نتایح جستجو

برای من معمایی ست چشمت نگوچشمه که دریایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی ست چشمت من نارس به این معنی رسیدم پری خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی تماشایی ست چشمت تا شباهنگام لحظه ها به رنگ دلخواه تان باد

شاه نشین چشم من تکیه گه خیال توست جای دعاست شاه من ، بی تو مباد جای تو

از رشته ی دیبای جان وز دانه ی یاقوت دل دامی فراهم ساختم آخر نگشتی رام من

درود بر همه ی شیرازی های مهربان و میهمان نواز من هم بخاطر ستاره ی عزیز روز شیراز را فرخباد می گویم چراکه روزهای به یادماندنی و شیرینی در شیراز داشته ام و هروفت هوای شیراز کنم ده ساعت بعدش خودم را بر آرامگاه سعدی می بینم . من هم سه روز پس از شیراز متولد شدم ... مردم شیراز دوست داشتنی اند . گرم...

[سلام بر حمید تکرو دوست گرامی من ، ما برای کری خواندن کل انداختن اینجا نیامده ایم ، آمده ایم تا دردهایمان را در لابلای اشعار و دلنوشته های دوستان مان گم کنیم و چیزی بر داشته های خود بیافزاییم . هرچند فامیل تکرو را نیز برای خویش برگزیده ای اما من به عنوان یک دوست که آرامش و ادب را به همه چیز...

کویر سینه ام لبریز از خار نمی باری جرا بر این نمکزار ؟ برای غنچه ی سردر گریبان خدارا ! التفاتی ابر آزار ! از خودم

درودتان بر لب و یادتان جاریست ... خانم گلابتون دلبند ، یک کرخه سپاس و صد کارون درود به پیشگاه بیشگاه تان . خواستم با آگاهی تان برسانم که ایمیل تان را چک کنید . البته برای این گفتم چون خودم به گمانم بالای صدو چهل توی باکس یاهو دارم بازنشده . امیدوارم هیچ کس چون من رفتار نکند ...

دوش می آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل عمزده ای سوخته بود رسم عاشق کشی و شیوه ی شهرآشوبی جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود جان عشاق سپند رخ خود می دانست وآتش چهره بدین کار برافروخته بود گرچه می گفت که زارت بکشم ، می دیدم - که نهانش نظری با من دلسوخته بود کفر زلفش ره دین می زد...

من رمیده دل آن به که در سماع نیایم که گر زپای درآیم به در برند به دوشم به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم شیخ

تا هست چنین بادا ! ...

درود بی کرانه روشن ترین دوست و سپاس که مرا به یاد دارید . نام شما را با افتخار در فهرست دوستانم درج کردم گرچه همه باهم دوست و همدلیم اما این هم ابتکار گردانندگان باشگاه برای ایجاد انگیزه در کاربران است و بسیار پسندیده از آنروی که دوستی بهترین پیوندیست که می تواند هفتاد و دو ملت را در کمال آسایش...

هزاردستان هزاردستان به چمن دوباره آمد به سخن کای خسته از رنج دی ببین جشن گل های من بکن دل ز نقدینه ی جان بنه در کف می فروش کنار گل و لاله تو جامی بزن بنوش و چشم از مهر و مه بپوش مکش منت آسمان به دوش مده دست با دست بی نمک نمک جز لب با نمک جزای کردار ستم پیشگان دهد نفخه ی صور دوای درد دل...

سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند سرشک گوشه گیران را چو دریابند دریابند رخ مهر از سحرخیزان...

عشق جانان همچو شمعم از قدم تا سر بسوخت مرغ جان را نیز چون پروانه بال و پر بسوخت شبت نیلوفری . نغمه جان به گمانم شمع را تمام کردیم امشب ! عشق را کی آغاز می کنی!

برای خواندن آواز با من گریزی نیست جز پرواز بامن بگیر از من دل و خود را رها کن میان پرده های ساز با من از خودم

طراحی چشمت آدمیزادی نیست اوضاع نگاه تو کمی عادی نیست گرفتنه ی چشم تو نباشد ، امروز صد خانه خراب خان آبادی نیست از خودم

از رشته ی دیبای جان وز دانه ی یاقوت دل دامی فراهم ساختم آخر نگشتی رام من وقتی که بوی نسترن گم می شود در عطر تو چون غنچه می پیجی به هم تا نشنوی پیغام من از خودم

می نسازی تا نمی سوزی مرا سوختن در عشق تو زان خوشترست همچو شمعی در فراقت هر شبی تا سحر عطار گریان خوشترست

گر ز حال دل خبر داری بگو ور نشانی مختصر داری بگو مرگ را دانم ، ولی تا کوی دوست - راه اگر نزدیک تر داری بگو

درود بر غفار ارجمند من در خدمت شما هستم و از اهواز تا اندیمشک فاصله ی زیادی نیست ... هر گاه دوست داشتی من در خدمت تان هستم ... اهواز هم دوستانی دارم که برای آموزش کمک کنند . به هر روی خوشحال میشم اگر بتوانم کمک کنم . نشانی من :www.karamghalavand.blogfa.com سرفراز می فرمایید اگر منتقدانه به...