نتایح جستجو

حرف ب(1) حرف ب(1) با اتيکت: با شخصيت/ با کلاس/ با پرستيژ بابا لنگ‌دراز: دختر باريک و بلند/ لاغر بلند قد با چماق: باجناق باد بزن جيگر: غيبت/ پشت سر ديگران حرف زدن که باعث خنک شدن دل شنونده‌ها بشود بادمجون واکس‌کن: علاف/ بي‌کار بادمجان واکس کردن: گل لگد کردن/ کار بي‌فاينده کردن/...

رو درد گزين، درد گزين، درد گزين! زيرا که دگر چاره نداريم جزين دلتنگ مشو که نيستت بخت قرين چون درد نباشدت از آن باش حزين!

مدير محترم، احتمالا به اهانت اشاره کرده است... نه گفت‌وگوي خوبي مثل تو راستي مي‌توانم درخواست کنم نام کوچکم را ويرايش کني و نام کاربري‌ام را بگذاري؟ اگر چه به کافر باشد. اميدوارم از امروز حضورت مستمر باشد :gol:

مطمئن باش عقيده‌ي تو براي من محترم است، و بيش از اعتقادت، خودت... خوشحالم اين بحث بر دوستي‌مان افزود و مهم‌تر از آن، موجب حضور دوباره‌ات در ميان ما شد. :heart::gol:

برخي از واژه‌ها به تسامح به کار برده شده‌اند: به نظر من طب مسلمانان بهتر و گوياتر است. دوست عزيزم! خب تو مختاري، اما اگر کسي مثل تو به چنين طبي تن ندهد، آيا از دايره اسلام بيرون مي‌رود؟ :gol::heart:

خوشحالم برادر! داري بحث را به جاهاي نيکو و سودمندي مي‌رساني. اصلا چنين نيست که اگر کسي گفتاري طبي را -حتا بر فرض عدم جعلي بودنشان- از امامان نپذيرد، منجر به نقص ايشان بشود. براي همين آن پزشک متخصص را مثال زدم. امامان در خود دايره علوم ديني و "هدايت‌گري‌شان" کامل بوده‌اند... اين‌جا بحث جامعيت دين...

محمد طاهاي عزيز! مي‌خواهم بگويم: ما که دين و امامانش را پذيرفته‌ايم، اما در عدم پذيرش برخي از احاديث‌شان از جمله احاديث طبي و... مرتد نمي‌شويم. اين بحث نيکويي است عزيزم و سودمند است. مرزها را مي‌شناساند. تو گمان مي‌کني من با امامان مشکلي دارم؟! :heart::gol: و دقیقا هم توسط مدیر توضیح داده شده...

سپاس‌گزارم دوست گرامي! اما اين را هم در خاطرت باشد، نفس علم، خطاپذير است، از بحث خطاناپذيري در وحي جداست. در برنامه‌اي از شبکه چهار که درباره پزشکي گياهي و سنتي بود، دکتري متخصص در گفته‌هايش، خيلي راحت بحث حجامت(به تبعش احاديثش) را از نظر علمي رد کرد. اين البته نظر و تجربه اوست. نمي‌خواهم اين‌جا...

امير خان! به نکته‌ي خوبي اشاره کردي! دنبال بهانه‌اي براي طرح اين بحث در ميان دوستان مي‌گشتم: دوست عزيزم! شأن مدير، در جايي ديگر است: نظم و انتظام بخشيدن به تالار و... اما وقتي يک مدير در تالار، خودش مطلبي را مي‌نويسد، ديگر مدير نيست، يک کاربري است مثل خود ما. پس درستي يا نادرستي مطلب يک مدير،...

اين حديثي ديني است؟ الزامي بر پذيرشش هست؟

فلق عزيز! از تو مي‌پرسم: انتظارات ما از دين و امامان چيست؟ کارويژه‌ي ايشان کدام است؟ آيا احاديث طبي‌شان نيز چون از ايشان صادر شده است، ديني است؟ :gol:

فکر نکنم کسي هم، چنين برداشتي از متن تو داشته باشد که وحي را زير سوال برده باشد... اما پاسخ ابهامت، مي‌تواند "احتمالات" زيادي داشته باشد: يکي شايد در "امي" بودن محمد(ص) باشد ديگري (از جانب خودم): ناز آوردنش در برابر بارش وحي! از موسا(ع) پرسيدند: و اي موسا! آن در دستت چيست؟ - اين عصاي من است که...

چوب‌کاري مي‌کنين آبجي؟ شما تف کنين ما گِل شيم! :gol:

اتفاقا از اطلاع‌رساني‌ات خيلي هم سپاس‌گزارم! متوجه‌مان کردي، در اينترنت چه مي‌گذرد. روي سخن منتقدانه من هم با شخصي به نام "صبا" است يا هرکه اين مطلب را با نام او درج کرده است، نه تو که ناقلش هستي. اما طبيعي است، تا "خبر متواتري" نقض نشده باشد، هم‌چنان بر صحتش باقي مي‌ماند. و اين هم طبيعي است که...

به نظر من، کسي که اين کتاب قشنگ رو تهيه مي‌کنه، بايد سري هم به تفسير نماد‌هاش بزنه، اين‌طوري بهتر و بيشتر حظ مي‌بره! جالبه! حامد از دوره راهنمايي مي‌گه... ما حتا توي دوره "کارشناسي"، يکي از استادامون اين کتاب رو موضوع کنفرانس درسش کرد.

آن کس که ببسته است او خواب مرا تر مي‌خواهد ز اشک محراب مرا خاموش مرا گرفت و در آب افکند آبي که حلاوتي دهد آب مرا

من رنگ خزان دارم و تو رنگ بهار تا اين دو يکي نشد، نيامد گل و خار اين خار و گل ارچه شد مخالف ديدار بر چشم خلاف بين بخند اي گلزار! سلام

ياري اندر کس نمي‌بينم! ياران را چه شد؟ دوستي کي آخر آمد، دوست‌داران را چه شد؟ آب حيوان تيره‌گون شد خضر فرخ کجاست؟ خون چکيد از شاخ گل! باد بهاران را چه شد؟ صدهزاران گل شکفت و بانگ مرغي برنخاست! عندليبان را چه پيش آمد، هَزاران را چه شد؟ (صبح عيد شما به‌خير cute) :gol:

کوچک بودن بزرگ را کوچک نيست هم کودکي از کمال خيزد شک نيست گر زان‌که پدر حديث کودک گويد عاقل داند که آن پدر کودک نيست

سخن جناب آقاي فرج الله صبا را منصفانه و مؤدبانه نمي‌دانم: واي از آن روزي که اين مردم بخواهند چيزي را باور کنند! پاسخ من: 1. نويسنده جاعل در کجا به "تواتر" صدهزار بار موضوع را گوشزد کرده است؟! نشاني؟ 2. پس حجيت "خبر متواتر" چه مي‌شود؟ اصلي پذيرفته شده براي قبول کردن گزاره‌هاي تاريخي... جناب...