه به یاد من نباشی ….
بیا مرا با آن دلخوشی های پوچت آرام کن ، به همین هم قانعم! بیا و مرا آرام کن حتی اگر از ته دلت مرا نخواهی ، حتی اگر دوستم نداشته باشی….!!!
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]+من عاشق این متنم....واقعا حرف دلمه..!!![/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]+یادش بخیر....!!!!
[/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


آنـــــكس كهـ درد عشــــــــق بــدانـــد

اشــكي بــر ايــن ســـــخن بفشـــاند:
اينســــان كهـ ذره هاي دلـــ بيــــقــرار مـــــــنـ
ســـر در كـــمنـــد تو،جــــان در هــــوايـ توستــــ
شــايـد مــحالـ نيــست كهـ بــعـداز هـــــزار ســالـ
روزي غبــــار مـــــــا را آشفــــتـــهـ پـــــوي بـــــاد
دردوردســـتـــ دشـــتي از ديـــــده هــــا نـهــــان
بــــر برگـــــــ ارغـــــوانيـــ
ـ پيــــچيــــــده با خـــــــــزانـــ ـ
يا پـــــايـــ جويـــــباري
ـ چـــــون اشـــــــــكــ ما روانــــ ـ
پهــــــلوي يكـــــدگر بنشــــــاند.....!!!!
مـــــا را بهـ يكدگـــــــر برســـــاند...!!!
"فريدون مشيري"
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]میدانم ،میدانم روزی با تن خسته و خیس،[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]سوار بر قطرات درشت ناودانهای چشمم،[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]سوار بر باران،[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]فرود می آیی......[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]در میان انبوه مژگانم میزبانت خواهم بود[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]و در آن لحظه،[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]چشمم را برای همیشه می بندم[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]تا دیگر[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT] [FONT=arial,helvetica,sans-serif] دوریت را حس نکنم...[/FONT]


 

شهرآفتابی

عضو جدید
نـمـی دانـم بـادل بـگـریـم یـانـه
نـمـی دانـم بـادل بـگویـم یـانـه

نـمـی دانـم بـادل بـخـنـدم یـانـه
نـمـی دانـم بـادل فـریـادزنـم یـانـه
آمـدقـطـره اشـکـی ازچـشـم پـایـیـن

دانـسـتـم بـادل بـایـدبـگـریـم
چـشـم بـگـذار دل بـبـارد بـرایـن روزها
شـایـدبـشـویـدقـطـره ای از ایـن انـدوه ها



شـایـدسـبـک شـودسـیـنـه ازایـن هـمـه غـم
شـایـدشـود اشـکم قـطـره ای بـهـردریـاها

روزهـاسـت پـرنـده کـوچـک دلـم شـوق پـرواز بـه سـردارد

شـوق گـشـایـش بـال درآسـمـان دل یـار دارد
روزهـاسـت قـنـاری اسـیـردلـم نـاگفـتـه هـادر دل دارد
آرزوی گـفـتن ،نـاگـفتـه ها بـرای یـار در دل دارد
یـارم کـجـای بـشـنـوی آهـنـگ دل دلـدارت را
بـشـنـوی سـوز دل سـنگ صـبور بـی قـرارت را

یـارم کـجـای بـبـیـنـی چـشـم یـارت را

بـبـیـنـی نـمـانـده سـوی دیـدن بـرای دلـدارت را


دگـرنـمـی فـهمـم مـعـنی آب وآتـش را
نـمی دانـم آبـم بـرآتـش یـاآتـشم بـرآب
نـمـی دانـم مـانـده ام زنـده ام یـانـه

نـمـی دانـم رفـتـه ام مـرده ام یـانـه

 

میثم...

عضو جدید
کاربر ممتاز
تعداد تشکرها بیشتر از خود تاپیک نظر منو جلب کرد
تا حالا این همه تشکر یه جا ندیده بودم, البته تاپیک های عشق و عاشقی همیشه پرطرفدار بوده
 

fahimeh rezaei

عضو جدید
https://jouyamanzali.info/b/https:/.../81728-شکار-لحظه-ها-در-باشگاه-مهندسان/page533 بحث شیرین تشکر اینجاست ممنون دکتر مهدیه عزیز من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من من خودم بودم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزید من خودم بودم دستی که صداقت می کاشت گر چه در حسرت گندم پوسید من خودم بودم هر پنجره ای که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود و خدا می داند بی کسی از ته دلبستگیم پیدا بود من نه عاشق بودم و نه دلداده به گیسوی بلند و نه آلوده به افکار پلید من به دنبال نگاهی بودم که مرا از پس دیوانگیم می فهمید آرزویم این بود دور اما چه قشنگ که روم تا در دروازه نور تا شوم چیره به شفافی صبح به خودم می گفتم تا دم پنجره ها راهی نیست من نمی دانستم که چه جرمی دارد دستهایی که تهیست و چرا بوی تعفن دارد گل پیری که به گلخانه نرست روزگاریست غریب تازگی می گویند که چه عیبی دارد که سگی چاق رود لای برنج من چه خوش بین بودم همه اش رویا بود و خدا می داند سادگی از ته دلبستگیم پیدا بود http://www.photo-skin.ir/gallery/albums/userpics/10001/Photo-skin_ir-Light108.jpg
 

نقاب خردادی

کاربر بیش فعال
می آیند و می روند، چیزی را در تو بر می انگیزند ک نمی دانی بوده است یا نه؟! پیشاپیش مرز میان هر چیز برداشته شده، چنان بر تو واقع می شوند ک اتفاق را از یاد می بری، فراموش می کنی بوده ای یا نه..........
قسمتی از تو را می آورند، قسمتی را با خود می برند، و این تویی ک حیران میمانی




وقتی تو هم رفتنی هستی و او خود بهتر میداند این را..........

میتوانی ....
از ماندن بگویی و پوزخند بزنی ب سادگیش





ولی جرات داشته باش و از رفتن بگو




میتوانی...
قسم بخوری تکیه گاهش میشوی و بعد انتظار جدایی بکشی




اما انسان باش و کنارش باش وقتی میگوید تکیه گاه نمیخواهد



میتوانی...
اصلا بی خیال


........آخر....
ماندن و رفتن

هزار و یک دلیل دارد و هزار و یک راه
مثل هزارو یک روز هزار و یک شب
هزار و یک مهر هزار و یک ماه




اما اگر کنارش هستی اگر میدانی اگر میداند .. با او نمی مانی... برویش نیاور اینفدر دوستت دارد
برویش نیاور بی تو قسمتی از وجودش را خواهد باخت و باز میتواند سر پا بایستد
برویش نیاور ....




شکستنش را نخواه ........ دریایی باش ... حتی شده به اندازه قطره ای........



بعضی وقتی مطالبت غیر قابل توصیف میشن

این یکی از اونا بود

واقعا احساساتیم کردی
 

sadaf2012

عضو جدید

ماندن همیشه خوب نیست...رفتن هم همیشه بد نیست...گاهی رفتن بهتر است...گاهی باید رفت...باید رفت تا بعضی چیز ها بماند...اگر نروی هر انچه ماندنیست خواهد رفت...اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند...گاهی باید رفت و بعضی چیزها که بردنی ست با خود برد..مثل یاد،مثل خاطره ،مثل غرور...و انچه ماندنیست را جا گذاشت،مثل یاد،مثل خاطره،مثل لبخند...رفتنت ماندنی می شود وقتی که باید بروی،بروی...و ماندنت رفتنی میشود وقتی که نباید بمانی بمانی...برو و بگذار چیزی از تو بماند که نبودنت را گرانبها کند...برو وبگذار پیش ازاینکه رفتنت دردی بر دلی بنشاند،خاطره ای پر حسرت شود...برو و نگذار ماندنت باری بشود بر دوش دل کسی که شکستن غرورت برایش...از شکستن سکوت اسانتر باشد...عشقت را بردار و برو...خوب برو...زیبا برو...



:gol:+خدایا خودت همه چیو درست کن!!!دیگه طاقت ندارم ...
+داره اتفاقایی میوفته که مجبورم میکنه زیر همه چی بزنم بذارم برم...!!

واقعاخیلی زیبا بوداما حقیقتی ناخوشایند تلخ
:gol::gol:
 

آقای سعید حیدری

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدما کنارت هستن تا کی ؟؟؟؟؟ تا وقتی که بهت نیاز دارن . از کنارت میرن یه روزی کدوم روز ؟ روزی که کسی بیاد به جات ////// دوست دارن تا کی ؟؟؟؟؟ تا وقتی که یکی دیگه رو واسه دوست داشتن پیدا کنن ///// میگن عاشقتن واسه همیشه ، اما نه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تا وقتی که نوبت بازی با تو تموم شه
 

ahmadisabz

عضو جدید
همیــــشه جایی در حوالی دلتــنگی من جــاری می شــوی
جــاری می شــوی در ابـــریِ چشــمانـــم…
و می بـــاری آنقــدر تا زلال شـــوم…
تا آســمانی شــود هــوایِ دلــم…
آنقــدر که با همـــه روحـــم حــس کنـــم…
داشتــــن تو …
می ارزد…
به تمـــام نداشــته هـــای دنیــــا…
 

Similar threads

بالا