نتایح جستجو

رفتیم ولی دوباره باز آمده ایم باز از در خواهش ونیاز آمده ایم ای معجزه سپید این قرن سیاه باز آ باز آ به پیشواز آمده ایم پرواز پرنده باور زندگی است زیبایی خورشید به تابندگی است گویند که قدر عشق در پاکی اوست هر بود به قیمت برازندگی است تحفه من درویش

سلام شعر زیبایی است از خواندنش لذت بردم ولی چندتا اما دارد اول اینکه رابطه مصرع اول بیت دوم را با مصرع دوم همان بیت هضم نکردم دوم اینکه در بعضی بیتها به نظر میرسد برای اینکه وزن بیتها بهم نخورد از حروفی استفاده کرد ه اید که انگار فقط برای پر کردن جاهای خالی بیتهاست واینکه ارتباط عمودی در بین...

[IMG]

ببخشید دیر تشکر کردم مسافرت بودم

مهندس ممنون از گلهایی که فرستادین

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

از خود مران مرا که قسم میخورم هنوز جز با دوچشم مست تو عهدی نبسته ام

یا مرگ یا وصال که فرهاد کوهکن در عاشقی جز این دو خیال دگر نداشت

سلام در عهد جمال تو نگیرند ز گل آب عکس تو به آب که افتاد گلابست

تا صد سخن به نیم نگه باز گویمت ناز آفرین من به نگاهم نگاه کن

ممنون از اینکه به شعر بنده التفات کرده اید شعر شما هم زیباست ولی یک اما دارد و آن (ایهام وتشبیهاتی )است که در بعضی از بیتها به چشم میخورد این نظر شخصی حقیر است کمی در رساندن مفهوم مشکل ایجاد میکنند پاینده باشید

تار های سر زلف تو چو پیوست بهم داد اسباب پریشانی ما دست به هم

مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن چشم خونبار مرا همکاسه طوفان مکن

ربوده بوسه گرمی ز کام پر عطشی بهم فشرده لبان را زبیم گمشدنش

نه بوسه ای نه شکر خنده ای نه دشنامی به هیچ وجه مرا روزی از دهان تو نیست

لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح داغ دل بود به امید دوا بازآمد

دل تسلی نشد از نامه فرستادن کاش خاک میگشتم و همراه صبا میرفتم

دل خون شد از امید ونشد یار یار من ای وای بر من ودل امیدوار من

دل ربایانه دگر بر سر ناز آمده ای از دل ما چه بجا مانده که باز آمده ای

خوش بر خورد بودن ای جور چیز ها رو هم داره دیگه