نه ديگه نشنيدي معتادا پاي منقل چه سخنراني ميكنن
اون قديما يه فاميل داشتيم رفته بود با دوستاش پاي منقل بعد فردا كه دوباره دوستاش اومدن دنبالش گفت من نميام اونا گفتن چرا اين بنده خدا برگشت گفت راستش ديروز كه اومديم شماها پاي منقل ميخواستين راييس فرهنگ و بخشدار رو عوض كنين ميترسم بيام امروز بخواين اعليحضرتو عوض كنين البته معلم بود الانم رفته اون دنيا لابد الان پشيمونه منظورم اينه منم الان پاي منقلم ديگه