نتایح جستجو

  1. samiyaran

    ترجمه پنچ شعر از ولادیمیر ناباکوف

    ناباكوف دو شعر زیر را، همراه با چند شعر دیگر، در رول (1) 6 مه 1923 به ن. س. گومیلف (1886-1921) تقدیم كرده است. 3 به یاد گومیلف‏ پاك و مغرور مُردى - مُردى، آن سان كه الهه ‏ى شعر آموخته بودت...
  2. samiyaran

    ترجمه پنچ شعر از ولادیمیر ناباکوف

    2 در سوگ بلوك‏ مه از پس مه روان بود ماه از پى ماه مى‏شكفت... و او شیفته‏ى سرزمین‏هاى لاجوردینى كه‏ بهار بى‏خزان ترانه خوانش بود. در میان مه آن بانوى...
  3. samiyaran

    محمد علی بهمنی

    خوشا هر آنچه كه تو باغ باغ می خواهی خوشا هر آنچه كه تو باغ باغ می خواهی زمانه وار اگر می پسندیم كر و لال به سنگفرش تو این خون تازه باد حلال مجال شكوه ندارم ولی ملالی نیست كه دوست جان كلام مناست در همه حال قسم به تو كه دگر پاسخی نخواهم گفت به واژه ها كه مرا برده اند زیر سوال تو فصل پنجم...
  4. samiyaran

    مشاعرۀ سنّتی

    یک تب سرکش، تنها پیکرم ساخته و دانم این را که چرا و چرا هر رگ من از تن من سفت و سقط شلاقی ست که فرود آمده سوزان دم به دم در تن من. تن من یا تن مردم، همه را با تن من ساخته اند و به یک جور و صفت می دانم که در این معرکه انداخته اند. از نیمای یوشیج
  5. samiyaran

    مسابقۀ ادبیِ 3

    شرکت می کنم،البته اگه اجازه داشته باشم و محدودیت کاربران تازه وارد رو نداشته باشین.ممنونم از دعوتتون.برای یک تازه وارد جای خوشحالی داره.:gol:
  6. samiyaran

    سلام. ممنونم از دعوتتون:gol:

    سلام. ممنونم از دعوتتون:gol:
  7. samiyaran

    ترجمه پنچ شعر از ولادیمیر ناباکوف

    1 سال‏هاى سال به تو اندیشیدم‏ سالیان دراز تا به روز دیدارمان‏ آن سال‏ها كه مى‏نشستم تنها و شب بر پنجره فرود مى‏آمد و شمع‏ها سوسو مى‏زدند. و ورق مى‏زدم كتابى درباره‏ى عشق‏...
  8. samiyaran

    محمد علی سپانلو

    آویخته آویخته آخرین چکه ی بارانم آویخته از برگی خشک از زن لخت درخت به زمین غلتیدم دود شیری رنگ شاید بدنت بود که از شعله ی افسرده ی خود بر می خاست عشق ما بوی زمستان می داد چشم تردید اگر بسته ، اگر باز نمی بیند زیبایی را عشق ما بیشتر از پاییز بیگانه از امید نبود
  9. samiyaran

    محمد علی سپانلو

    هدیه هدیه و گل همان گل است کسی که هدیه فرستاد همان مسافر نیست مسافری که حوصله می کردی از حدیث سفرهایش و با دهانش ، حلقه های نوازش به انگشت التماس تو می بخشید و گل همان گل است ، ولی این بار رفیق بی فاصله ای هدیه می هد که سرگذشتش بی ماجراست چراغ همسایه در آن طرف کوچه به شیشه های...
  10. samiyaran

    محمد علی سپانلو

    به الیانا به الیانا الیانا نامت شبیه قاره ای گمشده من هم برای زندگیم قاره ای کشف کرده ام بی مرز و بی حصار ، اما نه مستقل شبه جزیره ای که با سراب زمان بندی شد الیانا از آن چه دوست داشته ای دفاع کن وابستگی بدون تعهد آیین سرزمینت باشد پیوند ، در سکوت ، شکوفا شود و ذهن منتقل...
  11. samiyaran

    محمد علی سپانلو

    بالای پلکان بالای پلکان بالای پلکان تا بوی قهوه ، سرسرای قهوه ای و گام های وسوسه انگیز تو امید مشترکی که در بلندترین بام ها به حقیقت پیوست آواز عشق آینده کی یا کجا نوشته شود ؟ بالای ماه ، پاشنه بلند طلا زیر چراغ های چشمک زن ،پایین پای ما یا کاغذ سپید که بر زانوی سپید تو می ساید ؟...
  12. samiyaran

    محمد علی سپانلو

    کارت پستال کارت پستال تهران شکوفه باران است ای مهربان که ساکن در غربتی آن گل که در دلت به امانت ماند وقت است بشکفد پیغام ارتباط میان دو شهر پیغام شادباش تو با عشق دوردست پ.ن:از استارتر عذرخواهی می کنم،دکمه ی تشکر نداشتم.تو فروم های دیگه اجازه ی تشکر می دادن در بدو ورود ولی فک کنم...
  13. samiyaran

    گفتگو و آشنایی با دیگر اعضای تالار مهندسی معماری

    سلام. سامیاران هستم. از باشگاه مهندسان همیشه شنیده بودم،ولی خیلی دیر عضو شدم. درسم در مقطع لیسانس تموم شده،منتظرم ببینم ارشد چه اتفاقی برام می افته. امیدوارم مفید باشم.
  14. samiyaran

    گفتگو و آشنایی با دیگر اعضای تالار مهندسی معماری

    سلام. سامیاران هستم. از باشگاه مهندسان همیشه شنیده بودم،ولی خیلی دیر عضو شدم. درسم در مقطع لیسانس تموم شده،منتظرم ببینم ارشد چه اتفاقی برام می افته. امیدوارم مفید باشم.
  15. samiyaran

    گفتگو و آشنایی با دیگر اعضای تالار مهندسی معماری

    سلام. سامیاران هستم. از باشگاه مهندسان همیشه شنیده بودم،ولی خیلی دیر عضو شدم. درسم در مقطع لیسانس تموم شده،منتظرم ببینم ارشد چه اتفاقی برام می افته. امیدوارم مفید باشم.
بالا