_ اینا با توان ؟
" پسره برگشت یه نگاهی به ما کرد و گفت
_ بله ، بفرمایین !
کامیار_ ما رو منصور خان فرستاده .
پسره _ منصور خان کیه ؟
کامیار_ شما نمیشناسید شون ؟
پسره _ خیر !
کامیار_ گفته بهتون بگم نشون به اون نشونی که ده هزار تومن بهتون بدهکار بوده !
" کامیار اینو که گفت ، اون دو تا مردا که خیلی م...