شیشه ی خاطرات را "ها" می کنم،
دستهای یخ زده ات عرق می کنند،
چشمهایم می بارند؛
نقطه چین می شوی در زمزمه هایم...
محو می شوم؛
محو می شوی در تمام دقایق؛
رنگهایت را می شمارم.............!
رنگ به رنگ می شوم..............
رنگارنگ می مانی.............
وای...