نتایح جستجو

خب ارغوان، مي‌بيني که از موضوع چيزي کم نياورديم... حال بايد مثل صندلي داغ، برايشان نوبت تعيين کنيم... همان ترتيب زماني يعني به همين صورتي که چيده شده است، به گمان من مناسب است. فقط برخي از موضوعات، از طرف پيشنهاد دهنده، پيش‌تر بايد توضيح داده شده، تعريف شود. نظر تو چيه ارغوان؟ :gol:

ارغون عزيز! ظاهرا پرسش‌هاي پرستو سه تاست...

دوش در حلقه‌ي ما قصه‌ي گيسوي تو بود تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود دل از ناوک مژگان تو در خون گشت باز مشتاق کمان‌خانه‌ي ابروي تو بود (صباح الخير!) :gol:

دو تنها دو سرگردان دو بي‌کس دو دامت در کمين از پيش از پس! بيا تا حال يک‌ديگر بدانيم مراد هم بجوييم ار توانيم که مي‌بينم در اين دشت مشوش چراگاهي ندارد ايمن و خوش که خواهد شد بگوييد اي حبيبان رفيق بي‌کسان يار غريبان مگر خضر مبارک پي در آيد ز يمن همتش کاري گشايد :gol:

دلا نزد کسي بنشين که او از دل خبر دارد به زير آن درختي رو که او گل‌هاي تر دارد در اين بازار عطاران مرو هرسو چو بي‌کاران به دکان کسي بنشين که در دکان شکر دارد ترازو گر نداري پس تو را، زو ره زند هرکس يکي قلبي بيارايد، تو پنداري که زر دارد! تو را بر در نشاند او به طراري که مي‌آيم تو منشين...

1. بهترين زمان: اکنون است 2. مهم‌ترين افراد "بشري" خودمان هستيم که نزديک‌ترين کس به ماست! 3. مهم‌ترين کار "شناخت"‌و "خودآگاهي" است. دعاي محمد(ص):‌ اللهم أرني الاشياء کما هي؛ خدايا چيزها را آن‌گونه که هستند به من بنمايان! به راستي اگر مسائل را آن‌گونه که هست،‌ مي‌ديديم چه تحول و پيروزي عظيمي به...

برداشت من از ادبيات تطبيقي، بسي وسيع‌تر از اين‌هاست:‌ تطبيق دو اثر ادبي مثل ايلياد هومر و شاهنامه‌ي فردوسي... که شايد به تطبيق قهرمانان نيز کشيده شود...اما محوريت بر متن و سبک ادبي است. باز از نظر شما و دوستان بهره‌مند خواهم شد. :gol:

مرا پرسي که چوني؟ بين که چونم خرابم، بي‌خودم، مست جنونم پريزادي مرا ديوانه کرده است مسلمانان! که مي‌داند فسونم؟

جان و جهان! دوش کجا بوده‌اي؟ ني غلطم در دل ما بوده‌اي آه که من دوش چه‌سان بوده‌ام؟! آه که تو دوش که‌را بوده‌اي؟! رشک برم کاش قبا بودمي چون که در آغوش قبا بوده‌اي! زَهره ندارم که بگويم تو را: "بي من بي‌چاره کجا بوده‌اي؟" :gol:

دزديده چون جان، مي‌روي اندر ميان جان من سرو خرامان مني، اي رونق بستان من چون مي‌روي، بي من مرو! اي جان جان، بي‌تن مرو وز چشم من بيرون مشو،‌ اي شعله‌ي تابان من! :gol: (با عرض پوزش از محسن ز!‌ کمي عقب ماندم با اين حال ترتيب مشاعره به هم نخورد... افشين جان شعر زيبايي که نقل کرده‌اي مي‌داني از...

در نيل غم فتاد سپهرش به طنز گفت: "الان قد ندمتُ و ما ينفعُ الندم!" "حافظ" (ترجمه:‌ الان همانا پيشمان شده‌ام و پشيماني سودي ندارد!) (بچه‌ها! شعرهاي اين صفحه عالي است! دوست داشتم به همه‌تان امتياز بدهم،‌ فعلا دستم خالي است، ببخشاييد!) :gol::heart:

سلام کامران خوبم! خبر کسالتت، ناراحتم کرد! عزيزم من در خدمتم، آرزوي ديدارت را دارم! در مورد داستانت، نقدم محتوايي بود، در حوزه داستان‌نويسي چندان کار نکرده‌ام... در آن‌جا تو استاد مني!

جوجوي مهربان!:heart: همه مدير شدن ما رو تبريک مي‌گن تو کافر شدنمونو جوجو؟! (خنده و بوسه) خيلي لطف کردي جاويد عزيزم! به داشتن دوستان خوبي مثل شما هميشه‌ افتخار کرده‌ام... دوستت دارم! :w30:

در مورد حوزه ادبيات منظورم بررسي شاخه‌هاي ادبي است. قصد خاصي دارم از مطرح کردنش... چون ديده‌ام کساني را که فقط شاعران يا داستان‌نويسان را ساکنان اين جغرافيا مي‌دانند! در مورد نظم و نثر حق با شماست... اما نتوانستم در عنوان موضوع توضيح بدهم: قصدم نقل جمله‌اي از ندوشن است و بررسي حرف و ديدگاه اوست...

با عرض تبريک به ارغوان عزيز و سپاس از برپايي اين محفل! موضوعات پيشنهادي من: 1. بررسي جغرفياي ادبي 2. تقدم کدام: شعر يا نثر؟ (با در نظر گرفتن ضرورت زمان) 3. تعريف شعر 4. بررسي مکاتب درست‌نويسي (نيز بررسي و تشخيص صحيح گرته‌برداري) :gol:

سلام winter عزيزم! چه خوشحالم کردي! تلاش علمي‌ات را تبريک مي‌گويم... البته نيازي نبود نامي ببري. تلخيص خوبي بود، حتما در بحث‌هاي سودمندت شرکت خواهم کرد. اما ظاهرا اشتباهي در انتخاب تالار پيش آمده است. اگه تو نيز بر اين عقيده‌اي، تاپيک ارزشمندت را به "قرآن و اسلام" منتقل کنم. ظاهرا آن‌جا بهتر با...

يا ايها الانسان ما غرک بربک الکريم* (6: 82) هان اي انسان! چه چيزي تو را در حق پروردگار بخشنده‌ات غره کرد؟ :gol:

از جانب خودم از اين تاپيک زيبا و سودمند، سپاس‌گزاري مي‌کنم. هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعملون (9: 39) آيا کساني که مي‌دانند با کساني که نمي‌دانند، برابرند؟! :gol:

حرف ت (2) حرف ت (2) تو آفسايد: از مرحله پرت/ از محدوده خارج توالت فرنگي: ماشين ماتيز توپ: عالي/ خيلي خوب/ با حال توپ جم‌کن: فرد حاشيه‌اي/ آدمي که در جمع به صورت فرع و حاشيه است توپ فوتبال: سرگردان/ کسي که دائم به اين و آن حواله مي‌شود تو پيچ خوبم: طرف را خوب مي‌پيچانم تو خاکي زدن...

حق با شماست، الان که مراجعه کردم، جداگانه چاپ شده است...علت اين ذهنيت نمي‌دانم از کجاست... در مورد خانم اوريانا فالاچي: خود من مصاحبه‌ها رو خوندم، پيشنهاد مي‌کنم بقيه‌‌ي دوستان هم بخونن: با بازرگان، امام خميني، محمد رضا شاه... اينو گزارشي عرض مي‌کنم نه ارزشي: يکي دو سال پايان عمرش، ظاهرا نقدي بر...