نتایح جستجو

  1. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    لاله در غنچه‌ست تا کی خار در پهلو نهم دوست در خانه‌ست تا کی رطل بر دشمن کشم
  2. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    یک دل به سینه دارم ویک شهر دلستان بازار من ز گر می سودا شکسته است
  3. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    یار می آید وهنگام نثار است مرا مرو ای جان گرامی به تو کارست مرا
  4. چاووش

    رباعی و دو بیتی

    آنرا که حلال زادگی عادت و خوست عیب همه مردمان به چشمش نیکوست معیوب همه عیب کسان می‌نگرد از کوزه همان برون تراود که دروست
  5. چاووش

    رباعی و دو بیتی

    یک دسته گل بهار تقدیم تو باد زیبائی روزگار تقدیم تو باد هر رنگ که هست باشد ارزانی خلق بیرنگی جویبار تقدیم تو باد تخفه درویش تقدیم به دوستان عزیز:gol:
  6. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب که از دریا دلی خود گوهر یکتا شوی ای اشک چشم آسمان در دامن دریا بیا
  7. چاووش

    مشاعره با شعر سعدی

    یکی را چون ببینی کشته دوست به دیگر دوستانش ده بشارت
  8. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
  9. چاووش

    خواهش میکنم

    خواهش میکنم
  10. چاووش

    نیایش و جلوه های گوناگون آن در ادبیات فارسی

    سلام : مولانا -حافظ-مخصوصا حکیم عمر خیام سر شار از عشق وعرفانه چر از اونا کمک نمیگیرین؟ از چند بیت اونا میشه چندین مقاله عر فانی نوشت مثال گویند که دوزخی بود عاشق ومست قولیست دروغ دل برآن نتوان بست گر عاشق ومست دوزخی خواهد بود فردا بینی بهشت همچون کف دست ویا نا کرده گنه دراین جهان کیست بگو...
  11. چاووش

    باسلام دوست گرامی بنده هم به نوبه خود به شما خوش آمد میگویم واگر تمایل داشته باشید بنده نیز در...

    باسلام دوست گرامی بنده هم به نوبه خود به شما خوش آمد میگویم واگر تمایل داشته باشید بنده نیز در این زمینه هم یاریتان خواهم نمود سپاسگذار --پاینده و پیروز باشید
  12. چاووش

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دست من و تو به هم که می پیوندند پیمان جدید عشق را می بندند باور بکنیم زندگانی زیباست لب ها به همین بهانه ها می خندند تحفه درویش تقدیم به دوستان
  13. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
  14. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    تا چند و کی این تیره جسم خاکی بر چهره خورشید جان سحابست
  15. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    ما را ز خیال تو چه پروای شراب است خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
  16. چاووش

    شعر درخواستی

    ای لعبت خندان لب لعلت که مزیده‌ست؟ وی باغ لطافت به رویت که گزیده‌ست؟ نیکوتر از این میوه همه عمر که خورده‌ست؟ شیرین‌تر از این خربزه هرگز که چشیده‌ست؟ ای خضر حلالت نکنم چشمه حیوان دانی که سکندر به چه محنت طلبیده‌ست این خون کسی ریخته‌ای یا می سرخ است یا توت...
  17. چاووش

    شعر درخواستی

    روی بنما به ما مکن مستور ای به هفت آسمان چو مه مشهور ما یکی جمع عاشقان ز هوس آمدیم از سفر ز راهی دور ای که در عین جان خود داری صد هزاران بهشت و حور و قصور سر فروکن ز بام و خوش بنگر جانب جمع عاشقی رنجور ساقی صوفیان شرابی ده کان نه از خم بود نه از...
  18. چاووش

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    باید که به شهر عشق پرواز کنیم یا غنچه صفت شکفتن آغاز کنیم در های بهشت را به آدم بستند دستی که زنو دری به آن باز کنیم
بالا