نتایح جستجو

علم اگه واقعی باشه حتما ثروت دنبالش هست

هر چیزی که آدم انتخاب می کنه به شخصیتش ربط داره....

فهمیدم مرسی خیلی خوب گفتی

شرمنده به خاطر غلط دیکته ای دیگه نشد درستش کنم:redface: من از بچگی دیکتم ضعیف بود!!!

من آخه کلی کار دارم.... از همین جا میشه؟؟؟

خب یکی پا شه بره خاستگاری اینا ببینیم چی می شه؟؟:redface:

سلام میشه لطفا این کتاب رو برام پیدا کنید؟؟ plasma technologies for textiles

سلام من تو یه مقاله به یه جمله برخوردم که زیاد نتونستم درکش کنم ....!!!!:confused: الیاف پلی آمید آروماتیک دارای مشکلاتی در زمینه چسبندگی به رزین جهت کامپوزیت ها می باشند. اگه امکانش هست یه کم ساده تر و غیر تخصصی تر این جمله رو توضیح بدین. مخصوصا چسبندگی به رزین. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این عکسهای زیبا همانطور که در متن اشاره شده حاصل از گاز های داغ یونیزه شده یا همون پلاسما است. اتم ها به علت دمای بالا بر انگیخته شده و گاهی اوقات در ناحیه نور مرئی فوتون ساتع می کنند ...

چارلز كائو به خاطر دستاورد بزرگش در استفاده از فيبرها براي ارسال نور به منظور ايجاد ارتباطات نوري نيمي از جايزه نوبل فيزيك 2009 را به خود اختصاص داد. چارلز كائو دانشمند لابراتوار ارتباطات استاندارد در انگلستان و دانشگاه چين است كه با ابداع فيبرهاي نوري و ارتباطات نوري توانست بخش بزرگي از نوبل...

فيزيكدانان آمريكايي روشي را ارائه كردند كه به كمك آن مي توان تعداد آب نباتهاي موجود در يك قوطي را شمرد. به گزارش خبرگزاري مهر، اينكه چه تعداد آب نبات در قوطي وجود دارد سئوالي است كه حل آن بسيار دشوار به نظر مي رسد و به دليل اينكه آب نباتها قابل تغيير شكل هستند و مي توانند به يكديگر بچسبند...

به طور خلاصه وقتی ابعاد جسم خیلی کوچیک باشه و سرعتش زیاد باشه(بیشتر از 0.9 سرعت نور) دیگه مکانیک کلاسیک جوابگو نیست. کتاب مبانی فیزیک نوین (سلز) می تونه کمکت کنه.

ممنون از کمکتون. من مهندسی پلاسما میخونم اتفاقا پروژه منم کاربرد پلاسما در صنعت نساجیه. البته بیشتر کار آزمایشگاهیه. براتون ممکنه پروژه ای که گفتین رو در اختیارم بذارین؟

سلام بچه ها اینجا کسی اطلاعاتی در مورد کاربرد پلاسما در صنعت نساجی داره؟؟ من چند نوع پارچه میخوام که با استفاده از تابش پلاسما ارتقا پیدا میکنه. مثل ابریشم.

خیلی قشنگ بود . واقعا ممنون. امیدوارم بتونیم بهشون عمل کنیم...

نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم

بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود خود فروشان را به کوی میفروشان راه نیست

گاویست در آسمان ونامش پروین یک گاو دگر نهفته در زیر زمین چشم خردت باز کن از روی یقین زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین!

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

قند! قند! ترم اول که بودم آزمایشگاه شیمی داشتم باید به مجتمع آزمایشگاهی دانشگاه می رفتم پر بود از آزمایشگاههای مختلف. منم چون رشتم ریاضی بود اسم خیلیاشونو اصلا نشنیده بودم . توی راهرو منتظر بودم که کلاس شروع شه هیچکدوم از بچه ها هنوز نیومده بودن. یه پسری از ته راهرو اومد جلو گفت: ببخشید...