من یه طوطی داشتم از این سبزا بهش اسمش آزیتا بود البته این اسمش جریان داشت
بابام خیلی بدش میاد پرنده تو قفس باشه همش اینو ازاد میکرد یا میبرد تو حیاط بین گلا و درختا بازی کنه یه روز دوقلوهامون رفتن رو درخت دنبالش اونم ترسید افتاد رو موازییکااااا موقعی که تکون خورد و مرد بالاس سرش بودم عزیززممممممممممممم هنوز دقلوهامونو نبخشیدم ولی خوب فعلا هم دلم نمیاد یکی دیگه بخرم اما در کل پرنده ها رو خیلیییییییییییییی دوست دارم