وضع ما در گردش دنیا چه فرقی می کند
زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی می کند
ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
وقت مردن، ساحل و دریا چه فرقی می کند
سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می کند؟
یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی...
اگه به حرفاتو خواسته هات گوش کنم
به جرم هرزه بودن ولم می کنی....
اگه بهت بگم نه
به جرم دوست نداشتنت ولم می کنی....
آخه بی انصاف راهی برای موندنت هست ؟
.
بیست و چند سال گفتیم و خندیدیم و خنداندیم ..
همیشه آدم سر خوش توی جمع بودیم ،
انگشت ها رو به ما : ( خوش به حالش ، چقدر می خندد و شاده )
اما در کنج تنهایی هایمان ، بغضهایمان را چال می کردیم ،
... درد هایمان را در یک دفتر با خودکار سیاه نوشتیم ...
خاطره های خودمان را با رقصاندن کلمات باز گو...
قرار شد دل من، مُهر ِ روی نامه شود
که در توهّم این دودها ادامه شود
که نیست باشم و از آرزوت هست شوم
عرق بریزم و از تو نخورده مست شوم
که به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ
که به سلامتی گوسفند قبل از مرگ
که به سلامتی جام بعدی و گیجی
که به سلامتی مرگ های تدریجی
که به سلامتی خواب های...
نام من بی نامیست
هستی ام از دنیا،تنهاییست
یک سبد بی مهری،ارث من از دنیاست
سهم من از عشقش
سهم ما از دنیاست
قصه ام تکراریست
گفتن تکرار هم
از سر ناچاریست
دلم از کوچکی عاطفه ها می گیرد
و به تنهایی مرداب،دلم می گیرد...
.
باران را در آغوش می گیرم
و خودم را غرق در رویای بدون تو بودن می کنم
تو با آغوشی باز...
با آغوشی پر از نفس های پاییزی
به استقبالم می آیی...
و مرا تنگ در آغوشت می گیری
و یک نفس عمیق تو کافیست
برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت
.
مرا دوست بدار
از من متنفر شو
گاهی قهر کن
گاهی عشوه
درد و دلت را به من بگو
با من بخند ، بی من گریه کن
مرا به آغوش بکش بعد رها کن تا بشکنم
می بینی گلـم !!؟
من ، در همان قاب عکس روی دیوار دوست داشتنی ترم
( مهران پیرستانی / فروردین 91 )