بازی زندگی
می روم تا عقده هایم را کمی خالی کنم
دور از این دنیای پر رنگ وریا حالی کنم
غصه هایم را بریزم در دل تاریک شب
بعد از ان با خاطرات خویش خوشحالی کنم
با نسیمی مثل کاهی پر زنم در اسمان
در میان ابر ها انی سبک بالی کنم
تا به کی بر سینه باید کوفت سنگ زندگی
تا طرفداری از این دنیای پوشالی کنم...