@ RESPINA @
پسندها
3,881

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • پرده را برداریم
    بگذاریم که احساس هوایی بخورد
    بگذاریم بلوغ زیر هر بوته که میخواهد بیتوته کند
    بگذاریم که غریزه پی بازی برود
    کفش ها را بکند
    و به دنبال فصول از سر گلها بپرد
    بگذاریم که تنهایی آواز بخواند
    چیزی بنویسد
    به خیابان برود.
    ساده باشیم
    ساده باشیم چه در باجه یک بانک
    چه در زیر درخت.
    یادتونه فال می گرفتید ؟
    باشگاه که همونه
    خودمون عوض شدیم
    من که عوضی شدم :D
    والا سر که نمی شه زد وگرنه سرتون می شکنه ولی به پیجتون می یام
    هنوزم باید برام فال بگیرید :D
    ممنون منم خوبم شکر
    به خوشی می گذرونیم ، زمان از دستمون می ره راه دیگه نداریم
    شما هم همین طور .:gol:
    و تو سبز خواهی شد
    این زمشتان نیز بگذرد
    بهار در راه است
    شاخه هایت دوباره سبز می شوند و جوانه می زنند
    و این یعنی زندگی !
    سلام آقا حمید
    خوبین ؟
    خوش می گذره ؟
    کم پیدا شدید ؟
    البته قبول دارم که من هم بی معرفتم .:gol:
    واه واه
    پسر خوب تو که دوباره 2 روزه نیستی
    این جوری کلامون می ره توهما
    تازه منم بزرگترهام زود روم تاثیر می ذارن یکهو دیدی منم ازت یاد گرفتم :دی
    اوه اوه خطرناک حرف می زنی ها
    من باید حسابی مراقب خودم باشم این جور که پیداست
    برم با ارام صحبت کنم این دستگاهش رو یک مدتی بهم قرض بده :دی
    ميگم حميد دپرشن گرفتي ها!!!تابلو ميباشه!!اين چه شعريه گذاشتي!!؟!؟خب ديگه تعارف نداريم من و تو كه!!بيا خودم پودرت ميكنم!نوك سكوي ابديت ميخواي بري چي كار؟؟!؟
    به سلام داداش حمید
    خوبی؟؟؟
    خوشی؟؟؟
    عیدت مبارک
    خودم میدونم یه خونم تشنه ای
    ولی بالاخره بخشش از بزرگان است :)
    نمیدونم والا
    شاید چون همیشه شما رو مثل یه برادر می دونم شرم داشتم
    من سر درد دارم میرم
    بازم بیایید باشگاه
    بله کاملا
    اما از شما خجالت کشیدم
    نوشتم تا از این طریق حسمو بهش گفته باشم
    آره
    حتی آلاچیق و کرسی که داشتیم یه چیز دیگه بود
    تعداد زیاد شده
    حرفای بی خودی هم رد و بدل میشه
    البته دور از شما
    سلام حمیدآقا
    خوبی؟
    بله چند وقت نبودم اما تازگی ها زیاد میام باشگاه صفای گذشته رو نداره
    سلام ممنون شما خوب هستین؟
    خیلی ممنون از توجه تون خوشحالم که خوشتون اومده ...

    فاصله

    استادی از شاگردانش پرسید:
    چرا ما وقتی عصبانی هستیم داد می زنیم؟
    چرا مردم وقتی عصبانی هستند سر هم داد می کشند؟

    شاگردان فکری کردند و یکی از آنها گفت:
    چون در آن لحظه آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم!

    استاد پرسید:
    این که ما آرامشمان را از دست می دهیم درست است، اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟
    آیا نمی توان با صدای ملایم صحبت کرد؟
    چرا هنگامی که خشمگین هستیم داد می زنیم؟

    شاگردان هرکدام جواب هایی دادند ولی پاسخ هیچکدام استاد را ارضی نکرد!

    سرانجام او چنین توضیح داد:
    هنگامی که دو نفر از دست یکدیگر عصبانی هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد. آنها برای اینکه این فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.

    هرچه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.


    ادامه دارد ...:gol::gol::gol:
    من طعم شیرین یافتن را
    در طعم تلخ از دست دادن یافتم
    و در این میان
    سهم من تنها یک یادش به خیر
    ساده بود...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا