نتایح جستجو

  1. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب از عرفان مرا پیمانه ای سر شار ده چشم بینا جان آگاه و دل بیدار ده
  2. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    تو حاکمی ومرا سر بر آستانه توست مکن خرابی ملک دلم که خانه توست
  3. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    دل از خم زلف تو برون رفت ونگفتی کاین حلقه ماتم زدگان نوحه گری داشت
  4. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    از دل به دلت راهی میخواهم و دیگر هیچ مکتوب نمی فهمم پیغام نمی دانم
  5. چاووش

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    سلام این غزل هم تقدیم به عزیزان خوش ذوق در انتظار عبوری نشسته ای انگار غرور فاصله ها را شکسته ای انگار در آرزوی کدامین نگاه خواهی مرد که مثل بال قناری خسته ای انگار تو مثل من که تمام وجودش احساس است به روی ماه رخی دل نبسته ای انگار خوشا بحال تو امروز شاد و خوشحالی ز چنگ دیو هوس باز...
  6. چاووش

    سلام ماشااله انقد خوش زبونی که همه دوست شما هستن

    سلام ماشااله انقد خوش زبونی که همه دوست شما هستن
  7. چاووش

    شرمنده چیزی ندیدم

    شرمنده چیزی ندیدم
  8. چاووش

    سلام دوتا پیام براتون گذاشته بودم رسیده یا نه

    سلام دوتا پیام براتون گذاشته بودم رسیده یا نه
  9. چاووش

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست دگر قمار محبت نمی برد دل من که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست من اختیار نکردم پس از تو یار دگر به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست به رهگذار تو چشم انتظار خاکم و بس که جز مزار تو چشمی در...
  10. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی شکسته نوازی کن ای نسیم عنایت که در هوای تو لرزنده تر ز شاخه بیدم
  11. چاووش

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    باسلام دو غزل شما را که خواندم بین آنها تفاوتهایی دیده میشد حتما خود شما هم به این مورد واقفید که فاصله زمانی درگویش وچینش کلمات و واژه ها بسیار به چشم میخورد ومیشود اینگونه گفت که دو غزل شما قرنها با یکدیگر فاصله دارد البته در شعر اولتان سعی کرده اید امروزیتر بنویسید وتا حدی موفق بوده اید ولی...
  12. چاووش

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی یک عمر قناعت نتوان کرد الهی دیریست که چون هاله همه دور تو گردم چون بازشوم از سرت ای مه به نگاهی بر هر دری ای شمع چو پروانه زنم سر در آرزوی آن که بیابم به تو راهی نه روی سخن گفتن و نه پای گذشتن سرگشته ام ای ماه هنرپیشه پناهی...
  13. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    تو بر کنار فراتی ندانی این معنی به راه بادیه دانند قدر آب زلال
  14. چاووش

    عیدت مبارک

    عیدت مبارک
  15. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    دور است کاروان سحر زینجا شمعی بباید این شب یلدا را
  16. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    مشنو سخن خصم که بنشین و مرو بشنو ز من این نکته که برخیز و بیا
  17. چاووش

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب چه شدی اگر به رحمت باری سوی ما نظر فکندی
  18. چاووش

    مشاعره با شعر سعدی

    تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو ببرد قیمت سرو بلند بالا را
  19. چاووش

    مشاعره با شعر سعدی

    یاد دارم که روزگاری بود که مرا پیش غمگساری بود
  20. چاووش

    مشاعره با شعر سعدی

    در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت حسن تو ز تحسین تو بستست زبان را
بالا