نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    جناب " polymer researcher" تسلیت.

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ...
  2. رجایی اشکان

    یه جمله انگلیســـــی برای نفر قبلی

    To love someone means to see them as God intended them
  3. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    آوردن احضاریه دادگاه و قبض برق و آب و تلفن و گاز که نشد شغل به من نامه ای بنویس پستچی ها باید به شغلشان افتخار کنند..
  4. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    یک روزکه تو،من بشوی می فهمی هرثانیه از درد هوو مردن را
  5. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    زنی تنها همیشه گریه می کرد مدام و بی کلیشه گریه می کرد نمی دانست هر شب تکه ابری برایش پشت شیشه گریه می کرد
  6. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    دردی که به دوشم ماند از کوه سبک‌تر نیست این پرده‌ی آخر بود اما غمِ آخر نیست دندان به جگر بگذار،یک گامِ دگر باقی‌ست این ظرفِ هلاهل را یک جامِ دگر باقی‌ست
  7. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تو رفته ای که بی من ، تنها سفر کنی من مانده ام که بی تو ، شبها سحر کنم تو رفته ای که عشق من از سر بدر کنی من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم . . .
  8. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    در دنیای تنهایی خود؛ نقاش خوبی شدم!! سختـــی کشیـــدم؛ آه کشیــــدم؛ درد را هـــم کشــــیدم... امـــــــــــا؛ نتـــوانستم از یک نفــــر دست بکشـــــم...!!!
  9. رجایی اشکان

    رد پای احساس ...

    وقــتــﮯ مـهـربـانـیــﭟ از دور اینـﻖـدر نــزدیـــڪ اسـت حس میــــڪـنــم جــغــرافــیــا یـــڪ【 دروغ 】 تـاریـخـیـسـت . . .
  10. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    دل دریا همیشه شور می زد برای ماهیان مانده در تور
  11. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    دل من لحظه لحظه در پی تو عمرسعدم خریدار ری تو تو با حور و پری ها هم نژادی فدای خالق دی ان ای تو:D
  12. رجایی اشکان

    رد پای احساس ...

    عجیب است انگار در رویا خاطره ها پیر نمیشوند حالا تو هی برو دور و دورتر خاطره های تو هر بهار در من جوانه میزنند و من دوباره و سه باره بیست ساله میشوم عاشق میشوم
  13. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    :surprised: یک دست جام باده و یک دست زلف یار:eek: :eek:رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست:eek:
  14. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    در غم عشق نبودیّ و محبت کردی این هم از لطف شما بود و نمی‌دانستیم من نکردم گله از عهد و وفاداری تو عهد ما عهد جفا بود و نمی‌دانستیم
  15. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    چقدر سخته منطقی فکر کنی وقتی احساست داره خفت میکنه
  16. رجایی اشکان

    یه جمله انگلیســـــی برای نفر قبلی

    A deep friend is like rainbow When the perfect amount of happiness and tears are mixed The result is a colorful bridge between 2 hearts
  17. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا چشميست خون افشان ز دست آن كمان ابرو جهان بس فتنه خواهد ديد از آن چشم و از آن ابرو
  18. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده‌ام
  19. رجایی اشکان

    رد پای احساس ...

    یکی از بدترین ظلم هایی که "عطرها" و "آهنگها" به ما میکنن اینه که ، بدون اجازه گرفتن ، هـُــــلمون میدن وسط خاطرات !!
  20. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    من دیوانه نیستم! فقط کمی تنهایم! همین! چرا نگاه می کنی؟ تنها ندیده ای؟؟:surprised:
بالا