نتایح جستجو

  1. fahimeh89

    برای تو می نویسم

    دنیا کوچک تر از آن است که گم شده ای را در آن یافته باشی هیچ کس اینجا گم نمی شود آدمها به همان خونسردی که آمده اند چمدانشان را می بندند و ناپدید می شوند یکی در مه یکی در غبار یکی در باران یکی در باد و بی رحم ترینشان در برف. آنچه به جا می ماند رد پایی است و خاطره ای که هر از گاه پس می زند مثل نسیم...
  2. fahimeh89

    دل نامه یا نامه دل

    از تو چه پنهانــــــ با تمام بی پناهی ام گاهیـــــــ در پس همیـــــــــــــن وجود در پس همین خنده های سرد در پس همین گریه های گرمـــــ هی می میرم و زنده می شومـــــــ! سخت است صبور باشیـــــــ ... و در حجم این سکــــوتــــــــ نـفـسـت بنـد نیـایـد
  3. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    لنگه های چوبی در حیاط مان گرچه کهنه اند و جیرجیر می کنند محکمند خوش به حالشان که لنگه ی همند
  4. fahimeh89

    دیگر کلافه می‌شوم و دست می‌کشم از این ردیف و قافیه‌هایی که مدتی‌ست... کاغذ مچاله می‌شود و داد...

    دیگر کلافه می‌شوم و دست می‌کشم از این ردیف و قافیه‌هایی که مدتی‌ست... کاغذ مچاله می‌شود و داد می‌زنم: آقا! چه شد سفارش چایی که مدتی‌ست... [IMG]
  5. fahimeh89

    درخواب می‌روم به خاطرات تلخ گذشته هیچ نقطه روشنی نمی‌بینم دست به دامان ماه می‌شوم انگشت نمای...

    درخواب می‌روم به خاطرات تلخ گذشته هیچ نقطه روشنی نمی‌بینم دست به دامان ماه می‌شوم انگشت نمای ستارگان تا اینکه باد در گوشم زمزمه می‌کند دیگردست دیروز رو شده باید مشت فردا را بازکنی بابغض می‌خندم وباهق هق می‌رقصم در سیل اشک غوطه می‌خورم جیغ می‌کشم وازخواب می‌پرم به آغوش آفتاب
  6. fahimeh89

    :gol:...

    :gol:...
  7. fahimeh89

    نباید کسی بفهمد دل و دستِ این خسته‌ی خراب از خوابِ زندگی می‌لرزد. باید تظاهر کنم حالم خوب است...

    نباید کسی بفهمد دل و دستِ این خسته‌ی خراب از خوابِ زندگی می‌لرزد. باید تظاهر کنم حالم خوب است راحت‌ام، راضی‌ام، رها ... راهی نیست. مجبورم! باید به اعتمادِ آسوده‌ی سایه به آفتاب برگردم[IMG]
  8. fahimeh89

    آرزوهای گمشده...

    تظاهر می‌کنم که ترسیده‌ام تظاهر می‌کنم به بُن‌بَست رسیده‌ام تظاهر می‌کنم که پیر، که خسته، که بی‌حواس! پَرت می‌روم که عده‌ای خیال کنند امید ماندنم در سر نیست یا لااقل ... علاقه به رفتنم را حرفی، چیزی، چراغی ...!
  9. fahimeh89

    کوچه های تنهایی

    می خواستم پرنده باشی ... پَر بکشی و هرگز برنگردی حالا ، سالهاست در من لانه کرده ای شاخه هایم را شکسته ای هرشب خوابهایم را ریخت و پاش می کنی و هر روز نُک می زنی به زندگی ام !!!!
  10. fahimeh89

    گلستـان شهـدای باشگاه مهندسان ایران ...

    گفتیم چه شد یاد شهیدان!؟ گفتند... یک کوچه به نامشان نکردیم مگر!؟؟
  11. fahimeh89

    باران

    ناودانها شر شر باران بی صبری است آسمان بی حوصله ، حجم هوا ابری است کفشهایی منتظر در چارچوب در کوله باری مختصر لبریز بی صبری است پشت شیشه می تپد پیشانی یک مرد در تب دردی که مثل زندگی جبری است و سرانگشتی به روی شیشه های مات بار دیگر می نویسد : " خانه ام ابری است " قیصر امین پور
  12. fahimeh89

    آیه الکرسی برای تعجیل در فرج امام زمان

    بسم الله الرحمن الرحیم الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُ هُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إ لا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وِ ماخَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُر سِیُّهُ...
  13. fahimeh89

    ورود به بهشت با گفتن لااله اله الله

    لااله الاالله
  14. fahimeh89

    دعا برای فرشته کوچولو...

    :gol: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ :gol:
  15. fahimeh89

    (أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ))- به نیت قبولی حوائج خود و تمام دوستان شرکت کننده)

    :gol: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ :gol:
  16. fahimeh89

    صلوات معادل با ده هزار صلوات

    الَّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا و نَبیـِّنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ بارخدایارحمت فرست به آقا و پیغمبر ما حضرت محمد و آلش مَااختَلَفَ المَلَوانِ وتَعاقَبَ العَصراَنِ مادامی که کشتی رانان در رفت وآمدند و شب وروز وَکَرَّالجَدیداَنِ واَستَقبَلَ الفَرقَداَنِ وَبَلِّغ تکرار میشود وستارگان باز می تابند...
  17. fahimeh89

    استغفار و توبه - طلب بخشش و بازگشت

    اَستَغفِرُ اللَهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه
بالا