نتایح جستجو

  1. samiyaran

    پابلو نرودا

    ما اين را از گذشته به ارث مي بريم و امروز چهره ي شيلي بزرگ شده است پس از پشت سر نهادن آن همه رنج به تو نيازمندم، برادر جوان، خواهر جوان ! به آن چه مي گويم گوش فرا دار : نفرت غير انساني را باور ندارم باور ندارم كه انسان دشمني كند، من برآنم كه با دستان تو و من با دشمن، روياروي توانيم شد و در برابر...
  2. samiyaran

    یدالله رویائی

    از مجموعه شعر دلتنگی ها از مجموعه شعر دلتنگی ها با كاروان من تحرك متروك صحرا مجال صحبت بود و كاروان كه فرصت اندیشه را از صحنه ی نمكزار بر می گرفت پیمانه های سرخ عطش را با خواب باستانی كاریز پر می كرد ما از میان استراحت شرقی می رفتیم پستان های بی شیر مادران با دكمه هایی از...
  3. samiyaran

    مشاعرۀ سنّتی

    به یاد یدالله رویایی:gol: در چترهای بسته جاری ست خمیازه های سیل ، در ترك خاك رس تا انتهای خشك وریدش یاد عزیز ابر را خون می دواند و رویش طناب از غضب مار و برق شیشه در گذر سوسمار
  4. samiyaran

    نادر نادرپور

    از موج تا اوج از موج تا اوج پرنده ای که صدایی به صافی شب داشت شب صدا را در بیشه ها رها می کرد مرا ز روزنه ی برگ ها صدا می کرد پلی گشوده شد از لابلای چند درخت به پیشواز قدم های سست من آمد مرا به راز روان بودن آشنا میکرد چراغ را به سرانگشت شاخه ای بستم رهنه تر شدم از ماهی طلایی ماه که در دهانه...
  5. samiyaran

    نادر نادرپور

    از آسمان تا ریسمان از آسمان تا ریسمان درخت معجزه خشکیده ست و کیمیای زمان ، آتش نبوت را بدل به خون و طلا کرده ست و رنگ خون و طلا ، بوی کشتزاران را زیاد بدبده های ترانه خوان برده ست و آفتاب ، مسیحای روشنایی نیست و ابرها همه آبستن زمستانند و جوی ها همه در سیر بی تفاوت خویش به رودخانه ی بی...
  6. samiyaran

    نادر نادرپور

    آهوانه آهوانه آی تبار مردمی من از نسل آهوان گرسنه ست ؟ نسلی که اندرون تهیاز طعام را با چشم سیر پاسخ می گوید وین وصلت گرسنگی و سیری در دیده ی گرسنه دلان ، آهوست در چشم سیر آهو ، زیبایی
  7. samiyaran

    نادر نادرپور

    نادر نادرپور، (۱۶ خرداد ۱۳۰۸ در تهران، ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ در لس‌آنجلس) یک شاعر معاصر ایرانی بود. نادرپور به زبان فرانسه آشنایی کامل داشت و شعرها و مقاله‌هایی را به زبان فارسی ترجمه کرد. او فرزند «تقی میرزا» از نوادگان رضاقلی میرزا، فرزند ارشد نادرشاه افشار بود. نادرپور پس از به پایان رساندن دورهٔ...
  8. samiyaran

    مشاعرۀ سنّتی

    نیما شیرین می گه:gol: عمری به كدورت و الم رفت تا باقی عمر چون سپارم نه بخت بد مراست سامان و ای شب ،‌نه توراست هیچ پایان
  9. samiyaran

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    نمک بر زخم می زند حتی اگر دوست باشد. وقتی نداند که کِی و کُجا و چه حرفی را باید بزند.
  10. samiyaran

    دوستداران استاد مهدی سهیلی بیان تو

    آغاز شکفتن آغاز شکفتن مرا گفت این سخن فرزانه پیری بزرگی عارفی روشن ضمیری چرا گویی دریغا از جوانی چرا از کار پیری بدگمانی که پیری باغ صد رنگ کمال است زمان کام و دوران وصال است خوشا آنان که تا پیری رسیدند به راه دوست منزل ها بریدند ره پیموده شادی آفرین است تو خود در منزلی شادی در این است جوانان...
  11. samiyaran

    دوستداران استاد مهدی سهیلی بیان تو

    آتش و خاکستر آتش و خاکستر زمان در کار من افسونگری کرد نپنداری که با من یاوری کرد در اول آتشم زد از جدایی در آخر موی من خاکستری کرد
  12. samiyaran

    دوستداران استاد مهدی سهیلی بیان تو

    غم پریدن غم پریدن شکوفه زار شود باغ از چمیدن تو که گل ز شاخه برآید به شوق دیدن تو تر از نسیم بهار دانی چیست ؟ میان باغ و چمت حالت چمیدن تو گل از درخت بچین با لب شکوفه نشان که غنچه باز شود در هوای چیدن تو به برگ گل چو نسیمی وزد به یاد آید نگین گونه به هنگام لب گزیدن تو امید کام به من داد لحظه ی...
  13. samiyaran

    یدالله رویائی

    از مجموعه شعر دلتنگی ها از مجموعه شعر دلتنگی ها در چتر های بسته ، باران است خشكی بخارهای معلق را به خود نمی پذیرد و در مؤسسات تحقیق اشباح حیرت باران سنج ها را اندازه می گیرند در چترهای بسته اینك كدام بام غربال می شود ؟ اینك كدام میدان تاریخ را میان قفس برده ست ؟ نامردهای...
  14. samiyaran

    یدالله رویائی

    شب ، در گریز اسب سیاه یك صف درخت باقی می ماند در چهار كهكشان نعل یك صف درخت بی شیهه می گذشت رگ بریده ، دهان باز كرده و ریخت افق دراز دراز دراز لخته لخته ،‌ دراز مذاب زنی در اصطكاك تاریكی به شكل تازه ای از شب رسید ستاره ای رسیده ، در ته خود چكه كرد صدایی ، از سرعت پرسید كجا...
  15. samiyaran

    سهراب سپهری

    زندگی سهراب به روایت سهراب زندگی سهراب به روایت سهراب شهریور ماه همان سال، استعفا از اداره فرهنگ كاشان. مهرماه، به همراه خانواده جهت تحصیل در دانشكده هنرهای زیبا در رشته نقاشی به تهران میاید. در خلال این سالها، سهراب بارها به دیدار نمیا یوشیج میرفت. در سال 1330 مجموعه شعر "مرگ رنگ" منتشر...
  16. samiyaran

    سهراب سپهری

    زندگی سهراب به روایت سهراب زندگی سهراب به روایت سهراب سهراب سپهری نقاش و شاعر، 15 مهرماه سال 1307 در كاشان متولد شد. خود سهراب میگوید : ... مادرم میداند كه من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صدای اذان را میشندیده است... (هنوز در سفرم - صفحه 9) پدر سهراب، اسدالله سپهری،...
  17. samiyaran

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    نابینایم،ناشنوایم،از همه ی حس ها تهی هستم وقتی دنیای مهربانی را به سوی می فرستی و من باز می گویم :کِی نوبت می شود؟! و هر دقیقه ، نه! هر ثانیه نوبت من بود. فقط من حواسم را جای دیگر جا گذاشته بودم.
  18. samiyaran

    نفسم گرفت از این شهر

    شهر من هم دوزخ دارد هم برزخ هم بهشت. نفس کشیدن در هر کدام مرام و مسلک خود رو داره. گاه می گیرد،گاه به شماره می افتد،گاه راحت به جان می رسد. شهرم را با بالا و پایین شدن نفس هایم حس می کنم.
  19. samiyaran

    مشاعرۀ سنّتی

    شاملو: یك دم درین ظلام درخشید و جست و رفت نازلی سخن نگفت نازلی بنفشه بود: گل داد و مژده داد: زمستان شكست! و رفت...
  20. samiyaran

    نیلوفرانه

    باز گونه ام ارغوانی شده از بوسه ی گلبرگ نیلوفری که در آستانه ی در خانه آویختی. همان تازه کرده حالم را. لبخندت برایم دلنشین تر شده.
بالا