اگر تو فارغی از حال دوستان يارا
فراغت از تو ميسر نمیشود ما را
تو را در آينه ديدن، جمال طلعت خويش
بيان کند که چه بودهاست ناشکيبا را
بيا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به ديگران بگذاريم باغ و صحرا را
به جای سرو بلند ايستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی يار سرو بالا را
شمايلی که در اوصاف حسن و...