[FONT="]بنام خداوند بخشنده و مهربان[/FONT]
[FONT="]ای نام تو بهترین سرآغاز ........ بی نام تو نامه کی کنم باز[/FONT]
[FONT="]ای یاد تو مونس روانم ............. جز نام تو نیست بر زبانم[/FONT]
[FONT="]هم قصه ی نانموده دانی ........... هم نامه ی نانوشته خوانی[/FONT]
[FONT="]ای کارگشای هستند ................ نام تو کلید هرچه بستند[/FONT]
[FONT="]از ظلمت خود رهایی ام ده ....... با نور خود آشنایی ام ده [/FONT]
[FONT="]«نظامی گنجوی»[/FONT]
[FONT="]خداوندا توانی ده تا جلوه های زیبایی سخن که نمودی ریزدانه از جمال کرانه نپدید توست را ، به
قدر وسع ، برای بندگان دوست داشتنی ات بنمایم و ایشان را از امانتی که نزد این بنده ی کمترین نهاده ای بهره مند سازم ! که بتوانم ار ، نم لبخندی را تراوت تشنه ای کنم تا ذکر نامت به ترنمی نرمینه به هزارسوی بی سوی و کران هستی ، فر و فرخندگی دهد ، پژواکی است بی اندام ، از لبخند رضای تو ... توان ده که بتوانم و چنین بادا .[/FONT]
[FONT="]
دوستان ارجمندم ، زین سپس ، اگر خدا خواهد ، در این جستار در دارازای هفته ، یک یا دو برش از علم عروض و قافیه ، برگرفته از کتاب «وزن و قافیه ی شعرفارسی» دکتر تقی وحیدیان کامیار ، که از منابع دانشگاهی است ، به گونه ای کوتاه شده که همساز با آموزش در فضای مجازی باشد ، آورده می شود و نمونه هایی نیز آنالیز می شوند . افزون برآن پس از فراگیری فن تقطیع ، نمونه ای نیز برای تقطیع توسط دوستان آورده می شود که دوست دارم همگان در این کارگاه شرکت کنند و انرژی و رغبت برای ادامه ایجاد نمایند .[/FONT]
[FONT="]
بخش نخستین[/FONT]
[FONT="]شعر ، وزن ، حرف [/FONT]
[FONT="]
شعر :
سخنی خیال انگیز است که در روح و دل ، شور و هیجانی راستین بر می انگیزد . تخیل ، وزن و قافیه (موسیقی) ، احساس و اندیشه ی بشری جانمایه های شعر می باشند .[/FONT]
[FONT="]
وزن :
وزن در علم موسیقی ضرباهنگ و ریتم گفته می شود که از توالی مساوی شدت و ضعف ها پدید می آید . به کوتاه سخن : از تکرار صداهای قوی و ضعیف ریتم یا وزن پدید می آید . [/FONT]
[FONT="]
برای نمونه این ضرب ها را بدون توقف تکرار کنید تا به درک ریتم کمک شود :[/FONT]
[FONT="]تَن تَن تَنَن تَن تَن تَنَن [/FONT]
[FONT="]تَنَنَن تَنَن تَنَنَن تَنَن[/FONT]
[FONT="]
تَن تَنَن تَن تَن تَنَن تَن تَنَن تَن تَن تَنَن [/FONT]
[FONT="]
حرف [/FONT]
[FONT="]ابزار کار شاعر در سرودن کلمه است و کلمه از اجزا و واحد های کوچکتری به نام حرف ساخته شده است .[/FONT]
[FONT="]نکته : در علم عروض صورت شنیداری و تلفظ حروف مدنظر است نه صورت نوشتاری و مکتوب ، چراکه موسیقی و وزن شعر شنیداری است .[/FONT]
[FONT="]حروف بر دو گونه اند : مصوت و صامت [/FONT]
[FONT="]مصوت : در زبان فارسی سه مصوت کوتاه و سه مصوت بلند وجود دارد . [/FONT]
[FONT="]مصوت های کوتاه : ــــَـــ ، ـــــِـــ ، ـــــُــــ به ترتیب در کلمات سَر ، دِل ، پُل . [/FONT]
[FONT="]هرکدام از این حرکت ها (مصوت های کوتاه) یک حرف محسوب می شوند اما به دلیل نقص خط فارسی ، به شکل علامت یا اِعراب در بالا یا پایین حروف مکتوب قرار می گیرند .[/FONT]
[FONT="]مصوت های بلند : (و ، ا ، ی) که دراینجا برای مشخص شدن در پایان کلمات آورده می شود : کو ، پا ، سی [/FONT]
[FONT="]مصوت های بلند تقریبا به اندازه ی دو برابر مصوت های کوتاه ، کشیده و تلفظ می شوند.[/FONT]
[FONT="]صامت : زبان فارسی دارای 23 صامت است . علامت (=) بین صامت های درون پرانتز و صامت قبل در زبان فارسی به یک صورت تلفط می شوند [/FONT]
[FONT="]
اء (=ع) ـ ب ـ پ ـ ت (=ط) ـ ج ـ چ ـ خ ـ د ـ ر ـ ز (= ذ = ض = ظ) ـ ژ ـ س (= ث = ص) ـ ش ـ غ (= ق) ف ـ ک ـ گ ـ ل ـ م ـ ن ـ و (دراول کلمه وصل) ـ هـ (= ح) ـ ی (در اول کلمه یاد) . دقت شود حرف «ی» در کلمات «یاد» و «نای» صامت است ولی در کلمه ی «سی» مصوت است .[/FONT]
[FONT="]پایان بخش اول[/FONT]