نتایح جستجو

  1. ک

    انديشه‌ي گرامي! لطف و محبتت بر دل نشست و در دل مي‌ماند...:gol:

    انديشه‌ي گرامي! لطف و محبتت بر دل نشست و در دل مي‌ماند...:gol:
  2. ک

    ترجمه اشعار ترانه و ضرب المثل (زنده شدن تایپک های قدیمی)

    سال‌ها پيش از کنار اين شعر بي‌اعتنا مي‌گذشتم،‌ چندسال بين من و اين شعر فاصله‌ شد با مطالعه‌ي مکتب "رومانتيسم" و تمرکز بر يافتن معناي مرگ و زندگي... پس از اين‌همه، روزي اتفاقي به تماشاي فيلم تشييع جنازه شاملو نشسته بودم:‌ تلفيق شعر و صداي حزين شاملو و تصوير تشييع‌اش، چنان منقلبم کرد انگار به...
  3. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    وقف است مرا عمر در اين مشتاقي احسنت زهي طراوت و رواقي من کف نزنم تا تو نباشي مطرب من مي نخورم تا تو نباشي ساقي
  4. ک

    سلام حامد جان! همين، باور کن بي‌طمع بود! :heart::gol:

    سلام حامد جان! همين، باور کن بي‌طمع بود! :heart::gol:
  5. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    ناخوانده به هر جا که روي غم باشي ور خوانده روي تو محرم آن دم باشي تا کافر را خدا نخواند نرود شرمت بادا ز کافري کم باشي! :gol:
  6. ک

    با بامدادِ شاعر، احمد شاملو

    سنگ بناي خوبي گذاشتي يامين عزيز! شعرت از "مارگوت بيکل" است با ترجمه‌ي شاملو. در پست نخست گفته بودم: هرچه از شاملو و مربوط به او باشد، نقل کنيم. از همين شاعر است: ابرهاي خزاني در ذهن و روح من ابرهاي خزاني سنگين و پر سايه. خاطر در آرامش است انديشه‌ي آدميان را باز نمي‌توان خواند و مقاصد...
  7. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    اي آن‌که صليب‌دار و هم ترسايي پيوسته به زلف عنبر ترسايي لب بر لب من به بوسه کمتر سايي آيي بر من و ليک با ترس آيي
  8. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    تا خواسته‌ام از تو ترا خواسته‌ام از عشق تو خوان عشق آراسته‌ام خوابي ديدم و دوش فراموشم شد اين مي‌دانم که مست برخاسته‌ام!
  9. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    تا ترک دل خويش نگيري ندهم وانچت گفتم تا نپذيري ندهم حيلت بگذار و خويشتن مرده مساز جان و سر تو که تا نميري ندهم (سلام cute! سلام بچه‌ها! من اين‌جا ديگه يه کاربرم! اگه cute دلگير نشه و نگه امتياز مهم نيست، بايد بگم دکمه امتيازم باز غيرفعاله، نيست!) :gol:
  10. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    يک چند به گير و دار بگذشت مرا يک چند در انتظار بگذشت مرا باقي همه صرف حسرت روي تو شد بنگر که چه روزگار بگذشت مرا "نيمايوشيج"
  11. ک

    با بامدادِ شاعر، احمد شاملو

    سپاس‌گزارم آسمان! حضور شما را در اين‌جا علي‌رغم قهر و غريبي‌تان با شاملو، مغتنم مي‌دانم. چرا از شاملو آغاز کردم: نخستين دليلم، قانوني منطقي است: "ذکر شيء نفي ماعدا نمي‌کند" بناي محفلي به نام شاملو، دليل بر نفي ديگران نمي‌شود. دوم: علاقه‌ي شخصي بود و وام‌داري‌‌ام از شاملو؛ به يقين بي‌تأثير...
  12. ک

    آقا سعید! ما خیلی مخلصیم! :gol::heart:

    آقا سعید! ما خیلی مخلصیم! :gol::heart:
  13. ک

    سلام همساده! خب دیگه، از وقتی مدیر شدیم، چراغمونو روشن می کنیم، خلق الله از حضورمون شاد شن و حال...

    سلام همساده! خب دیگه، از وقتی مدیر شدیم، چراغمونو روشن می کنیم، خلق الله از حضورمون شاد شن و حال کنن! (خنده) به عبارتی بروبچ ما رو ببيننو از اومدن به باشگاه مأیوس نشن ... بازم توضیح بدم شانلی؟؟ -سپاس گزارم از لطفت، افتخار دادی شانلی! :gol:
  14. ک

    آموزش زبان زرگری

    نظر دوستان را نمی دانم، اما این را نوعی زبان و بازی با کلمات می دانم. بد نبود در تالار هنر و ادبیات مطرح می شد و زنگ تفریحی اختصاصی برای آن تالار می شد.
  15. ک

    سلام دوست گرامی! دیوان اشعار "شمس" که زحمتش را کشیدید، به کتابخانه تالار هنر و ادبیات منتقل شده...

    سلام دوست گرامی! دیوان اشعار "شمس" که زحمتش را کشیدید، به کتابخانه تالار هنر و ادبیات منتقل شده است. از این پس کتاب ها در آن جا جمع آوری شده، همراه با تاپیک های "مهم" همیشه قابل دسترس دوستان خواهد بود. در غیر این صورت بعد از چند روز به صفحه دوم رفته، از نظرها پنهان می شد. :gol:
  16. ک

    چوبکاری کردین احسان خان! نمی دونم چرا نسبت به روزنامه های کثیر الانتشار امروز یه حس خوبی دارم (خنده)

    چوبکاری کردین احسان خان! نمی دونم چرا نسبت به روزنامه های کثیر الانتشار امروز یه حس خوبی دارم (خنده)
  17. ک

    سپاس گزارم از لطف شما! حضور سبز شما در تالار باعث افتخار است...:gol: در ضمن عکس آواتارتان خیلی...

    سپاس گزارم از لطف شما! حضور سبز شما در تالار باعث افتخار است...:gol: در ضمن عکس آواتارتان خیلی زیباست!:heart:
  18. ک

    غزل و قصیده

    خلاصه مي‌گم: می‌ميرم برای این غزل، براي تک‌تک بيتاش! همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی چه حکایت از فراقت که نداشتم و لیکن تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی نظری به دوستان کن...
  19. ک

    شعر ها و ترانه های محلی

    کار تمیزی بود حامد جان: اشعار بختیاری به همراه "ترجمه"ای آهنگین... حتا شاید بشه روی ترجمه شعر باز هم کار کرد... به نظرت اگه بجای نمی آورد، "نیاورده است" بذاریم از معنای شعر خیلی فاصله می گیریم؟
  20. ک

    کارگاه ادبيات

    تمرين 1 تمرين 1 اين سه جمله را تصحيح کنيد: 1. نوع بيماري پس از تحقيقات و آزمايشات متعدد، شناخته شد. 2. کتاب داستاني که هفته‌ي پيش منتشر شده بود را، خريدم. 3. در حاشيه‌ي کنفرانس، چند ورک‌شاپ علمي برپا شد. (اين مثال‌ها فعلا محکي براي شروع است. شما هم در حوزه ادبي خود اگر آزموني داريد،...
بالا