تاریک وتنها
پسندها
1,806

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند:
    1- ثروت، بدون زحمت
    2 لذت بدون وجدان
    3-دانش، بدون شخصیت
    4-تجارت، بدون اخلاق
    5-علم، بدون انسانیت
    6-عبادت، بدون ایثار
    7-سیاست، بدون شرافت
    زندگی دفتری از خاطره هاست

    یک نفر در دل شب، یک نفر در دل خاک

    یک نفر همدم خوشبختی هاست، یک نفر همسفر سختی هاست

    چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد

    ما همه همسفریم
    ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺯﺩﯾﻢ
    ﺍﺯ ﻫﻢ
    ﻭ ﻟﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ
    ﮐﻪ ﺩﺍﻍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺮ ﺩﻝ
    ﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
    ﮐﻪ
    ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﻨﺪ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ


    ﺧﯿﺎﻝ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
    ﺑﻪ ﺻﻠﯿﺐ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ
    ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﺭ
    ﻭ ﻓﺮﺵ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
    ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﮔﻞ ﺟﺎﻟﯿﺰ


    ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ
    ﻋﺸﻖ ﺭﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ
    ﻣﮕﺮ
    ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ
    ﺑﻨﻮﺍﺯﻧﺪ ﭼﺸﻤﮑﯽ
    ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺳﯿﺎﻫﭽﺎﻟﻪ



    ﻣﻦ
    ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺳﯿﺮ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻬﺮ
    ﺁﻻ‌ﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻢ



    ﻋﺸﻖ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﻮﺩ
    ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻬﯿﺎﯼ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺍﺳﺖ
    ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺁﺑﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ
    ﺧﻮﺩ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﺷﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ

    ﺣﺲ ﻭ ﺣﺎﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻃﺮﺍﻓﻢ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﯾﺎﺭ
    ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺯﻟﻒ ﺍﻭ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ

    ﺻﺪ ﻏﺰﻝ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻨﯿﺪﯼ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﺑﺨﻮﺍﻥ
    ﻣﻦ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﻡ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺍﺳﺘﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ ؟

    ﺍﯾﻦ ﻗﻠﻢ ﺟﺰ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﮕﻮ
    ﺑﯽ ﺟﻬﺖ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺩﻭﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ

    ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﺧﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﮐﺒﻮﺩ
    ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﺎﻟﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ

    ﺧﻮﺩ ﺑﺨﻮﺩ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﮐﺎﻡ ﺗﻠﺦ ﻣﺎ
    ﻣﻦ ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺑﯿﺴﺘﻮﻥ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻓﺮﻫﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ

    ﮐﻮﭼﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﺑﺮ ﭼﺸﻢ
    ﻫﺴﺖ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﺣﺒﺎﺑﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﻨﯿﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ

    ﺍﻭﺳﺖ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﻟﺒﺮﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺎﺩ ﻧﯿﺴﺖ
    ﻟﯿﮏ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﮏ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ
    در صف محشر خدا مشتری اشک اوست/ هر که در اینجا کند گریه برای رضا
    کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟/ چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟
    بر سر دستش برند هدیه برای خدا/ ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا
    زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل/ خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا
    نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند/ حیف که خاموش شد صوت دعای رضا
    یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک/ خون جگر جوشد از خشت طلای رضا
    از در باب الجواد می شنوم دم به دم/ یا ابتای پسر، وا ولدای رضا
    بوسه به قبرش زدم، تازه ز طوس آمدم/ باز دلم در وطن کرده هوای رضا
    گر برود در جنان یا برود در جحیم/ بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا

    شهادت غریب الغربا، امام رضا (ع) تسلیت باد
    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست.

    سلام من به مدینه
    به آستان رفیعش
    به مسجد نبوی
    به لاله های غریبش

    سلام من به علی و
    به حلم و صبر عجیبش
    سلام من به بقیع و
    چهار قبر غریبش

    نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا
    گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا
    تو ای مسافر شهر مدینه در دل شبها
    نبود هر چه که گشتم نشان ز مرقد زهرا

    یا زهرا

    سلام من به تو ای
    بانویی که مرد نبردی
    ز غیر هر چه که دیدی
    به یار شکوه نکردی

    سلام من به بازو
    کبودی رویت
    به سرخ فامی اشک تو و
    سپیدی مویت

    مدینه منزل قرآن
    مدینه محفل قرآن
    درون دل خبر داری
    تو از درد دل قرآن

    مدینه شهر پیغمبر
    مدینه شهر پیغمبر


    خدا بر تو نظر دارد
    که هستی شهر پیغمبر
    مدینه شهر گلهایی
    چه گلهایی همه پرپر

    مدینه شهر پیغمبر
    مدینه شهر پیغمبر

    سالروز رحلت پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد (ص) و شهادت فرزند برومندش امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد.
    از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب
    شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب

    پشت ستون سایه ها روی دخت شهر
    می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب

    می دانم آری نیستی، اما نمی دانم
    بیهوده می گردم به دنبالت چرا امشب

    هر شب تو را بی جستجو میافتم اما
    نگذاشت بی خوابی به دستانم تو را امشب

    تا سایه ای دیدم شبیهت، نیست اما حیف
    ای کاش می دیدم به چشمانم خطا امشب

    امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
    بشکن غُرُق را ماه من بیرون بیا امشب

    گشتم تمام کوچه ها را یک نفس هم نیست
    شاید که بخشیدن دنیا را به ما امشب

    طاقت نمیارم تو که می دانی از دیشب
    باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب

    ای ماجرای شعر شبهای جنون من
    آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب
    سلام ، از این که واسم پیام گذاشتید ، فوق العاده بود . مرسی
    عکس ندارم اما یه قطه شعر زیبا از وحشی بافقی :
    گر کسب کمال می‌کنی می‌گذرد
    ور فکر مجال می‌کنی می‌گذرد
    دنیا همه سر به سر خیال است ، خیال
    هر نوع خیال می‌کنی می‌گذرد
    زیبا ترین و سریعترین موتور سیکلت های دنیا....

    عکس ماشین های زیبا و پر سرعت دنیا.....
    *** مسابقه آشپزی *** هر کی آشپزی بلده یا بلد نیست بیاد تو !!! کلیک کن ***
    پوچ و بس تند چنان باد دمان
    همه تقصیر من است
    و خودم می‌دانم
    که نکردم فکری
    و تامل ننمودم روزی
    ساعتی یا آنی
    که چه سان می‌گذرد عمر گران؟
    ای صد افسوس که چون عمر گذشت، معنیش فهمیدم
    کاین سه روز از عمرم به چه ترتیب گذشت
    کودکی بی‌حاصل، نوجوانی باطل، وقت پیری غافل
    به زبانی دیگر
    کودکی در غفلت، در جوانی شهوت، در کهولت حسرت
    (مهدی سهیلی
    " هیچ گاه "

    به خاطر " هیچ کس "

    دست از " ارزشهایت " نکش؛

    چون ... زمانی که آن فرد از تو دست بکشد؛

    تو می مانی و یک " منِ " بی ارزش ...!
    سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
    عليكممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا