مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیده دل آن به که در سماع نیایم
که گر ز پای درآیم به در برند به دوشم
مرا مگوی سعدی کلید عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند می ننیوشم:gol: