تو را ثبت میکنم
نگاه میدارم
برای آرامشی همیشگی
برای قرار گرفتنِ "دل"
برای روزهای دلتنگی
جایی ست در عمق روح و فکر و قلبم که کسی از آن خبر ندارد
تو را میگذارم آنجا
درست در تاریکترین و عمیق ترین و خلوت ترین جای فهم ام
میگذارمت آنجا و به هیچ کس هم نخواهم گفت که تو آنجایی
تا هر شب در تنهایی هایم بیرون ات بیاورم
بگذارمت روبروی خودم
در آغوشت بکشم و نگاهت کنم
تو هم برایم حرف بزنی و لبخندهایت را بریزی توی چشمهای من
من هم نوازشت کنم و برایت از محبت بگویم
از محبتی که ریشه میکند و راه را بر هر چه غیر از "تــو" میبندد ...