نتایح جستجو

  1. ک

    کارگاه ادبيات

    ببين چيزي رو جا ننداختي: تمرين شماره 3 :que:
  2. ک

    سلام، 1سری سوال؟!

    راضي نيستي؟؟؟ بيا بيرون باشگاه ببينم حرف حسابت چيه! (خنده) :heart:
  3. ک

    سلام، 1سری سوال؟!

    سپهر! من يه ويراستار خشنم! سعي کن جلوي من اشتباه تايپي نداشته باشي: الله اکبر لا من یوسف!!!! (يوصف) خب بهت گفتم که دو تا احتمال داره... صلّ امر به صلوات هست... يعني خدايا درود بفرست... تقريبا با سلام هم معناست اما احترام بيشتري از سلام دادن داره... مثل رابطه احترام و تعظيم... تعظيم، غليظ‌‌تره...
  4. ک

    سلام، 1سری سوال؟!

    مشکلت اينه که مهندسي و عربي نمي‌دوني سپهر جان! صلّ از ماده صلوات مياد و فعل امر اول شخص مخاطب است. بر وزن قوّ ... در دعاي کميل داريم:‌ اللهم قوّ‌ علي خدمتک جوارحي ... اينا صيغه‌هاي فعل عربي‌اند، مشکلت چيه سپهر؟ :que:
  5. ک

    سلام، 1سری سوال؟!

    سرکاريه ديگه؟! مي‌بينم نوشته‌ات پر اغلاط املايي و ويرايشيه! :evil: اما(=امام)، کسي(مي‌دونه) جمله کامل... چيه؟ و اما جواب من: امام (ره) يعني امام خميني (دمش گرم!) ;) خب از شوخي گذشته: (ره) مخفف (رحمت الله عليه) است. "ر"‌ به نمايندگي "رحمت" و "ه"‌ به نمايندگي "ها"ي آخر الله و عليه... اگه...
  6. ک

    کارگاه ادبيات

    باران جان! اين‌دفعه مي‌خواي از اين همه نمره که ريخته برات، يک بگيري؟ (خنده) پس بقيه‌ حل تمرين‌ها کو؟ (چشمک) :gol: فکر کنم اگه همه‌اش رو حل کني، اين‌بار نمره کامل بگيري... ;)
  7. ک

    به نام زن... ♡

    یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری که مرا یاد کند دیده‏ام خیره به ره ماند و نداد نامه‏ای تا دل من شاد کند خود ندانم چه خطایی کردم که زمن رشته الفت بگسست در دلش جایی اگر بود مرا پس چرا دیده زدیدارم بست هرکجا می‏نگرم باز هم اوست که به چشمان ترم خیره شده درد عشق است که با حسرت و سوز بر دل...
  8. ک

    رباعی و دو بیتی

    اين‌ها از دفتر نوجواني‌ام است، متأسفانه شعر نخست بدون نام و نشان است: گه در غزلم سخن کشد جانب راز گاهي به قصيده مي‌شود دور و دراز نازم به رباعي، سخن کوتاه کن! تا باز شوم به حرف، لب بندد باز (شايد از فيض کاشاني باشد) :gol: اين‌‌ها از امام خميني است و نشان از حال و هواي آن دورانم دارد: اي...
  9. ک

    انتخاب بین مادر و همسر

    خب جواب اين سوال برا من که زن ندارم راحته: ببينين، اونجا سريع زنمو طلاق مي‌دم! خب؟ بعد اون ديگه زنم نيست که بخواد کسي زيرابمو بزنه بگه آره کافر زنشو انداخته تو آب...:w05: اما اگه واقعا عاشق زنم باشم: خودمو مي‌ندازم! :heart:
  10. ک

    کارگاه ادبيات

    تمرين 3 تمرين 3 اين تمرين ساده‌اي درباره "حشو" است: حضور واژگان زايد و بيهوده در نوشته. چند نمونه‌ي پرکاربرد حشو را من ذکر کرده‌ام، آن‌ها را تصحيح کنيد: مثال: سير گردش کار............. گردش کار، سير کار روزنامه روزانه ساير شهرهاي ديگر مِن بعد از اين مَدخل ورودي پس بنابراين شب...
  11. ک

    محفل ادبی....موضوع بحث((ترانه))

    سلام دوستان! به به!‌ عجب محفلي! چه شمعاي قشنگي ارغوان! (چشمک) راستش هميشه دوس دارم با پيش‌‌مطالعه حرفي بزنم... اما در اين مورد استثنا قايل مي‌شم. احساس مي‌کنم بداهه‌گويي و اون‌چه در ذهنم از ترانه نشسته، بهتر به دل بشينه تا برم فردا کتابي پيدا کنم – تا حالا کتابي به چشمم نخورده- و بيام يه دس...
  12. ک

    کارگاه ادبيات

    پاسخ تمرين 2 پاسخ تمرين 2 پاسخ: 1. "اتاق" کلمه ترکي است که گاهي به صورت "اطاق" و "اطاغ" نوشته مي‌شود. صورتي ديگر از اين کلمه وثاق است که به احتمال به صورت "وتاق (اوتاق)" بوده است؛‌ بنابراين بهتر است اين کلمه را به صورت "اتاق" بنويسيم: شبي در ارديبهشت است. چراغ در اتاق من مي‌سوزد (خانلري:‌...
  13. ک

    مشاعرۀ سنّتی

  14. ک

    عمراً فعلا تحريمي!

    عمراً فعلا تحريمي!
  15. ک

    شازده کوچولو

    راز جاودانگي "شازده‌کوچولو" (1) راز جاودانگي "شازده‌کوچولو" (1) تأخير مرا ببخشاييد دوستان! نمي‌دانيد در اين هفته چه بر من گذشت! چه کاغذها پاره کردم و از نو نوشتم و باز به دلم ننشست... تا به حال اين‌قدر براي نوشتن عاجز نشده بودم و قلمم يبوست نگرفته بود! همه‌ي اين‌ها به خاطر ازدحام مطالبي بود که...
  16. ک

    نقد ادبی اشعار و دل نوشته های دوستان

    از جانب خودم به‌خاطر برپايي اين محفل ارزشمند سپاس‌گزاري مي‌کنم! اميدوارم دوستان قدردان اين سفره و ميزبانش باشند! :gol: آسمان عزيز! از باب احتياط مي‌پرسم تا ناهماهنگي نکرده باشم: نقل نوشته‌‌اي که شعرگونه نيست، بلکه نثري ساده است، مثل يک خاطره... اجازه ارائه‌اش است؟
  17. ک

    اصطلاحات خودماني

    از حضور سبزت سپاس‌گزارم، اين‌جا متعلق به شماست... افتخار داديد! :gol: متأسفانه الان دستم از امتياز خالي است... طلبتان دوست عزيز :gol:
  18. ک

    غزل و قصیده

    مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد تو مپندار كه مجنون سر خود مجنون شد از سمك تا به سماكش، كشش ليلى برد من به سرچشمه خورشيد نه خود بردم راه ذره‏اى بودم و مهر تو مرا بالا برد من خسى بى سروپايم كه به سيل افتادم او كه مى‏رفت مرا هم به دل دريا برد جام صهبا ز...
  19. ک

    زندگی نامه لو آندره سالومه

    چه زحمتي کشيده‌اي کامران عزيز!:heart: کسي‌که با نيچه و فرويد محشور باشد، خودش هم بايد يک غول باشد! :gol:
  20. ک

    رباعی و دو بیتی

    باران بر من ببخشا! دير کردم... از دي‌روز به دنبال دفتر دوبيتي‌هايم مي‌گردم... يادگار ايام نوجواني است... حالا اين يکي را بر سر سفره‌ات مي‌چينم، تا بعد... تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بي‌چاره دلم در غم بسيار افتاد بسيار فتاده بود اندر ره عشق اما نه چنين زار که اين‌بار افتاد "مولانا" :gol:
بالا