عموی من خیلی از هواپیما میترسه !!
پارسال عید با هم میرفتیم مسافرت هوا بارونی بود هواپیما هم یکم تکون داشت چشتون روز بد نبینه یه دفه هواپیما یه تکون محکم خورد این عموی گرام ما پا شد وسط هواپیما دو دستی کوبید کلش و داد زد :
یا ابوالفضل
یا علی
یا خدا ...
من میخواستم نیام شما منو به زور آوردین ...
ما که کفه هواپیمارو جوییده بودیم
عموی بنده

بقیه مردم ^_^