نتایح جستجو

  1. رییس جمهورقلبها

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    ?????????????????????????????????????????? *دکتر الهی قمشه ای* وقتی از آستانه پنجاه سالگیم گذشت فهمیدم هر چه زیستم اشتباه بود ! ??????هر چه برایم ارزش بود کم ارزش شد . حالا می فهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال ، با اهمیت‌تر از شادی نیست . حالا می فهمم دستاوردهایم معادل...
  2. رییس جمهورقلبها

    چرا زنان نسبت به مردان دارای اعتقادات مذهبی قوی تری هستند؟

    جنس زن ...ماهیتش نیازمند وجود تکیه گاه توی زندگیشه . گاهی یا این تکیه گاه ها رو اصلا نداره و یا تکیه گاه داره میخواد که زندگیش بهتر شه .....پس ....میره دنبال ی حسی ک بهش کمک کنه . برخی زنها گاها فکر میکنن با اعتقادات قوی تر میشن ک بررسی این طرز فکرشون نیاز ب ماه ها صحبت و واژه هست تا بشه اثبات...
  3. رییس جمهورقلبها

    معنای زندگی

    زندگی مقصد نیست که با به هدف رسیدن اتمام پیدا کنه زندگی مسافرتی مدت دار است ک باید از مسافرت لذت ببریم
  4. رییس جمهورقلبها

    هذیان ها ی ادبی ، جستاری برای خود بودن در فالب ادبیات

    هزار بار گفتم با این بادهای هرزه نپر به آنها نخ نده حالا ... بالای آن دکل با سیم های لخت فشار قوی دست و پنچه نرم کن بادبادک جوان
  5. رییس جمهورقلبها

    تمرین مثبت اندیشی

    ی اخلاقی ک دارم وقتی بخوام یه کاری رو انجام بدم اول همه شرایط رو میسنجم.اگر معقول به انجامش بود بعد موتور انگیزشیمو روشن میکنم .همه چیز و همه کس رو به هم وصل میکنم ک اون کارمورد نظر انجام بشه تهش میخام این جمله رو بگم ک همیشه ب خودم میگم باید معتاد موفقیت باشیم /////////هنگامی که در می‌یابید...
  6. رییس جمهورقلبها

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    شبانگاهان که مه می رقصد آرام میان آسمان گنگ و خاموش تو در خوابی و من مست هوس ها تن مهتاب را گیرم در آغوش
  7. رییس جمهورقلبها

    #علی_قاضی_نظام

    ۷۷ ۷۷ بهترین فیلمى که در سینما دیدم، “دستهایش” بود… آنجا که آرام آرام گره خورد دورِ انگشتانم
  8. رییس جمهورقلبها

    #علی_قاضی_نظام

    ما شبیه جنسِ خاک خورده ى داخلِ ویترینیم، که یک نفر انتخابمان کرد اما حاضر نشد بهایمان را پرداخت کند! فقط آمد، دلخوشمان کرد، و رفت… رفت یک دورى بزند و برگردد ۳:۴۵ بامداد پنج شنبه ۱۹ دی نود هفت
  9. رییس جمهورقلبها

    وقتی عکس همسرم را زیر سینی چای پنهان کردم

    با دست و پاى خود به تن تخت بسته ام تا ترك اعتياد به اين زندگى كنم • يخچال، مرد، تلويزيون، سرخ كن، چراغ مثل پريز برق، زنى گوشه ى اتاق • از حرف خسته ام، كلماتم مزخرفند با چند چسب زخم، دهان مرا ببند • دارم به درد مى كشم اين بار غصه را بر روى شانه هاى ظريف زنانه ام
  10. رییس جمهورقلبها

    هذیان ها ی ادبی ، جستاری برای خود بودن در فالب ادبیات

    سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود چه جنگ نابرابری، چه دستی و چه خنجری چه قصه‌ی محقری، چه اول و چه آخری ندانستیم و دل بستیم، نپرسیدیم و پیوستیم ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه‌ها...
  11. رییس جمهورقلبها

    قديمي هاي باشگاه كجاييد؟ دقيقا كجاييد :))

    فاقد مخاطب خا(س) حاصل این همه سال انس گرفتن به قفس تلخ کامیست اگر شهد و شکر هم بدهند همه ی غصه ی یعقوب از این بود که کاش باد ها عطر که دادند خبر هم بدهند ما که هی زخم زبان از کس و ناکس خوردیم چه تفاوت که به ما زخم تبر هم بدهند قوت ما لقمه ی نانیست که خشک است و زمخت بنویسید...
  12. رییس جمهورقلبها

    هذیان ها ی ادبی ، جستاری برای خود بودن در فالب ادبیات

    دیگر به هوای نازت ... هیچ مردی سر به بیابان نمیگذارد... ساده ای لیلی جان... اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار عاشق می شوند
  13. رییس جمهورقلبها

    هذیان ها ی ادبی ، جستاری برای خود بودن در فالب ادبیات

    کدام آدم و حوا؟ ما حاصل یک جهش در ژن آفتاب پرستیم که به این سرعت رنگ عوض می کنیم (همان)
  14. رییس جمهورقلبها

    هذیان ها ی ادبی ، جستاری برای خود بودن در فالب ادبیات

    هزار بار گفتم با این بادهای هرزه نپر به آنها نخ نده حالا ... بالای آن دکل با سیم های لخت فشار قوی دست و پنچه نرم کن بادبادک جوان دوشنبه ساعت ۱۴:۴۵ ۱۳۹۷/۱۰/۳ ۳...ر
  15. رییس جمهورقلبها

    در شرایط حاضر کدوم رو ترجیح میدین؟ خونه؟ ماشین؟ آپارتمان یا ویلایی؟ کدومش خوبه؟

    سوالت خیلی کلیه. شرایط شخصی تک تک باهم فرق داره ولی از قدیم گفتن ....جدیدا هم میگن ....خاک طلاس .ملک یا خونه خریدش هیچ وقت با ضرر رو برو نمیشه . البت اینو ک دیگ همه میدونن .خونه خریدش اولویت به همه مباحثدیگ داره ولی خوب بود نظر خودتم میگفتی
  16. رییس جمهورقلبها

    هذیان ها ی ادبی ، جستاری برای خود بودن در فالب ادبیات

    مسی به رنگ شفق بودم زمان سیه شدنم آموخت در امید زدم یک عمر نه در گشاد و نه پاسخ داد در دگر زدنم آموخت چراغ سرخ شقایق را رفیق راه سفر کردم به پیشواز سحر رفتم سحر نیامدنم آموخت کنون هوای سحر در سر نشسته حلقه صفت بر در به هیچ سوی نمی رانم حدیث عشق نمی دانم خوشم به عقربه ساعت که چیره می...
  17. رییس جمهورقلبها

    هذیان ها ی ادبی ، جستاری برای خود بودن در فالب ادبیات

    گفت دانایى که گرگى خیره سر هست پنهان در نهاد هر بشر لاجرم جارى است پیکارى بزرگ روز و شب مابین این انسان و گرگ زور بازو چاره این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست اى بسا انسان رنجور و پریش سخت پیچیده گلوى گرگ خویش اى بسا زورآفرین مردِ دلیر مانده در چنگال گرگ خود اسیر هرکه گرگش را...
  18. رییس جمهورقلبها

    هذیان ها ی ادبی ، جستاری برای خود بودن در فالب ادبیات

    انگشتهای کودکیم کو؟ خدای من معشوقه عروسکیم کو؟ خدای من در کودکی شبیه پدر میکشیدمت پروردگار کوچکیم کو؟ خدای من با بادبادکم به سراغ تو آمدم معراج بادبادکیم کو؟ خدای من من را اگر به صورت ماهی کشیده ای پس باله های پولکیم کو؟ خدای من با این دو دست لمس تو ممکن نمیشود انگشتهای کودکیم کو؟ خدای من
  19. رییس جمهورقلبها

    داستان ها و خاطرات فاطمه امیری کهنوج

    اخر داستان وقتی داستان تموم شد مثل این بود ک وسط اتوبان با سرعت بسیار بالا ترمز دستی رو بکشی غیر منتظره داستان تموم شد اول داستانم یکی دو جا فعل ها باهم همخونی نداشتند ولی طرح داستان خوب بود ‌.میتونست بسیار جذاب شروع شه و تموم شه مثل مسیر داستان میتونست ب تبادل ارتباط بین خانم و اقا سوق...
بالا