پاییز ثانیه ثانیه می گذرد ، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ های رقصان برایت آرزوهای خوب دارد.
عمرت یلدایی ، دلت دریایی ، روزگارت بهاری
یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم ...
روی گل شما به سرخی انار
شب شما به شیرینی هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندای یلدا
آنگاه که تولد دختری بی گناه مایه ننگ عرب های پا برهنه و جاهل بود.
آنگاه که زندگی برای دخترکان ساعتی به طول نمی انجامید.
نیاکان ما، بلندترین شب سال، یلدا، شب تولد مینو الهه زن، و میترا الهه خورشید را شب زنده داری می کردند.
این است میراث ایران زمین؛ این شب و همه شب های پر ستاره ایرانی پیشکش شما؛ آرزو دارم در پس یلدای زندگیتان زایش خورشید را نظاره گر باشید.
محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی
روی گل شما به سرخی انار
شب شما به شیرینی هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندی یلدا
شب یلدا مبارک
اولین روز بارانی را بخاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم!
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی میکردی من خیس نشوم و شانه ی سمت چپ تو کاملا خیس بود.
سومین روز چطور ؟
گفتی سرت درد می کند.حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
و شانه ی راست من کاملا خیس شد
و چند روز پیش را چطور ؟
به خاطر داری ؟
که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های
چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم،
تنها برو!!!
(دکتر علی شریعتی)