نتایح جستجو

  1. siyavash51

    ترانه ها و تصنیف ها...

    راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست گر راهزن توباشی صدکاروان توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد درویش را نباشد برگ سرای سلطان ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد قد خمیده ی ما...
  2. siyavash51

    سپاسگزارم ... اما باید بگویم که لذت می برم که دختران این روزگار کشور من به ادبیات کلاسیک وطن شان...

    سپاسگزارم ... اما باید بگویم که لذت می برم که دختران این روزگار کشور من به ادبیات کلاسیک وطن شان نگاه می کنند و پاسش می دارند ! خب همواره دختران و زنان سن شان را پوشیده می دارند اما اگر بر پایه ی نام تان که مریم 22 گزین کرده اید سن تان 22 سال باشد جای شگفتی و بالش هست که در این روزگار یک دختر...
  3. siyavash51

    سلام مریم جان اختیار دارید بیشتر برای ایجاد انگیزه و رقابتی شدن گفتم و اینکه خواب رو دور کنم ...

    سلام مریم جان اختیار دارید بیشتر برای ایجاد انگیزه و رقابتی شدن گفتم و اینکه خواب رو دور کنم ! وگرنه من همیشه از شعرهای زیبایی که برمی گزینید بسیار لذت می برم ! بویژه که نام مریم را هم گزین کرده اید و ... خوشحالم از همراهی تان ...
  4. siyavash51

    شمع

    گر بسوزی ام بند بند چو شمع دمی ز سوختن ملالم نیست من به بال و پر تو می پرم که دمی بر تو پر و بالم نیست و ر مرا بی تو پر و بالی هست آن پر و بال جز وبالم نیست عطار
  5. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    گفتم آهن دلی کنم چندی ندهم دل به هیچ دلبندی وآن که را دیده در جمال تورفت هرگزش گوش نشنود پندی خاصه مارا که در ازل بودست با تو آمیزشی و پیوندی کاشکی خاک بودمی در راه تا که بر من سایه برافکندی یکدم آخر حجاب یکسو نه تا برآساید آرزومندی چه کند بنده ای کز دل و جان نکند خدمت خداوندی سعدیا...
  6. siyavash51

    دفتر مدیریت تالار ادبیات

    در این بامداد دل انگیز اردی بهشت سرود پردرودم را برای شما ساز می کنم خانم گلابتون عزیز بی پرده بگویم بسیار خرسندم که در سایه ی مدیریت حضرت تان مشق می کنم و بهکامم از هم سخنی شما و دیگر دوستانی که همه دل های پاک دارند و همه پی مهربانی می گردند ! می پوزم از اینکه باز هم از سر نا آشنایی پاسخ...
  7. siyavash51

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    صورت نبندد ای صنم بی زلف تو آرام دل دل فتنه شد برزلف تو ای فتنه ی ایام دل ای جان من مولای تو دل غرقه ی دریای تو دیریست تا سودای تو بگرفت هفت اندام دل تا جان به عشقت بنده شد زین بندگی تابنده شد تا دل ز نامت زنده شد پرشد دو عالم نام دل جانا دلم از چشم بد نه هوش دارد نه خرد تا از شراب عشق خود...
  8. siyavash51

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    بیا که رونق این کارخانه کم نشود به زهد همچو تویی یا به فسق همچو منی ببین در آینه ی جام نقش بندی غیب که کس به یاد ندارد چنین عجب زمنی ز تندباد حوادث نمی توان دیدن در این چمن که گلی بودست یا سمنی از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی مزاج دهر تبه شد در این بلا...
  9. siyavash51

    رباعی و دو بیتی

    برای من معمایی ست چشمت نگو چشمه که دریایی ست چشمت من نارس به این معنی رسیدم پری خیلی تماشایی ست چشمت از خودم
  10. siyavash51

    غزل و قصیده

    با همه ی بی سر و سامانی ام باز به دنبال پریشانی ام طاقت فرسودگی ام هیچ نیست در پی ویران شدنی آنی ام آمده ام بلکه نگاهم کنی عاشق آن لحظه ی توفانی ام دلخوش گرمای کسی نیستم آمده ام تا تو بسوزانی ام حرف بزن ابر مرا باز کن دیرزمانیست بارانی ام حرف بزن حرف بزن سالهاست تشنه ی یک صحبت طولانی...
  11. siyavash51

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی من نه آنم که دگر گوش به تذویر کنم
  12. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده بر آب دیده ی ما صد جای آسیا کن از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
  13. siyavash51

    درود بی کرانه کتاب های ذوالفنون و سایر کتابهای آموزشی همه پذیرفته اند اما به گمانم اگر از...

    درود بی کرانه کتاب های ذوالفنون و سایر کتابهای آموزشی همه پذیرفته اند اما به گمانم اگر از کتابهای کیوان ساکت بهره بگیرید شتاب یادگیری تان چند برابر افزون می شود چراکه آقای ساکت از خشت اول با روش ساده گزینی و پرهیز از تکلف پیش آمده اند و دیده ام هنرجویانی که به سرعت پیشرفت کرده اند و فرنود آن...
  14. siyavash51

    درود بر غفار عزیز دوست ارجمند و خنیاگر ، چشم تان روزبد مبیناد از دست این هکر ها و کسانی که...

    درود بر غفار عزیز دوست ارجمند و خنیاگر ، چشم تان روزبد مبیناد از دست این هکر ها و کسانی که چهاردیواری امن یک شهروند را ناامن میکنند هوار نسبتا خوبی سردادم و من هم توی دوسه روز گذشته آنگونه که باید ، بهره نبردم ! غفارجان چند تا فایل میخواستم توی سایت موزیبو آپلود کنم که بدجور هک شدم طوری که...
  15. siyavash51

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    برای من معماییست چشمت نگو چشمه که دریاییست چشمت من نارس به این معنی رسیدم پری خیلی تماشاییست چشمت برای همه ی چشمهایی که زیبا می بینند ...
  16. siyavash51

    شمع

    جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع که حکم آسمان این است اگر سازی وگر سوزی خواجه
  17. siyavash51

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او زآن سفر دراز خود عزم وطن نمی کند ساقی سیم ساق من گرهمه درد می دهد کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی کند
  18. siyavash51

    غزل و قصیده

    ز دوردست امیدم کمی نمی کاهی عیار فاصله ها را شکسته می خواهی همیشه خاطره هایت نیاز پروازند به آسمان خیالت نمی برم راهی بیا به بام نسیم و جهان معطر کن بخوان ترانه ی مهرت به گوش من گاهی صدای زنگی زهره در آسمان پیچید به موی بسته نگارت نمی زنی راهی شود که زخمه ی زخمی به عود دل بزنی ز گوشه...
  19. siyavash51

    غزل و قصیده

    هرکه سودای تودارد چه غم از هرکه جهانش نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش وآن سر وصل تو دارد که ندارد غم جانش هزکه از یار تحمل نکند یار مگویش وآن که در عشق ملامت نکشد مرد مخوانش به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق مژه بر هم نزند...
  20. siyavash51

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    هرکه سودای تودارد چه غم از هرکه جهانش نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش وآن سر وصل تو دارد که ندارد غم جانش هزکه از یار تحمل نکند یار مگویش وآن که در عشق ملامت نکشد مرد مخوانش به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش گفتم...
بالا