نتایح جستجو

  1. siyavash51

    دفتر مدیریت تالار ادبیات

    با درود به پیشگاه بیشگاه گلابتون عزیز خواستم نگاه تان را در باره ی یک تایپیک با نام «مشاعره ی وزنی» یا «مشاعره ی عروضی »بدانم . در این جستار وزنی برای نفر بعدی گذاشته می شود که در آن وزن بدون توجه به واج پایانی و یا آغازین بیتی را نگاشته و برای نفر بعدی خود وزن دیگری را مشخص نماید ... برای...
  2. siyavash51

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    با من صنما دل یکدله کن گر سر ننهم آنگه گله کن ای مطرب دل زآن نغمه ی خوش این مغز مرا پر مشغله کن ای موسی جان چوپان شده ای بر تور و برآ ترک گله کن
  3. siyavash51

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    مگر تو چشم بپوشی و فتنه بازنشانی که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم من رمیده دل آن به که در سماع نیایم که گر ز پای درآیم به در برند به دوشم
  4. siyavash51

    عطا جنگوک، نوازنده تار و پژوهشگر موسیقی محلی درگذشت

    پسین تلخ چهارشنبه یکم اردی بهشت در گاه شمار هنر ایران بی بهره نماند و درگذشت استاد عطا جنگوک را به نام خود کرد ... او هنرمندی بسیار فروتن و افتاده بود شاید اندازه ی فروتنی ایشان را بتوانم با فروتنی زنده یاد ایرج بسطامی سنگ کنم که هر دو بی ادعا بودند و کمتر دیده می شد که از شخصیت راستین...
  5. siyavash51

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    آفرین بر نغمه ی عزیز ! برای تفنن هم شده کمی به آنچه که تالار بدان نام گذاری شده بپردازیم ( صناعات شعری) دراین چهار پاره یکی از زیباترین لف و نشر های مرتب را می توان یافت . لف و نشر آوردن واژه های مرتبط است که گاه مرتب و گاهی مشوش آورده می شوند . اما در این نمونه یک لف و نشر مرتب آورده شده و...
  6. siyavash51

    ترانه ها و تصنیف ها...

    پسین تلخ چهارشنبه یکم اردی بهشت در گاه شمار هنر ایران بی بهره نماند و درگذشت استاد عطا جنگوک را به نام خود کرد ... او هنرمندی بسیار فروتن و افتاده بود شاید اندازه ی فروتنی ایشان را بتوانم با فروتنی زنده یاد ایرج بسطامی سنگ کنم که هر دو بی ادعا بودند و کمتر دیده می شد که از شخصیت راستین خویش...
  7. siyavash51

    درود بر انعکاس ارجمند دوست من روشن تر بگو تا بهتر بتوانم کمک کنم ! باید بگویم که آنچه را که می...

    درود بر انعکاس ارجمند دوست من روشن تر بگو تا بهتر بتوانم کمک کنم ! باید بگویم که آنچه را که می نویسم ، بار دیگر بدان برنمی گردم و از آنجاکه هنوز خم و چم این تالار را نمی دانم نتوانستم پیدا کنم و می پوزم اگر چیزی نوشته ام که شما را نگران کرده است ! به هر روی من شما را نمی شناسم و بیشتر به درون...
  8. siyavash51

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    از رشته ی دیبای جان وز دانه ی یاقوت دل دامی فراهم ساختم آخر نگشتی رام من از لابلای ابرها گاهی نگاهی می کنی من گریه بر سودای دل تو خنده بر انجام من
  9. siyavash51

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    بمان بمان جهان من جهان امان نمی دهد زمین دهد امان مان زمـــــــان ضمان نمی دهد چنان صدای تیره ی کلاغ بسته چشم مان که گوش جان کسی به این ترانه خوان نمی دهد ببین که آفتاب و باد و ابر و مه به سرزنان بسی دونـــــــــــــد و سعی شان کفاف نان نمی دهد فروغ گونه های تو فزون بود زمه -...
  10. siyavash51

    درود به پیشگاه بیشگاه گلابتون عزیز امید که لحظه ها به پسندتان رنگ پذیرند و تندرست باشید ، دوست...

    درود به پیشگاه بیشگاه گلابتون عزیز امید که لحظه ها به پسندتان رنگ پذیرند و تندرست باشید ، دوست ارجمند همانگونه که آغشته به آهی درد دل تان را گفتید که بیشینه ی دوستان بگونه ی فنی به ادبیات نمی پردازند ، این کمینه ی نارس نیز به گفت تان رسیدم و پندارم که بیشترین فرنود آیش دوستان برای سرگرمی است و...
  11. siyavash51

    فدای تو دوست مهربان و همراه ... از پس فرسنگ های دور حسی ایجاد می شود که عیار فاصله را بهم می...

    فدای تو دوست مهربان و همراه ... از پس فرسنگ های دور حسی ایجاد می شود که عیار فاصله را بهم می زند و دلها به هم گره می خورند ... با پوزش برای جفا و صفا مجبور شدم به سرعت یه بیت از خودم بگم اگه ناموزون بود ببخشید منو ... لحظه ها به رنگ دلخواهت باد ...
  12. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم او را خود التفات نبودش به صیدمن من خویشتن اسیر کمند نظر شدم گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد اکسیر عشق در مسم آمیخت زر شدم
  13. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند دردم نهفته به که طبیبان مدعی باشد که از خزانه ی غیبش دوا کنند
  14. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم از پای تا به سر همه سمع و نظر شدم
  15. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    چون شبنم افتاده بدم پیش آفتاب مهرم بجان رسید و به عیوق بر شدم گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود ، بدیدم و مشتاق تر شدم
  16. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    از در درآمدی و من از خود بدر شدم گویی کزین جهان به جهان دگر شدم گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم
  17. siyavash51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بخدا مگر بمیرم که دل از تو برنگیرم برو ای طبیبم از سر که دوا نمی پذیرم برو ای سپر ز پیشم که به جان رسید پیکان بگذار تا ببینم که که می زند به تیرم !!!
  18. siyavash51

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    تو مپندار که این قصه فراموش شود آتش عشق محال است که خاموش شود توسن سیمره گر هست چموش دل خوشدار فکرش آنست که با زال هماغوش شود دست مریزاد ... ممکن است زال و سیمره برای تان ناآشنا نمود کنند ! این دوبیتی خام ، از کارهای خودم است و زال و سیمره دو رود پرآب و همیشگی اند که در شهرمن درهم می...
  19. siyavash51

    ترانه ها و تصنیف ها...

    دست مریزاد ... حال کردم ، خانم گلابتون این ترانه را بی اندازه دوست دارم و یک زمانی تلاش بسیار کردم اما شعر آن را نیافتم ! تورا سپاس که خوش پسندی
بالا