نتایح جستجو

  1. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    توبه کرديم ز مي خوردن و اينک ساقي فصل گل آمد و از کرده پشيمان باشيم :gol:۝
  2. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    اي منتظرغمگين مباش خوش روزگاري مي رسد يا درد وغم کم مي شود ياغمگساري مي رسد اي منتظر غمگين مباش قدري تحمل مي بايدت اين کشتي طوفان زده روزي کناري مي رسد
  3. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    دلهاي شيران خون شده صحرا زخون گلگون شده مجنون كنان مجنون شده از شاهد لولاك من مولوي
  4. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    گفتا که کامت ميدهم رو کار عشق آغاز کن گفتم که خواهم کام تو با ما دمي دمساز کن گفتم نيالايم همي دل را به هر نامحرمي چون نيست مارا محرمي با ما تو کمتر نازکن
  5. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    ای باد بوی یوسف دلها به ما رسان یک نوبر از نهال دل ما به ما رسان از زلف او چو بر سر زلفش گذر کنی پنهان بدزد موئی و پیدا به ما رسان خاقانی
  6. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    نيكبختيم و سعيديم كه با ما هستي از سر ما نرود تا به ابد اين مستي
  7. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
  8. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    تو حال من خسته ندانی حرف دل بشکسته نخوانی تو از جگر خون من ای دوست بشنیدی و بر عهد نمانی
  9. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    دوستی بحر طویلیست در انظار بلوغ بخت یاری کند آنرا که کشد بار حدیث من که بی دوست نمی ارزم اگر پنداری که مطهرکند اندیشه ی هر زار حریص
  10. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    يا رب نگاه کس به کسي آشنا نکن گر ميکني ، کرم کن واز هم جدا مکن
  11. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    در دوستي گزير نباشد ز ساز و سوز استاده‌ام چو شمع مترسان ز آتشم
  12. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    در اين گلشن بود خاکم، نه آن مرغ هوسناکم که هر ساعت به گلزاري کشاند آشيانش را
  13. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    تو از دريچه دل مي روي و ميايي ولي نمي شنود كس ، صداي پاي تو را
  14. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    نمي نالم ، که ترسم ناله ام ، راه نفس گيرد وگر آهي بر آرم ، شعله دامان قفس گيرد نفس مي دزدم از اظهار جرم بي گنه بودن من آن دزدم که فريادم ،گريبان عسس گيرد عسس (شبگرد - رييس پاسبانان- پليس)
  15. *zahedan

    .•خنده وطنز•.

    ضمن احترام به همه ي دوستان تالار عكس ميخواستم به عرض شما برسانم كه ديگه در اين تالار هيچ گونه عكسي نميگذارم و تشكر كنم از همراهي ، تك تك دوستان مهربان و محترم و علتش را هم بگم كه : از سانسور كردن بي منطق بعضي از عكس هايم توسط سانسورچي هاي اينجا خسته شدم . متاسفم كه اسم اين تالار و بخش رو...
  16. *zahedan

    .•خنده وطنز•.

  17. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    اينم در وصف خودم كه تنها ماندم و دوستان يك به يك رفتند خداحافظ عزيزان ، ميروم ، بسيار دلتنگم نمي دانم چه بنويسم ، ولي با دل هماهنگم ندارم پاي رفتن ، تا روم از پيش يارانم قدم آهسـته مي مانم و من بسيار مي لنگم چرا اشكم فزون گشته گمانم وقت رفتن شد وجودم غرق در ماتم ، نمي گويم كه از...
  18. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    در مکتب ما رسم فراموشي نيست در مسلک ما عشق هم آغوشي نيست مهر تو اگر به هستي ما افتاد هرگز به سرم خيال خاموشي نيست :gol::gol::gol: شب شما خوش عزيز ممنون از انتخاب شعرهاي قشنگت
  19. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    دلت چون آسمان قلبت چو دريا بمان اينجا بمان اينجا تو با ما :gol::gol::gol: شبت پرستاره عزيز ممنون از همراهي شما
  20. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    اگرچه نزد شما تشنه سخن بودم کسی که حرف دلش را نگفت، من بودم
بالا