نتایح جستجو
-
مَرد ها ، اِسمِشان به سَنگدِلی مَعروف اَست ... زَن ها ، به آهَن پَرَستی ... مَرد ها وَ زَن ها...
مَرد ها ، اِسمِشان به سَنگدِلی مَعروف اَست ... زَن ها ، به آهَن پَرَستی ... مَرد ها وَ زَن ها ، هَر دو اِنکار می کُنَند..!! هَر دو تَنها می گُذآرَند وَ اَز تَنهایی می نالَند ..... جُمله دوستَت دآرَم شُده اَست جُمله ی فَرار ، بِشنَویم ، فَرار می کُنیم..! اَمّاهَر دو گِریه می کُنَند ، دُختَر...- *sasa*
- ارسال پروفایل
-
مَرد ها ، اِسمِشان به سَنگدِلی مَعروف اَست ... زَن ها ، به آهَن پَرَستی ... مَرد ها وَ زَن ها...
مَرد ها ، اِسمِشان به سَنگدِلی مَعروف اَست ... زَن ها ، به آهَن پَرَستی ... مَرد ها وَ زَن ها ، هَر دو اِنکار می کُنَند..!! هَر دو تَنها می گُذآرَند وَ اَز تَنهایی می نالَند ..... جُمله دوستَت دآرَم شُده اَست جُمله ی فَرار ، بِشنَویم ، فَرار می کُنیم..! اَمّاهَر دو گِریه می کُنَند ، دُختَر...- *sasa*
- ارسال پروفایل
-
مَرد ها ، اِسمِشان به سَنگدِلی مَعروف اَست ... زَن ها ، به آهَن پَرَستی ... مَرد ها وَ زَن ها...
مَرد ها ، اِسمِشان به سَنگدِلی مَعروف اَست ... زَن ها ، به آهَن پَرَستی ... مَرد ها وَ زَن ها ، هَر دو اِنکار می کُنَند..!! هَر دو تَنها می گُذآرَند وَ اَز تَنهایی می نالَند ..... جُمله دوستَت دآرَم شُده اَست جُمله ی فَرار ، بِشنَویم ، فَرار می کُنیم..! اَمّاهَر دو گِریه می کُنَند ، دُختَر...- *sasa*
- ارسال پروفایل
-
اشعار و نوشته هاي عاشقانه
حافظ هنوز اصرار دارد خبر خوشی در راه است تو کجای قصه ی من مانده ای که نمیرسی- *sasa*
- ارسال #9,785
- تالار: اشعار و صنايع شعری
-
-
اشعار و نوشته هاي عاشقانه
ببار باران که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش ببار باران درخت و برگ خوابیدن اقاقی..یاس وحشی..کوچه ها روزهاست خشکیدن ببار باران جماعت عشق را کشتن کلاغا بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن ولی باران ، تو با من بی وفایی توهم تا خانه ی همسایه می باری و تا من میشوی یک ابر تو خالی ببار باران...- *sasa*
- ارسال #9,778
- تالار: اشعار و صنايع شعری
-
اشعار و نوشته هاي عاشقانه
اینجا در دنیای من گرگـــ ها هـــم افسردگی مفرطــ گرفته انـــــد دیگر گــــوسفند نمی گیرند به نــــی چوپان دل می سپارند و گریــــه می کنند- *sasa*
- ارسال #9,777
- تالار: اشعار و صنايع شعری
-
اشعار و نوشته هاي عاشقانه
مهم نيست كه شانه هايت تجسم است و آغوشت خيال! همه ی يادت اينجاست نگاهت ... صدايت ... خنده هايت ... ديگر چه مي خواهم؟ هيچ! دستانت را در دستهايم جا گذاشتی نگاهت را در نگاهم و خيالت را در خيالم... و من آرامم ... آرام تر از هميشه...- *sasa*
- ارسال #9,776
- تالار: اشعار و صنايع شعری
-
اشعار و نوشته هاي عاشقانه
حرفی نیست.! خودم سکوت را معنی میکنم کاش میفهمیدی: گاهی همین نگاه سرد روی زمستان را هم کم میکند...- *sasa*
- ارسال #9,775
- تالار: اشعار و صنايع شعری
-
-
گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)
بین اینهمه ضمیر ؛ فقط " او " کافیست ... هی ، هو ؛ او این تشابه، تصادفی نیست . اینبار تاکید جمله را عوض میکنم بین اینهمه ضمیر ؛ فقط او " کافی " ست ... تسلیم میشوم و لبخند میزنم ... -
-
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/522727
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/522727- *sasa*
- ارسال پروفایل
-
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/522733
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/522733- *sasa*
- ارسال پروفایل
-
-