نتایح جستجو

  1. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویم غم شب های جدایی :gol:
  2. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    مرغ باغ ملکوتم،نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم . . من به خود نامدم این جا که به خود باز روم آن که آورد مرا باز برد در وطنم
  3. باران بهاری

    رباعی و دو بیتی

    ایام وصال یار گویی که نبود وان دولت بی شمار گویی که نبود از یار به جز فراق بر جای نماند رفت آن همه روزگار گویی که نبود :gol: مولانا
  4. باران بهاری

    رباعی و دو بیتی

    با تو سخنان بی زبان خواهم گفت از جمله ی گوش ها نهان خواهم گفت جز گوش تو نشنود حدیث من کس هر چند میان مردمان خواهم گفت :gol: "مولانا"
  5. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟ ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد :gol:
  6. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ی ایام، دل آدمیان است
  7. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
  8. باران بهاری

    سلام فلق جان!دو هفته گذشت دیگه...نمیای؟دلمون برات تنگ شده..:gol:

    سلام فلق جان!دو هفته گذشت دیگه...نمیای؟دلمون برات تنگ شده..:gol:
  9. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    تُرُش بنشین و تندی کن که ما را تلخ ننماید چه می گویی چنین شیرین که شوری در من افکندی! :gol: سعدی
  10. باران بهاری

    غزل و قصیده

    هوای روی تو دارم،نمی گذارندم مگر به کوی تو این ابرها ببارندم مرا که مست توام این خمار خواهد کشت نگاه کن که به دست که می سپارندم مگر در این شب دیر انتظار عاشق کش به وعده های وصال تو زنده دارندم غمم نمی خورد ایام و جای رنجش نیست هزار شکر که بی غم نمی گذارندم سری به سینه فرو برده ام مگر...
  11. باران بهاری

    رباعی و دو بیتی

    سلام sisahجان!با یک رباعی از سنایی خوش اومدی.:gol: شرمنده..امتیازهای من فعلا"تموم شده.. در مجلس عشاق،قراری دگر است وین باده ی عشق را خماری دگر است آن علم که در مدرسه حاصل گردد کاری دگر است و عشق،کاری دگر است مولانا
  12. باران بهاری

    سلام sisahجان!اون شعری رو که ازسعدی،توی مشاعره نوشته بودی_زنده شود هر که پیش دوست بمیرد..._بی...

    سلام sisahجان!اون شعری رو که ازسعدی،توی مشاعره نوشته بودی_زنده شود هر که پیش دوست بمیرد..._بی نهایت دوستش دارم. فعلا" امتیاز ندارم که بدم..دستت درد نکنه برای نوشتن این شعر..:gol:
  13. باران بهاری

    رباعی و دو بیتی

    بچه ها جون!از توجهی که به این تاپیک نشون دادین،خیلی خیلی ممنونم!:gol: دوش از سر لطف،یار در من نگریست گفتا:بی ما چگونه بتوانی زیست؟ گفتم:به خدا چنان که ماهی،بی آب گفتا که:گناه توست و بر من بگریست (سعدی) با هستی و نیستی م بیگانگی است وز هر دو بریدیم که مردانگی است گر من ز عجایبی که در دل...
  14. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت واکنون شدم به مستان چون ابروی تو مائل (صبح زیبای همگی بخیر!) :gol:
  15. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    می دو ساله و محبوب چارده ساله همین بس است مرا صحبت صغیر و کبیر (جالب توجه اینه که کبیر،می دو ساله ست و صغیر،محبوب چارده ساله)
  16. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    یک طایفه در کوی وفا گوشه نشینش یک سلسله در دشت جنون سلسله بندش
  17. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    یار صحاف که شیرازه ی جانم بگسیخت خواست تا دفتر عمرم شود اوراق امروز
  18. باران بهاری

    کارگاه ادبيات

    1-اتاق درسته.چون اتاق یه کلمه ی ماخوذ از ترکی ست و در زبان ترکی،مخرجط وجود ندارد.پس برای حفظ اصل کلمه،بهتر است به این صورت نوشته شود. 2-همون طور که ماتریکس و پرستو گفتن،اثاث به معنای وسایل،خصوصا لوازم خانه ست .اما اساس به بنیان و پایه و مبنا اطلاق می شه. 3-در دو یا چند جمله که پشت سر هم میان...
  19. باران بهاری

    رباعی و دو بیتی

    رباعی مدتی است که قصد دارم به پاس داشت قالب شعر ایرانی،تاپیکی را به رباعی اختصاص دهم.رباعی یا چهار گانی از ابداعات شعر فارسی است که عرب ها نیز از آن تقلید کرده اند. رودکی_پدر شعر فارسی و شاعر بزرگ قرن چهارم هجری_را واضع آن می دانند. رباعی از نظر عروضی،بر وزن کلی لا حول و لا قوه الّا بالله یا...
  20. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد . . آن پریشانی شب های دراز و غم دل همه در سایه ی گیسوی نگار آخر شد
بالا